Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
large scale computer
سیستم کامپیوتر قوی
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
Other Matches
large scale
بمقدار زیاد
large scale
در مقیاس بزرگ
large scale
مقیاس بزرگ
large-scale
بمقدار زیاد
large-scale
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large-scale
مقیاس بزرگ
large scale
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large-scale
در مقیاس بزرگ
sale on a large scale
فروش زیاد
large scale raid
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
large scale map
نقشه مقیاس بزرگ
large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
very large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
very large scale integration
قطعه
super large scale integration
قط عه
ultra large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
large scale production method
روش تولیدبه مقیاس وسیع
large scale production method
روش تولیدانبوه
large
حجیم
large
کامل
large
سترگ بسیط
large
هنگفت
large n
سر بسته همینطوری
large n
بتفضیل
at large
به طور کلی
[معمولا]
large n
ازادی
large n
ازادانه
by and large
کلا
large n
مفصلا بطور کلی
large
درشت لبریز
large
پهن
large
جادار
in large
بمقدار زیاد
in large
بمقیاس زیاد
so large
باین بزرگی
by and large
رویهمرفته
the large one
بزرگه
so large
چندان بزرگ بقدری بزرگ
large
جامع
by and large
<idiom>
روی هم رفته
large
وسیع
large
بزرگ
large white
خوک سفید انگلیسی
to a large extent
خیلی
to set at large
رهاکردن
a large car
یک اتومبیل بزرگ
large ship
کشتی بزرگ
was grinted in large t.
با حروف درشت چاب
to set at large
ازاد کردن
to a large extent
زیاد
large ship
ناو بزرگ
large spread
فاصله گلوله ها راکم کنید
to a large extent
تا حد زیادی
large wheel
چرخبزرگ
large blade
تیغهبزرگ
large spread
مروحه خیلی باز است
set at large
ول کردن
large ship
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
statute at large
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
set at large
ازاد کردن
gentleman at large
قای بیکار
large hande a
حریص
large hande a
دارای دست بگیر گیرنده
in large quantities
خیلی خیلی
large hande a
دست باز
large detail
جزء بزرگ
large aircraft
هواپیمای بزرگ
large adv
زیاد
considerably large
بس بزرگ
of a large size
بزرگ
large sized a
بزرگ
large sized
بزرگ
it is unusually large
ازاندازه معمول بزرگتراست
it is unusually large
فوق العاده بزرگ است
in large quantities
بمقادیرزیاد
gentleman at large
کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
large handed
دست باز
large hearted
همدرد
large intestine
معاء غلاظ
large intestine
روده بزرگ
large minded
متفکر
large intestine
قولون روده فراخ
large leaved
گل بوته
large adv
بیشتر
large minded
دارای فکر وسیع
large hearted
نظر بلند
large hearted
سخاوتمند بخشنده
large hearted
مساعد
large minded
ادم فرفیت دار
large minded
ادم فهمیده
large model
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
very large data base
پایگاه داده بسیار بزرگ
large chopping knife
ساطور
He left a large fortuue.
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
There he is in the flesh. there he is as large as life.
خودش حی وحاضر است
large detached house
خانهویلایی
he inherited a large fortune
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
large leaved hybrid petunia
اطلسی دهن اژدر
k scale
مقیاس ک
scale up
افزایش مقیاس
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
f scale
مقیاس اف
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
scale down
کاهش تدریجی
scale down
کاهش
scale down
به نسبت ثابت
scale down
کاهش مقیاس
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale value
ارزش مقیاسی
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
scale
ن
t scale
مقیاس T
scale up
افزایش
two scale
دو مقیاسی
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
مقیاس کردن
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
درجه بندی
scale
مقیاس نقشه
scale
قپان
scale
ترازو
scale
جدول
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
شاخص
scale
میزان مقیاس درجه
scale
طبله
scale
دسته بندی
scale
مقیاس گذاشتن
scale
نرخ دو مقدار
scale
کمتریا افزایش نسبت
scale
مشابه 8865
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
قطعه
scale
طبلک درجه
scale
خطکش
scale
مقیاس
two scale
دودویی
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
z scale
مقیاس " زی "
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
x scale
مقیاس طولی عکس
scale
درجه
computer
حسابگر الکترونی
computer
ماشین الکترونیکی
computer
شمارنده
My Computer
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer
ماشین حساب
computer
ماشین متفکر
computer
کامپیوتر
computer
رایانه
computer
ماشین حساب کامپیوتر
computer
اکامپیوتر
full scale
تمام عیار
kelvin scale
مقیاس کلوین
image scale
مقیاس تصویر
ipsative scale
مقیاس نسبی
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
interval scale
مقیاس فاصلهای
intermediate scale
نقشه مقیاس متوسط
handwriting scale
مقیاس دستخط
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
lie scale
مقیاس دروغگویی
likert scale
مقیاس لی کرت
linear scale
مقیاس خطی
Celsius scale
درجهیسیلیوس
linear scale
مقیاس خطی نقشه
linear scale
درجه بندی خطی
guttman scale
مقیاس گاتمن
precision scale
مقیاس دقیق
fahrenheit scale
مقیاس فارنهایت
full scale
باندازه کامل بمقیاس کامل
full scale
اندازه طبیعی
gapped scale
گاهی که چند نت ان حذف شده باشد
grade scale
مقیاس کلاسی
explosive scale
مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
graphic scale
مقیاس خطی
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
graphic scale
مقیاس مصور
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
gray scale
اندازه خاکستری
gray scale
مقیاس سایه زنی
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
grey scale
سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
loading scale
مقیاس بارگیری
logarithmic scale
مقیاس لگاریتمی
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
height scale
پایهارتفاع
graduated scale
ترازویدرجهدار
sight scale
طبله نشانه روی
sight scale
مقیاس نشانه روی
site scale
طبله تراز
site scale
دستگاه تراز توپ
distance scale
مقیاسمسافت
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
letter scale
مقیاسنامهها
scale leaf
برگقطعهای
scale factor
ضریب مقیاس
scale of balance
کپه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com