Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 96 (6 milliseconds)
English	Persian
leading nations	ملتهای بزرگ
Other Matches
nations	قوم
nations	امت
nations	ملت
nations	کشور
have not nations	ملل محروم
have not nations	ملل فقیر
nations	خانواده طایفه
law of nations	قانون بین الملل
industrial nations	کشورهای صنعتی
wealth of nations	ثروت ملل
law of nations	حقوق بین الملل
advancee nations	ملل راقبه
law of nations	قانون ملل
league of nations	جامعه ملل
league of nations	تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
most favored nations	most
underdeveloped nations	ملل توسعه نیافته
United Nations	سازمان ملل
United Nations	united
United Nations	سازمان ملل متحد
advancee nations	ملل پیشرفته
lague of nations	مجمع اتقاق ملل
covenant of the league of nations	منشور جامعه ملل
united nations organization	سازمان ملل متحد
charter of the united nations	منشور ملل متحد
to knit peace between nations	ملت هاراباهم اشتی دادن صلح درمیان ملل منعقدکردن
united nations organization	سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
unicef (= united nations international	یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
united nations high commissioner	مامور عالی ملل متحد برای اوارگان
united nations high commissioner	refugees for
unesco (= united nations educational	ه افزایش احترام ملل نسبت به عدالت و حکومت قانون وحقوق انسانی و ازادیهای اساسی انچنان که موردتصویب منشور ملل متحد است بشود
general assmbly of the united nations	مجمع عمومی سازمان ملل متحد
leading	عمده
leading	فضای بین خط وط متن چاپ شده یا نمایش داده شده
leading	فاصله خطوط
leading	عمده برجسته
leading	پیشتاز
leading	جداکردن سطرها
leading	راهنمایی
leading	هدایت
leading zero	صفر مقدم
leading zero	رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده
in leading	در مرحله شاگردی یا نوچگی
leading	نفوذ
leading	مقدم
leading zeros	صفرهای مقدم
leading ship	ناو نوک
leading sectors	بخشهای پیشگام
leading light	شمع محفل
leading light	چشم و چراغ
leading light	عضو مهم
leading lights	شمع محفل
leading lights	چشم و چراغ
Car no. 6 is leading.	اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
leading diagonal	قطر اصلی [ریاضی]
leading lights	عضو مهم
leading sectors	بخشهای پیشرو
leading seaman	مهناوی یکم
leading article	سرمقاله
leading edge	لبه مقدم
leading current	شدت پیش افتاده
leading case	نمونه یاسابقه قضائی
leading string	ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
leading in wire	سیم انشعاب
desired leading	سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
desired leading	مسیر مطلوب
leading official	سرداور
leading questions	پرسش راهنمایی کننده
leading questions	سوال تلقینی
leading question	پرسش راهنمایی کننده
leading question	سوال تلقینی
leading articles	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading articles	سرمقاله
leading article	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading edge	لبه حمله
leading edge	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
leading point	نقطه نشانه روی در جلوی هدف متحرک
leading point	نقطه نشانه روی
leading marks	نشانههای هدایت
leading man	هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
leading line	خط بستن زاویه سبقت به توپ
leading line	خط هدایت هواپیما
leading line	خط هادی
leading lady	ستاره زنی که نقش اول رادرنمایش یا سینما بعهده دارد
leading edge	لبه راهنما
leading insurer	بیمه گر اصلی
leading indicators	شاخصهای اساسی شاخصهای پیشرو
leading region	نواحی پیشرو
leading lady or man	بازیگر عمده
leading edge tube	لاستیکلبهپیشتاز
leading edge flap	لبهبرجستهباله
men of light and leading	مردانی که بواسطه قوه رهنمایی صاحب نفوذمیشوند
leading edge model	IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
By international standards Germany maintains a leading role.	در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
blind leading the blind <idiom>

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com