English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
English Persian
leads and lags سبقت ها و تاخیرها
Other Matches
lags کندی
lags زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lags پس افت
lags پس فاز
lags عقب افتادن
lags پس افتادن
lags زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags پس افتادگی
lags تاخیر زمانی
lags لنگی
lags واماندگی
lags عقب ماندگی
lags عقب ماندن
lags لنگیدن پس افت
lags تاخیر
lags تاخیر کردن
time lags زمان تاخیر
time lags تاخیر زمانی
time lags زمان مرده
time lags فاصله زمانی مرده
time lags زمان تلف شده سکته زمانی
time lags فاصله زمانی
leads پرش طول یا پرش یانیزه با پای معین
leads پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads جلو بردن تیر از هدف
leads فلز سرب
leads تقدم
leads هدایت نمودن سوق دادن وادار کردن ریاست داشتن بر
leads کابل هادی
leads هادی
leads رهبری
leads Pb :symb
leads سیر هدایت الکتریکی
leads غلاف هادی
leads سبقت هادی
leads مدرک
leads راه اب
leads سرمشق تقدم
leads هدایت
leads : راهنمایی رهبری
leads سرب گرفتن باسرب اندودن
leads سرب پوش کردن
leads رنگ سربی
leads شاقول گلوله
leads :سرب
leads رهبری کردن
leads بردن
leads راهنمایی کردن هدایت کردن
leads سیم واسطه زاویه پیشگیری
leads قطب اتصال سیم اتصال
leads هدایت کردن بست اتصال
leads رهبری کردن راهنمایی
leads زاویه سبقت
leads رابط برق
leads سوق دادن بران داشتن
leads منجر شدن
leads پیش افت
leads سرب
who leads the orchestra سر دسته این ارکستر کیست
jump leads باتریبهباتریکردنبرایروشنکردنماشین
he leads a miserable life زندگی نحسی بسر میبرد
She leads her husband by the nose . سوار شوهرش است ( تسلط ونفوذ )
He leads a loose ( reckless) life. بی بند وبار زندگی می کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com