Dictiornary-Farsi | leakage path | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 117 (2 milliseconds)

English	Persian
leakage path	مسیر نشت
leakage path	مسیر خزش


Other Matches

leakage	نفوذ
leakage	رخنه
leakage	کمبود
leakage	مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
leakage	به خزانه وارد نمیشود
leakage	افت
leakage	هدررفتگی
leakage	نشست
leakage	پراکندگی
leakage	مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
leakage	کمبود و کسری
leakage	ترشح
leakage	گریز
leakage	کسری
leakage	کمبود کسر
leakage	فاش شدگی
leakage	تراوش کردن
leakage	تراوش
leakage	نشت
leakage	چکه
leakage or breakage	نشت
leakage or breakage	خروج
leakage or breakage	کسری
surface leakage	نشت سطحی
leakage resistance	مقدار مقاومت نشت
leakage water	نشتاب
magnetic leakage	پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic leakage	نشت مغناطیسی
leakage drop	افت نشتی
leakage current	جریان ایزولاسیون
leakage flux	شاره هرز
magnetic leakage	پراکندگی مغناطیسی
data leakage	جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
income leakage	نشت درامد
leakage current	جریان تراوشی
income leakage	کسر درامد
leakage current	جریان نشتی
leakage current	جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
leakage of information	نشت اطلاعات
earth leakage current	جریان نشتی زمین
earth leakage indicator	دستگاه نشاندهنده نشتی زمین
magnetic leakage flux	فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
zigzag leakage flux	شار پراکنده زیگزاگ
collector emitter, leakage current	جریان نشستی کلکتور- امیتر
path	مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
f. this path	ازاین راه برو
path name	نام مسیر
path	جاده
path	لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
path	محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path	راه
path	پیاده رو
path	گذرگاه
path	جاده مال رو
path	مسیر طریقت
path	مسیر
path	مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
path	فرمان PATH
path	باریک راه
I have been down that path.	مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
the f. path	جاده پیش یاجلویی
by path	جاده فرعی
scan path	مسیر پیمایش
the primrose path	عیش و نوش جویی
time path	مسیر زمانی
path of expansion	مسیر گسترش
to beat a path	کوبیدن یک جاده
train path	اجازه عبور ترن روی یک خط
roller path	ریل دواربرجک توپ
roller path	صفحه بلبرینگ
path of flight	مسیر پرواز
path analysis	تحلیل مسیر
nerve path	گذرگاه عصبی
motor path	گذرگاه حرکتی
mean free path	مسافت ازاد میانگین
mean free path	مسافت ازاد متوسط
path of flight	مسیر هواپیما
path sweeping	پاک کردن مسیر
magnetic path	مسیر خطوط قوا
path sweeping	مین روبی مسیر دریایی
primrose path	راه عیش وخوشی
path of expansion	مسیر توسعه
lightning path	مسیر برق
expansion path	مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
expansion path	مسیر گسترش
current path	مسیر عبور جریان برق
primrose path	راه تسلیم ورضا
base path	مسیر بین پایگاهها
bicycle path	راه دوچرخه رو
bicycle path	مسیر دوچرخه سواری
critical path	مسیربحرانی
flight path	مسیر پرواز
light path	مسیر نور
bridle path	جاده اسب رو
bridle path	راه باریک
critical path	مسیر بحرانی
glide path	مسیر پرواز در حال سرخوردن
glide path	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
glide path	مسیر فرود ازاد
foot path	کوره راه
His path was strewn with flowers .	مقدم اورا گلباران کردند
mean free path for attenuation	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path absorption	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
attenuation mean free path	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
critical path analysis	تحلیل مسیر بحرانی
magnetic path length	طول مسیر خطوط قوا
scattering mean free path	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
critical path method	روش مسیر بحرانی
critical path analysis	تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path method	سی پی ام
critical path analysis	منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
absorption mean free path	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
path [corridor] for emergency vehicles	راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
To be itching fo r a fight . To be on the war path.	سر دعوا داشتن