Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
lens aperture scale
درجهیدهانهلنز
Other Matches
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
aperture
روزنه دید
aperture
روزنه گشادگی
aperture
روزنه
aperture
شکاف
aperture
شکاف دید
aperture
دریچه دیافراگم
aperture
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
aperture
گشایش
aperture
دریچه
aperture
دهانه یا سوراخ
illuminating aperture
روزنه روشنایی
aperture changer
دهانهتعویض
urogenital aperture
دریچهاداری
mesh aperture
روزنه شبکه
illumniation aperture
روزنه روشنایی
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
slide aperture
شکاف درجه
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
aperture mask
صفحه مشبک
aperture mask
استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
ring aperture
حلقه
relative aperture
نسبت فاصله کانونی
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
lens
لنز
lens
ذره بین
lens
بشکل عدسی در اوردن
lens
عدسی
lens
عدسی دوربین
biconcave lens
عدسی دوکاو
reflector lens
ایینه کوژ
lens accessories
اجزاءلنز
contact lens
عدسی بساو
achromatic lens
عدسی بی رنگ
biconvex lens
عدسی محدب الطرفین
electromagnetic lens
عدسی الکترومغناطیسی
fisheye lens
لنزبرجسته
enlarging lens
لنزبزرگکننده
close-up lens
لنزکلوزآپ
bifocal lens
عدسی
bifocal lens
دوکانونی
biconcave lens
عدسی مقعرالطرفین
contact lens
عدسی مماس
contact lens
لنز چشم
compound lens
عدسی مرکب
spherical lens
عدسی کروی
lens coating
روکش عدسی
lens coating
پوشش روی عدسی
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
reflector lens
ایینه پیچ نما
magnifying lens
ذره بین
magnifying lens
لنز بزرگنمایی
meniscus lens
عدسی هلالی
periscopic lens
شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
parabolic lens
عدسی سهمی وار
optical lens
عدسی اپتیکی
optical lens
عدسی نوری
electrostatic lens
عدسی الکتروستاتیکی
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
concave lens
عدسی کاو
concave lens
عدسی مقعر
convergent lens
عدسی همگرا
convergent lens
عدسی متقارب
crystalline lens
جلیدیه
convex lens
عدسی کوژ
convex lens
عدسی محدب
crystalline lens
زجاجیه
cylindrical lens
عدسی استوانهای
divergent lens
عدسی واگرا
divergent lens
عدسی متباعد
electron lens
عدسی الکترونی
electron lens
لنز الکترونی
objective lens
عدسی شیئی
lens cap
کلاهکلنز
standard lens
نفراستاندارد
ocular lens
عدسی چشمی
lens system
سیستملنز
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
lens mount
دهانهلنز
biconvex lens
عدسی دوکوژ
lens hood
روپوشلنزها
double concave lens
عدسی دوکاو
double concave lens
عدسی مقعرالطرفین
diverging meniscus lens
عدسی هلالی واگرا
plano concave lens
عدسی مسطح- مقعر
plano convex lens
عدسی تخت کوژ
plano convex lens
عدسی مسطح- محدب
convergent meniscus lens
عدسی هلالی همگرا
wide-angle lens
لنززاویهعریض
double convex lens
عدسی دو کوژ
double convex lens
عدسی محدب الطرفین
lens release button
دکمهآزادکردنبیرونآوردنلنز
plano concave lens
عدسی تخت کاو
semi-fisheye lens
لنزنیمهبرآمده
field lens adjustment
زمینه تنظیم لنز
single-lens reflex camera
دوربینبازتابتکلنزی
twin-lens reflex camera
لنزدوتاییانعکاسدوربین
single-lens reflex (SLR) camera
دوربینتکلنزی
scale
مقیاس کردن
scale up
افزایش
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale up
افزایش مقیاس
scale value
ارزش مقیاسی
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
قطعه
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
t scale
مقیاس T
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
f scale
مقیاس اف
k scale
مقیاس ک
scale down
کاهش مقیاس
scale down
به نسبت ثابت
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
scale
طبله
scale
طبلک درجه
scale
خطکش
scale
درجه
scale
میزان مقیاس درجه
scale down
کاهش
scale down
کاهش تدریجی
scale
درجه بندی
scale
مقیاس نقشه
scale
قپان
scale
ترازو
scale
جدول
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
شاخص
scale
مقیاس
two scale
دو مقیاسی
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
scale
دسته بندی
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
two scale
دودویی
scale
مقیاس گذاشتن
scale
ن
scale
نرخ دو مقدار
x scale
مقیاس طولی عکس
scale
مشابه 8865
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale
کمتریا افزایش نسبت
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
z scale
مقیاس " زی "
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
psychological scale
مقیاس روانی
At the rate of . On a scale of .
به میزان
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
range scale
طبله مسافت
Richter Scale
درجهی ریشتر
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
rating scale
مقیاس درجه بندی
Richter Scale
میزان ریشتر
reasonable scale
مخارج متعارفه
scale of preferences
مقیاس برتریها
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
product scale
مقیاس فراورده
photographic scale
مقیاس عکاسی
ration scale
مقیاس نسبتی
distance scale
مقیاسمسافت
percentile scale
مقیاس صدکی
scale leaf
برگقطعهای
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
graduated scale
ترازویدرجهدار
letter scale
مقیاسنامهها
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
depth scale
مقیاسعمیق
cine scale
صفحهنشانگر
precision scale
مقیاس دقیق
point scale
مقیاس امتیازی
transfer scale
پایهانتقال
plotting scale
خط کش مسافت یاب
plotting scale
خط کش مختصات
plateform scale
قپان سکوب دار
vernier scale
قالبنمایش
tempo scale
میزانتمپو
Celsius scale
درجهیسیلیوس
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
sight scale
مقیاس نشانه روی
site scale
طبله تراز
site scale
دستگاه تراز توپ
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
belly scale
شکمصاف
spectral scale
مقیاس طیفی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
stanine scale
مقیاس نه بخشی
tonal scale
مقیاس صوتی
temperature scale
مقیاس دما
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
to scale awall
بالارفتن ازدیوار
to turn the scale
قطعی بودن
to turn the scale
قاطع بودن
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
to sink in the scale
پایین رفتن
sight scale
طبله نشانه روی
windage scale
مقیاس تغییر سمت
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
scale armor
زره پولک دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com