Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
letter quality printing	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing	خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
Other Matches
letter quality	کیفیت حرف
near letter quality	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
letter quality	چاپ با کیفیت خوب
letter quality	کیفیت حرفی
letter quality printer	چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
letter quality printer	چاپگرکیفیت حروف
i wrote letter a letter	هی کاغذ نوشتم
Get the letter to him . Have the letter handed to him.	نامه را بدستش برسان
i wrote letter a letter	چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
printing	عمل چاپ
printing	چاپ پارچه باسمه زنی
printing	طبع
printing	چاپ
printing calculator	ماشینحسابچاپگر
lithographic printing	چاپگرچاپزغالی
printing head	سرپرینتکننده
group printing	چاپ گروهی
background printing	چاپ پس زمینه
bidirectional printing	چاپ دو جهتی
bidirectional printing	چاپ دو سویه
bold printing	پر رنگ چاپ کردن
calico printing	عمل باسمه کردن پارچه
calico printing	چیت سازی
printing of messages	چاپپیغام
chained printing	چاپ زنجیرهای
deferred printing	خیر در چاپ یک متن تا زمان دیگر
detail printing	چاپ جزئیات
duplex printing	چاپ دورو
intaglio printing	چاپتصویریحکاکی
printing ink	مرکب چاپ
printing punch	منگنه کن با قابلیت چاپ
printing office	چاپخانه
parallel printing	چاپ موازی
printing ink	منشور
printing ink	رنگ چاپ
printing house	چاپخانه
printing presses	ماشین چاپ
printing press	ماشین چاپ
non printing codes	کدهای نمایش دهنده عمل چاپگر و نه حرف چاپ شده
printing machine	ماشین چاپ
shadow printing	چاپ سایهای
magnetic printing	اثر کپی
relief printing	چاپگربرجسته
line printing	چاپ سطری
printing receiving apparatus	دستگاه گیرنده ثبات
multiple pass printing	چاپ چند گذری
keyboard printing telegraph	تلگراف ثبات تکمهای
hard contact printing	چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
Read out the letter. Read the letter aloud.	نامه را بلند بخوان
the quality	بزرگان
the quality	مردمان متشخص
in the quality of	بسمت
CD quality	چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD quality	اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
quality	ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
quality	صفت
quality	نهاد چگونگی
quality	طبیعت
quality	وجود خصوصیت
quality	چونی
quality	چگونگی
quality	وضعیت
quality	نوع فرفیت
quality	تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality	بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
quality	تعریف
quality	استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality	بهترین کیفیت
quality	صفت چگونگی
quality	کیفیت
correspondence quality	چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
quality assurance	اطمینان از کیفیت
cutting quality	کیفیت برش
people of quality	بزرگان
quality of life	کیفیتزندگی
image quality	کیفیت تصویر
the quality of mercy	صفت رحم یارحمت
superi or quality	جنس اعلی
Quality Control	کنترل کیفیت
It depends on its quality.	بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
stamping quality	کیفیت قالب گیری
drawing quality	کیفیت کشش
draft quality	معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
quality of waters	چگونگی ابها
quality control	کنترل کیفیت
of good quality	خوب
of good quality	مرغوب
of good quality	خوش جنس
of poor quality	بد
archival quality	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
of poor quality	نامرغوب
quality control	کنترل مرغوبیت
quality control	کنترل کیفی
people of quality	مردمان متشخص
quality control	کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
print quality	کیفیت چاپ
adjective of quality	صفت توصیفی
non skid quality	خاصیت ضد لغزش
tempering quality	قابلیت بهبود
of a middling quality	وسط
of a middling quality	میانه
quality factor	ضریب کیو
quality assurance	عملیات اطمینان از کیفیت جنس
quality certificate	گواهی کیفیت
certificate of quality	گواهی کیفیت
quality engineering	مهندسی کیفیت
gross national quality	کیفیت ناخالص ملی
quality control approval	تایید کنترل کیفیت
quality control tests	ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
acceptable quality level	کیفیت مناسب
fair average quality	کیفیت متوسط مناسب
ambient quality standard	استاندارد کیفیت پرمون
air quality criterion	معیار کیفیت هوا
signal quality detector	اشکارگر کیفیت سیگنال
contractor quality control	سیستم کنترل کیفیت پیمانها
heat proof quality	حالت نسوزی
heat resisting quality	حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
acceptable quality level	سطح کیفیت قابل قبول
to wed one quality to onether	دوصفت راباهم توام کردن
high quality steel	فولاد با کیفیت خوب
high-quality wool	پشم مرغوب و اعلاء
heat proof quality	ثبات حرارتی
high quality cast iron	چدن با کیفیت عالی
high quality sheet steel	ورق فولادی با کیفیت خوب
d. letter	حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
letter	اثارادبی
letter	کاغذ ادبیات
to the letter <adv.>	مو به مو
to the letter	طابق النعل بالنعل
to the letter <adv.>	کلمه به کلمه
to a. letter	فرستادن
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to the letter <adv.>	نکته به نکته
letter	معرفت دانش
letter	مراسله
letter	نامه
letter	حرف چاپی
letter	حرف
to the letter <idiom>	طبق قانون
letter	حرف الفباء
letter for letter <adv.>	نکته به نکته
letter for letter <adv.>	کلمه به کلمه
letter for letter <adv.>	مو به مو
letter	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter	نویسه
letter	معرفی نامه
letter	سند
letter	نوشته
letter	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter of a	اگاهی نامه
letter of a	اطلاع نامه
letter no	نامه شماره 5
letter of attorney	اجازه نامه
letter of reference	معرفی نامه
letter of attorney	وکالت نامه
to kern a letter	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
letter of attorney	اختیار نامه
letter of reference	توصیه نامه
referring to your letter of	با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
letter of dismissal	ترک
letter of dismissal	متارکه
letter of dismissal	رها سازی
letter of dismissal	خاتمه
I read through the letter.	من این نامه را کاملا میخوانم.
recredential letter	recredential
red letter	با حروف قرمز
To mail a letter.	نامه ای رابه پست انداختن
letter-bomb	بمب نامهای
four-letter words	واژهی قبیح
four-letter words	واژهیچهار حرفی
four-letter word	واژهی قبیح
four-letter word	واژهیچهار حرفی
chain letter	نامهی زنجیری
with reference to letter no	با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
under cover of letter no	ضمن نامه شماره
letter-bombs	بمب نامهای
I have just received your letter.	کاغذت تازه به دستم رسیده است
He signed with the letter	امضاء با حرف او
Letter of recommendation.	توصیه نامه
The letter is in his own handwriting .	نامه بخط خودش است
This letter has been tampered with .	در این نامه دست برده شده
The letter is addressed to you .	نامه بعنوان شما نوشته شده است
I had a letter from my father .	از پدرم کاغذ داشتم
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
letter scale	مقیاسنامهها
letter opener	سرنامهبازکن
to readdress a letter	عنوان نامهای را عوض کردن
letter of dismissal	انفصال
send a letter	کاغذ بدهید
send a letter	نامهای بفرستید
sea letter	سند بیطرفی کشتی
scarlet letter	حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
repetitive letter	نوشته شده است
repetitive letter	یات آدرس
registered letter	نامه سفارشی
letter of dismissal	انقضا
letter of dismissal	الغا
small letter	حرف ریز
the original letter	عین نامه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com