English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (6 milliseconds)
English Persian
letters of marque حکم ضبط اموال بیگانگان
Other Matches
marque انتقال
marque مارک
marque مدل مخصوص
marque علامت مخصوص
marque تلافی
letter of marque پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
letters معرفی نامه
letters سند
letters حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters مراسله
letters نویسه
letters باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters معرفت دانش
letters حرف الفباء
letters نوشته
letters حرف
letters حرف چاپی
letters نامه
letters کاغذ ادبیات
letters اثارادبی
Are there any letters for me? من نامه ای ندارم؟
nassal letters حروف تو دماغی
chain letters نامهی زنجیری
nassal letters حروف غنه
I have some letters to write . چند تا کاغذ باید بنویسم
the profession of letters تالیف
a man of letters اهل قلم
letters testamentary حکم وصایت
letters testamentary خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
palatal letters حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
print letters دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
uncial letters حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
weak letters حروف عله
the profession of letters نویسندگی
swamped with letters کاغذ پیچ
swamped with letters غرق نامه
small letters حروف کوچک چون bوa
signal letters معرف
rogatory letters نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
republic of letters گروه ادبا
republic of letters جمهور اهل ادب
letters testamentary حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
commonwealth of letters جمهورنویسندگاه یا مولفین
letters of administration قیم نامه
letters missive نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
commonwealth of letters گروه نویسندگاه
belles letters ادبیات
form letters فرم نامه
abbreviated letters حروف مقطعه
open letters نامه سر گشاده
block letters حروف جداودرشت
covering letters نامه توضیحی
covering letters نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
love letters نامه عاشقانه
letters of administration اختیارنامه قیمومت
letters of administration سند مدیریت ترکه
letters rogatory نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
letters patent نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
letters patent نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters patent نامه سرگشاده
letters patent نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
letters patent نامه سرگشوده
letters of request rogatory
letters of reprisal اجازه نامه انتقام
letters of procurator وکالت نامه
letters of administration حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
covering letters نامه پوششی
to space out letters [text] فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
I remembered to post the letters . یادم بود که نامه ها را پست کنم
In capital(block)letters. با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
letters shift ltrs مبدله حروف
lingual letters or linguals حروف زبانی یا ذولقی
amateur station call letters علامت فرستنده تفننی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com