Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (2 milliseconds)
English
Persian
letters of request
rogatory
Other Matches
letters
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters
سند
letters
معرفی نامه
letters
نویسه
letters
حرف الفباء
letters
حرف
letters
حرف چاپی
letters
نامه
letters
مراسله
letters
کاغذ ادبیات
letters
اثارادبی
letters
معرفت دانش
letters
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
Are there any letters for me?
من نامه ای ندارم؟
letters
نوشته
request
تقاضا
to g. any one's request
درخواست کسیراپذیرفتن
d. of a request
عدم قبول خواهش
d. of a request
در درخواست
by request
بنا بر خواسته
[میل]
at the request of
به خواهش
[به درخواست]
on request
وقتی که درخواست بشود
at the request of
تقاضای
at the request of
برحسب
at the request of
بخواهش
request
درخواست اماد کردن درخواست کردن
request
تقاضا کردن درخواست کردن
request
تمناکردن
request
خواستار شدن
request
تقاضا خواسته
request
درخواست
request
خواهش
request
درخواست می کنم
on request of which
[at his request]
به درخواست او
at my request
مطابق با تقاضای من
request
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
request
تقاضا برای چیزی
request
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
uncial letters
حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
republic of letters
گروه ادبا
republic of letters
جمهور اهل ادب
rogatory letters
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
palatal letters
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
nassal letters
حروف غنه
nassal letters
حروف تو دماغی
signal letters
معرف
small letters
حروف کوچک چون bوa
a man of letters
اهل قلم
I have some letters to write .
چند تا کاغذ باید بنویسم
chain letters
نامهی زنجیری
weak letters
حروف عله
the profession of letters
تالیف
the profession of letters
نویسندگی
swamped with letters
کاغذ پیچ
swamped with letters
غرق نامه
letters testamentary
حکم وصایت
letters testamentary
خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
letters testamentary
حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
block letters
حروف جداودرشت
open letters
نامه سر گشاده
abbreviated letters
حروف مقطعه
letters patent
نامه سرگشوده
letters of reprisal
اجازه نامه انتقام
letters of procurator
وکالت نامه
belles letters
ادبیات
letters of marque
حکم ضبط اموال بیگانگان
letters of administration
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
letters of administration
سند مدیریت ترکه
letters of administration
اختیارنامه قیمومت
letters of administration
قیم نامه
commonwealth of letters
گروه نویسندگاه
letters missive
نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
commonwealth of letters
جمهورنویسندگاه یا مولفین
covering letters
نامه توضیحی
covering letters
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
نامه پوششی
letters rogatory
نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
letters patent
نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
letters patent
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters patent
نامه سرگشاده
letters patent
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
form letters
فرم نامه
love letters
نامه عاشقانه
REQUEST STOP
ایستگاه درخواستی
My money request to him
طلب من از او
[مرد]
to grant a request
درخواستی را اعطا کردن
I
[O]
request
[IORQ]
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
Thank you for the confirmation of your request!
از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
request stop
ایستگاهیکهدرآناتوبوستنهازمانیمیایستدکهمسافرانخبردهند
i humbly request that
خواهش عاجزانه دارم که ...
work request
برگ درخواست انجام کار برگ کار
request time out
تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
request substitution
تقاضای تعویض
request signal
علامت درخواست
request modify
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
request mast
از طریق سلسله مراتب
request mast
گزارش از طریق سلسله مراتب
request for discharge
عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
request for proposal
تقاضا برای پیشنهاد
request for quotation
استعلام بها
request to send
تقاضای ارسال
purchase request
درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
supervisor request
درخواست نافر
mission request
درخواست اجرای ماموریت هوایی
request for quotation
تقاضا برای اعلام قیمت
to request the company of:
حضور کسی را خواستن
to request issuance
تقاضای صدور کردن
to be in great request
زیادمورد احتیاج بودن
to be in great request
مورد احتیاج زیاد بودن
lingual letters or linguals
حروف زبانی یا ذولقی
to space out letters
[text]
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
letters shift ltrs
مبدله حروف
I remembered to post the letters .
یادم بود که نامه ها را پست کنم
In capital(block)letters.
با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
To swallow ones pride and request someone (to do something).
نزد کسی رو انداختن ( تقاضایی کردن )
initial fire request
درخواست ابتدایی اتش
input
[output]
request
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
request for price quotation
درخواست مظنه قیمت
by popular
[demand]
request
درخواست توده پسند
His request was in the nature of a command.
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
amateur station call letters
علامت فرستنده تفننی
divorce granted at the a woman's request
طلاق خلع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com