Dictiornary-Farsi | level best | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 303 (14 milliseconds)

English	Persian
level best	خیلی عالی
level best	خیلی خوب
level best	بسیارعالی


Search result with all words

sea level	سطح دریا
high level	استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high level	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high-level	استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high-level	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
level crossing	محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing	گذرگاه همکف
level crossing	گذر همتراز
level crossings	محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossings	گذرگاه همکف
level crossings	گذر همتراز
spirit level	تراز
spirit level	تراز حباب دار
spirit level	تراز حبابدار
ground level	سطح زمین
ground level	تراز زمین
level	تراز
level	سطح
level	میزان
level	الت ترازگیری
level	هموار
level	سطح برابر
level	هم تراز
level	هم پایه
level	یک نواخت
level	یک دست
level	موزون هدف گیری
level	ترازسازی
level	ترازکردن
level	مسطح کردن
level	مسطح شدن
level	نشانه گرفتن
level	رده
level	پایه
level	تراز سطح افقی افقی کردن
level	مستقیم
level	هدف در خط دید شماقرارگرفت
level	تراز بنایی
level	همسطح کردن
level	تراز کردن تراز
level	همسطح
level	سطح ارتفاع
level	مسطح
level	استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level	کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
abnormal water level	تراز استثنائی آب
abnormal water level	ترازنابهنجار آب
acceptable quality level	سطح کیفیت قابل قبول
acceptable quality level	کیفیت مناسب
acceptor level	تراز گیرنده
adaptation level	سطح انطباق
advanced level	پیشرفته
advanced level	پایه مهارت عالی در سطح عالی
allowable level	تراز مجاز
aspiration level	سطح انتظار
authorized level of organization	سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
automatic water level recorder	تراز اب نگار خودکار
background level	تراز زمینه
background level	الودگی متن الودگی زمینه
back level	نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level	تهتراز
black level	تراز سیاه
bottom level	تراز کف
builder's level	تراز بنائی
chance level	سطح تصادفی
code level	تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
compensation level	تراز موازنه
confidence level	درجه اطمینان
confidence level	احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
control level	سطح کنترل اماد
crest level	یال
cruising level	سقف پرواز ثابت
cruising level	افق پروازثابت
cross level	تراز کردن
cross level	افقی کردن
cross level	ترازعرضی تراز چرخ
cross level	حباب تراز افقی
cross level buble	حباب تراز عرضی
cross level buble	حباب تراز
cross level buble	شیشه حباب تراز
danger warning level	مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
danger warning level	حداقل موجودی
data level	سطح داده
datum level	سطح اب دریا
datum level	سطح اب ازاد
donor level	ترازدهنده
doublet level	ترازوی دوتایی
dumpy level	تراز دوربین دار
energy level	تراز انژی
energy level	سطح انرژی
energy level	تراز انرژی
energy level diagram	نمودار انرژی- تراز
entry level jobs	شغلهای غیر تخصصی
exceptional water level	تراز استثنایی اب
exhaust bin level	فاقد موجودی
exhaust bin level	اتمام موجودی
fermi characteristic energy level	تراز فرمی
fermi level	تراز فرمی
file level model	نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
finished floor level	رقوم کف تمام شده
Other Matches

he did his level best	کوتاهی نکرد
he did his level best	انچه از دستش برامدکرد
O level	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level	نمرهی قبولی در این امتحانات
on the level <idiom>	درستکار ،بی غل وغش
A level	مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level with each other	در یک تراز
level with each other	برابر
to level off	مسطح شدن [ناحیه ای]
to level off	یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level out	برابر کردن
level out	یکنواخت کردن
level to	تراز کردن
one level address	آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level memory	حافظه یک سطحی
one level address	تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address	کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level	سطح روغن
noise level	سطح پارازیت
noise level	میزان خش
nesting level	سطح لانهای
nesting level	سطح اشیانهای
level premium	حق بیمه
multi level	چند سطحی
signal level	سطح سیگنال
signal level	سطح علامت
rotational level	تراز چرخشی
reorder level	مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level	سطح سفارش مجدد
protection level	سطح حفافت
price level	سطح قیمت
power level	تراز توان
pezometeric level	سطح پیزومتری
optimal level	سطح بهینه
operating level	سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
significance level	سطح معناداری
nesting level	سطح تو در تویی
low level	سقف پرواز کوتاه
low level	پایین
low level	کم ارزش
low level	در ارتفاع کم
low level	در سطح پایین
low level	مقام پست وکوچک
low level	فرومایه
level tone	اهنگ یکنواخت
level two cache	حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level wind	وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
low level	سطحی
low level	نزدیک سطح زمین
n level logic	منطق N سطحی
level rod	شاخص
mean sea level	میانگین سطح دریا
mean sea level	سطح متوسط دریا
mean sea level	سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
level surface	سطح تراز
mean sea level	ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level	ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level	درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
operating level	سطح فعالیت
maintenance level	سطح تثبیت
low level	پست
skill level	پایه مهارت
speed level	مرحله سرعت
spirit level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
builder level	تراز بنایی
upper level	سطحبالایی
still water level	سطحسکونآب
lower level	سطحپائینی
alidade level	دستگاهسمتنما
top-level	بلند پایه
top-level	کهبدان
top-level	افراد عالیرتبه
top-level	توسط افراد عالیرتبه
split-level	سه نیم اشکوبی
split-level	چند سطحی
level-headed	معقولانه
speed level	سطح سرعت
camper level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level-headed	متعادل
level-headed	ترازخوی
transition level	سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level	با شن کش صاف کردن
to draw level	بحریف رسیدن
to draw level	باحریف برابرشدن
tilting level	تراز حباب دار
surveyor's level	ترازنقشه برداری
surveyor's level	تراز مساحی یا پیمایش
storage level	تراز ذخیره تراز مخزن
storage level	تراز خزانه
stock level	سطح ذخیره انبار
stock level	سطح انبار
sound level	شدت صوت
sound level	شدت نسبی صوت
trophic level	تراز خوراکی
two level logic	منطق دوسطحی
level-headed	راستبین
level-headed	معقول
bubble level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
white level	تراز سفید
water level	سطح اب
water level	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level	تراز اب
wage level	سطح مزد
voltage level	سطح فشارالکتریکی
voltage level	سطح ولتاژ
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine	زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store	انباره دو سطحی
skill level	پایه مهارت فنی
initial level	سطح اولیه
gear level	دسته دنده
gear level	تبدیل کردن
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level	مقاومت موجی
gas level	سطح بنزین
floor level	کف
flight level	سطح پرواز
flight level	سطح ارتفاع پرواز
flight level	سقف پرواز
first level address	آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
level point	نقطه مسطح
level gage	اندازه گیر سطح
level control	کنترل سطح
level colour	رنگ یکدست یا یکنواخت
level land	زمین مسطح
level of confidence	سطح اطمینان
level point	سطح اب ساکن
level of supply	سطح تدارکات
level of supply	سطح انبار
level of supply	سطح اماد
level of strength	میزان استعداد رزمی
level of strength	سطح استعداد رزمی
level of significance	سطح معنی دار بودن
level of readiness	سطح امادگی رزمی
level point	سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level of living	سطح زندگی
level of effort	تلاش رزمی یکان
level of effort	میزان تلاش
level of confidence	سطح اعتماد
insulation level	سطح ایزولاسیون
input level	سطح ورودی
input level	سطح دریافتی
injection level	سطح تزریق
intensity level	سطح روشنایی
level buble	حباب تراز
interference level	سطح پارازیت
water level gage	تراز سنج
water level recorder	تراز نگار اب
level crossing bell	زنگخطعبور
level crossing sign	علامتخطعبور
levelling head level	مقطعدهانهیتراز
peak level meter	حداکثردرجهمتر
propellant level gauge	درجهسطحپروانه
oil level indicator	نشانگر سطح روغن [مهندسی]
recording level control	کنترلدرجهضبط
sea-level pressure	فشارسطحدریا
water-level selector	تنظیمکنندهمقدارآب
water-level tube	درجهآب-آبپاش
zeeman energy level	سطح انرژی زیمن
water level observation	بررسی تراز اب
lower level management	مدیریت سطح پایین
minimum stock level	حداقل
minimum subsistence level	سطح حداقل معیشت
multi level planning	برنامه ریزی چند سطحی
natural ground level	تراز زمین طبیعی
original ground level	تراز زمین طبیعی
impluse protective level	سطح فشار ضربهای
high level signal	سیگنال بزرگ
normal energy level	تراز متعارفی
normal pool level	تراز بهنجار مخزن
normal water level	تراز بهنجار اب
oil level gage	دستگاه نشاندهنده سطح روغن
high level modulation	مدولاسیون سطح بالا
high level manpower	نیروی انسانی بالا
middle level management	مدیریت سطح متوسط
maximum water level	ترازطبیعی مخزن
maximum water level	تراز بیشینه طرح شده مخزن
low level circuit	مدار با سیگنال کوچک
low level format	فرمت سطح پایین
low level injection	تزریق کم
minimum stock level	موجودی
low level keying	استفاده از ولتاژ کم درمدارها و دستگاهها
low level language	زبان سطح پایین
low level languages	زبانهای سطح پایین
low level modulation	تلفیق سطح پایین
low level signal	سیگنال ضعیف
low level switch	کلید جریانهای ضعیف
low level task	تکلیف سطح پایین
low level winds	بادهای سطحی
low level winds	بادهای نزدیک سطح زمین
maximum water level	بیشینه تراز
high level language	زبان سطح بالا
high level format	فرمت یا قالب بندی سطح بالا
transmission level meter	دستگاه اندازه گیری سطح انتقال پگل مسر
sound level meter	شدت صوت سنج
gas level gauge	دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
fule level gage	دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
river bed level	تراز بستر رودخانه