English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
English Persian
liability reserve ذخیره بدهیها
Other Matches
liability بدهکاری استعداد
liability احتمال
liability فرض شمول
liability بدهی
liability دین
liability مسئولیت
liability ریون
liability اسناد دیونی
liability دیون پرداخت
liability التزام
liability تعهد موجودی بانکی
liability الزام مسئولیت
liability تعهد
liability مسئوولیت
liability سزاواری
current liability بدهی جاری
capital liability بدهی درازمدت
capital liability بدهی سرمایه
deferred liability دیون دراز مدت
deferred liability بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
deferred liability دیون بلند مدت
contingent liability بدهی اتفاقی
disclaim all liability کلیه بدهیها را انکار کردن
admission of liability پذیرش تعهدات
admission of liability قبول بدهی
absolute liability بدهی مطلق
capital liability دیون طویل المدت
capital liability بدهیهای دراز مدت ارزش خالص
liability insurance بیمه تعهدی
criminal liability مسئوولیت جزائی
contractual liability مسئوولیت قراردادی
contractal liability ضمان عقدی
contingent liability بدهی احتمالی
collective liability بدهی جمعی
current liability اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
civil liability مسئوولیت مدنی
civil liability ضمان
current liability بدهیهای جاری
liability insurance بیمه بدهی
delictual liability ضمان قهری
liability for damages مسئولیت در برابر خسارت
liability to disease استعداد
liability to disease تعهد امادگی
liability to disease مسئولیت
liability to disease بدهی
unlimited liability بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
unlimited liability تعهدات نامحدود
tortious liability ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
joint and several liability مسئوولیت تضامنی
joint liability تضامن
legal liability بدهی قانونی
liability to disease سزاواری
vicarious liability مسئوولیت نیابتی
employer's liability تعهدات کارفرما
product liability مسئوولیت در قبال کالا
product liability مسئولیت محصول
strict liability مسئوولیت بدون تقصیر
pecuniary liability ضمانت ضمانت جبران خسارت
pecuniary liability ضمانت پولی
liability to military service مشمولیت برای خدمت نظام وفیفه
proportional liability partnership شرکت نسبی
public liability insurance بیمه تعهدات عمومی
unlimited liability company شرکت تضامنی
strict liability offence جرم مادی صرف
long tail liability تعهد طولانی مدت
limited liability company شرکت با مسئوولیت محدود
limited liability company شرکت با مسئولیت محدود
professional liability insurance بیمه تعهدات شغلی
reserve احتیاط
reserve ذخیره کردن
reserve عضو علی البدل
reserve کتمان حقیقت
reserve مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve اندوخته
reserve کنار گذاشتن
reserve پس نهاد کردن
reserve نگه داشتن اختصاص دادن
reserve اندوختن اندوخته
reserve ذخیره
reserve احتیاط یدکی
reserve توداربودن
reserve مدارا
reserve از پیش حفظ کردن
reserve رزرو کردن
reserve قید شرط
reserve نگهداشتن
with reserve بقید احتیاط
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
under reserve تحت تضمین
reserve پس نهاد
to have something in reserve چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
to have something in reserve چیزی درچنته داشتن
reserve ذخیره کردن اختصاص دادن
automobile liability insurance [American E] بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
motor vehicle liability insurance بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
employer's liability insurance company شرکت بیمه
reserve price اخرین بها
reserve price قیمت پایه در حراج
reserve price قیمت نهایی بهای قطعی
reserve fund وجوه ذخیره
reserve fund وجوه اندوخته
reserve mobilization بسیج احتیاطها
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
reserve price بهای قطعی
reserve officer افسر وفیفه
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
reserve officer افسر احتیاط
reserve requirement مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
reserve requirements ذخائر مورد نیاز
paper in reserve کاغذذخیرهای
reserve parachute چترذخیرهای
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could you reserve a room for me? آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
tactical reserve احتیاط تاکتیکی
rolling reserve امادذخیره دم دست وهمیشه حاضر در پای کار
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
reserve stock موجودی ذخیره
reserve stock اماد ذخیره
stone reserve ذخیره سنگ
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
reserve fund سرمایه احتیاطی
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
national reserve پاستگاه ملی
national reserve اندوختگاه ملی
mobile reserve احتیاط متحرک
floating reserve نیروی ذخیره احتیاط متحرک
gold reserve اندوخته طلا
general reserve احتیاط عمومی
operational reserve احتیاط عملیاتی
floating reserve احتیاط سیال
army reserve احتیاط نیروی زمینی
equipment reserve ذخیره تجهیزاتی
central reserve سکوی میانی
central reserve سکوی وسط
capital reserve اندوخته سرمایه
capital reserve ذخیره سرمایه
battle reserve احتیاط جنگی
battle reserve ذخیره جنگی
nature reserve اندوختگاه طبیعی
nature reserve اندوختگاه نیادی
reserve buoyancy جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
reserve center مرکز احتیاط
reserve center مرکز اموزش احتیاط
reserve components قسمتهای احتیاط ارتش
reserve curreny ارز ذخیره
reserve buoyancy حجم بالاتر از خط ابخور ناو
reserve curreny پول ذخیره
reserve echelon رده احتیاط
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
reserve accumulator انباره کمکی
reflex reserve پس مانده بازتاب
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
reserve force نیروی احتیاط
payment under reserve پرداخت تحت تضمین
operational reserve ذخیره عملیاتی
auction sale without reserve فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
fuel reserve tank مخزن ذخیره سوخت
federal reserve system نظام فدرال رزرو
strict nature reserve اندوختگاه طبیعی بازداشته
reserve army of unemployed سپاه ذخیره بیکاران
reserve army of unemployed ارتش ذخیره بیکاران
fractional reserve banking بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
industrial reserve army ارتش ذخیره صنعتی
federal reserve system ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
federal reserve system سیستمی که به موجب ان
federal reserve system سیستم ذخیره فدرال
federal reserve bank بانک فدرال رزرو
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com