Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 123 (6 milliseconds)
English	Persian
lightning protection	با خاموش کننده مغناطیسی
Other Matches
lightning	اذرخش
lightning	برق
lightning	اذرخش زدن
lightning	برق زدن
lightning	صاعقه
lightning strike	اعتصاباعتراضآمیز
lightning path	مسیر برق
lightning rod	میله برق گیر
lightning rod	میله برقگیر
lightning rods	میله برقگیر
lightning conductor	برقگیر
lightning conductors	برقگیر
forked lightning	برق جناغی
He ran like lightning.	او [مرد] مانند صاعقه دوید.
forked lightning	برق پیچاپیچ یاشکسته
street lightning	روشنی راه و خیابان
lightning current	جریان برق
lightning bug	شب تاب
lightning arrester	برقگیر
lightning arrester	برق گیر
with lightning speed	مانند برق به تندی برق بسرعت برق
heat lightning	صاعقه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
lightning switch	کلید انتن
lightning switch	کلید برقگیر
lightning rods	میله برق گیر
lightning chess	شطرنج سریع
lightning discharge current	جریان تخلیه
comb lightning arrester	برقگیر شانهای
lightning arrester relay	رله برقگیر
non arcing lightning arrester	برقگیر بی جرقه
aluminium cell lightning arrester	برق گیر الومینیمی
under protection	تحت الحمایه
self protection	دفاع از نفس
protection	نگهداری
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
self protection	حفافت از خود
self protection	برقراری تامین از خود
over protection	تقویت
protection	سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection	حفظ
protection	خط امان
protection	پشتیبانی
protection	سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection	حمایت
protection	مانع کپی گرفتن شدن
protection	تامین نامه
protection	حفافت
protection	عمل حفافت
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection	محافظت
protection	اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection	تیمارداری
protection	حراست حمایت
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection	نیکداشت
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
protection level	سطح حفافت
Under the protection of the law.	درپناه قانون
over voltage protection	وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
overload protection	حفافت بار زیاد
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
protection from sin	عصمت
hand protection	محافظدستی
feet protection	محافظپا
eye protection	محافظچشم
ear protection	محافظگوش
x ray protection	حفافت رونتگن
protection key	کلید حفافت
environmental protection	حفاظت محیط زیست
toe protection	پاشنه بندی
thermal protection	محافظت حرارتی
storage protection	حفافت حافظه
storage protection	حفافت انباره
software protection	حفافت نرم افزاری
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
protection ring	حلقه حفافت
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
head protection	محافظسر
anodic protection	حفافت اندی
degree of protection	میزان حفافت
data protection	حفافت داده ها
copy protection	حفافت دربرابر کپی
copy protection	محافظت از کپی
copy protection	جلوگیری از اعمال کپی
consumer protection	حمایت از مصرف کننده
collective protection	حفافت جمعی
collective protection	حفافت گروهی
cell protection	حفافت سل
cathode protection	حفافت کاتدی
bank protection	ساحلبانی
bank protection	ساحل داری
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
armor protection	حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
armor protection	حفافت زرهی
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
distance protection	وسیله حفافت فاصله
environmetal protection	حمایت محیط زیستی
memory protection	پشتیبانی ازحافظه
memory protection	حفافت حافظه
block protection	حفافت بلوک
impedance protection	حفافت امپدانس
insulation protection	حفافت عایق بندی
file protection	حفافت فایل
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
file protection	حفافت پرونده
high tension protection	حفافت فشار قوی
anti skid protection	حفافت از لغزش
The Physics of Radiation Protection	فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection	فیزیک محافظت از پرتو
rust protection paint	رنگ ضد زنگ
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
respiratory system protection	حافظدستگاهتنفسی
overflow protection switch	کلیدحافظآبهایاضافی
power system protection	حفافت سیستم قدرت
protection and indemnity club	باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
frost protection preparation	ضدیخ
indirect bank protection	کناره بندی غیر مستقیم
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
The Physics of Radiation Protection	بهداشت پرتوی
Protection money. Racket money.	باج سبیل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com