Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 63 (5 milliseconds)
English	Persian
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی
Other Matches
partnership	انبازی
partnership	شرکت
partnership	شرکت تضامنی
partnership	مشارکت
partnership	شرکاء
partnership	سهامی
partnership	شراکت
enter into partnership with someone	با کسی شریک شدن
enter into partnership with someone	شرکت کردن شراکت کردن
general partnership	شرکت تضامنی
in joint partnership	به شراکت
in joint partnership	شراکتا"
inveluntary partnership	شرکت قهری
voluntary partnership	شرکت اختیاری
sleeping partnership	مضاربه
dormant partnership	مضاربه
deed partnership	شرکتنامه
deed of partnership	قرارداد مشارکت
compulsory partnership	شرکت قهری
civil partnership	شرکت مدنی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
joint stock partnership	شرکت مختلط سهامی
limited	مقید
limited	محدود
limited	مشروط
pc limited	IBریزکامپیوتر کم قیمت وسازگار با AT
limited	منحصر
limited war	جنگ محدود وموضعی
limited train	قطارمحدود
your vocabulary is limited	شما محدود است
sex limited	محدود به جنس
your vocabulary is limited	وسعت لغت
limited edition	چاپ محدود
limited edition	کالای محدود
limited edition	فرآوردهی محدود
limited editions	چاپ محدود
limited editions	کالای محدود
limited editions	فرآوردهی محدود
limited train	قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
limited power	اختیارات محدود
input limited	ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
limited access	محدود
limited access	دراری محدودیت مدارک محدود
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
limited objective	هدف محدود
limited divorce	طلاق محدود
limited divorce	طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
limited integrator	انتگرال محدود
limited monarchy	مشروطه
limited objective	هدف نزدیک به جبهه دشمن
maximum limited stress	تنش حداکثر
limited liability company	شرکت با مسئوولیت محدود
limited denied war	جنگ محدود
limited distance modem	وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
limited liability company	شرکت با مسئولیت محدود
limited access road	راه با ورودی محدود
limited denied war	جنگ ناخواسته محدود
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.	مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
run length limited encoding	روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
run length limited recording	ثبت محدود طول اجرا
space charge limited current state	رژیم بار پیرامونی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com