Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 171 (9 milliseconds)
English	Persian
limited train	قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
limited train	قطارمحدود
Other Matches
pc limited	IBریزکامپیوتر کم قیمت وسازگار با AT
limited	منحصر
limited	محدود
limited	مشروط
limited	مقید
limited objective	هدف نزدیک به جبهه دشمن
limited objective	هدف محدود
limited monarchy	مشروطه
limited integrator	انتگرال محدود
limited divorce	طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
limited divorce	طلاق محدود
limited edition	فرآوردهی محدود
limited access	دراری محدودیت مدارک محدود
limited access	محدود
input limited	ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی
limited power	اختیارات محدود
your vocabulary is limited	شما محدود است
sex limited	محدود به جنس
limited edition	چاپ محدود
limited edition	کالای محدود
limited editions	چاپ محدود
limited editions	کالای محدود
limited editions	فرآوردهی محدود
your vocabulary is limited	وسعت لغت
limited war	جنگ محدود وموضعی
limited denied war	جنگ ناخواسته محدود
limited access road	راه با ورودی محدود
maximum limited stress	تنش حداکثر
limited denied war	جنگ محدود
limited liability company	شرکت با مسئوولیت محدود
limited liability company	شرکت با مسئولیت محدود
limited distance modem	وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
run length limited encoding	روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
run length limited recording	ثبت محدود طول اجرا
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.	مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
space charge limited current state	رژیم بار پیرامونی
train	کاروان
Does this train go to ... ?	آیا این قطار به ... میرود؟
train	دم
train	بنه دریایی
train	بنه اماد
train	اموزش دادن
train	یک رشته موج
train	اماده کردن اسب
train	تمرین
train	مسیرجریان کار
train	دنباله
train	تربیت کردن
train	ورزش کردن
train	نشانه رفتن
train	فرهیختن
train	پروردن ورزیدن
train	کاراموزی کردن
train	پیش قطار
train	بنه یکان
train	عقبه یکان
train	رشته
train	سلسله
train	نظم ترتیب
train	متلزمین
train	تله
train	فریب اغفال
train	رشته سلسله
train	ازار
train	ترن
train	حیله
train	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train	تعلیم دادن
train	قطار
The train came in on time .	قطار به موقع رسید ( سروقت )
intercity train	قطار بین شهری
When is the last train to Oxford?	چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
a thorugh train	قطار بدون توقف
intercity train	قطار بین شهری با توقف
commuter train	قطارمسافربری
When is the next train to Oxford?	چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
passenger train	قطارمسافربری
power train	آموزشقدرت
Is there a train to the airport?	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
underground train	ترنزیرزمینی
toilet-train	آموزشدادنبهبچهبرایکنترلادرارومدفوع
When wI'll the train arrive ?	چه وقت قطار می آید ؟
train station	ایستگاهقطار
I'd like a train timetable.	من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
train [teach]	تربیت کردن
train [teach]	آموزش دادن
train [teach]	یاد دادن
train [teach]	درس دادن
train [teach]	تدریس کردن
train driver	راننده قطار
There is a train to London at 8.	یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
Is this the train to Liverpool?	آیا این قطار شهر لیورپول است؟
train [teach]	تعلیم دادن
train [teach]	اموزاندن
When does the train arrive?	قطار کی می رسد؟
boat train	[خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
train journey from ... over ... to ...	مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
train ride	گردش با قطار
igniter train	مدار اتش
parliamentary train	قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
gravy train	منبع درامد بدون زحمت
cogging train	مسیر اولیه
powder train	فتیله باروتی
powder train	مدار خرج مدار باروت
gravy train	منبع در امد نامشروع
burning train	مسیر انفجار سیکل انفجار
burning train	مسیر اشتعال
breaking down train	راه اولیه
pulse train	قطار تپشها
electric train	قطار برقی
omnibus train	قطاریکه هر ایستگاهی می ایستد
i lost the train	به قطار نرسیدم
i lost the train	قطار را از دست دادم
igniter train	مدار مشتعل کننده
igniter train	مجموعه چاشنی
impluse train	توالی ایمپولز
impluse train	پالس
express train	قطارویژه تندرو
explosive train	مدار انفجار مسیر انفجار
explosive train	فتیله انفجاری
electric train	ترن برقی
pulse train	سلسله تپش ها
blooming train	مسافت نورد
gravy train <idiom>
train oil	روغن نهنگ
train path	اجازه عبور ترن روی یک خط
train priter	چاپگر سلسلهای
train priter	چاپگرقطاری
goods train	قطار باربری
unit train	بنه یکان
unit train	بنه اماد یکان
boat train	ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
freight train	قطار باری
goods train	قطار حمل کالا
battering train	توپخانه محاصره
accomodation train	راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
train headway	فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
train oil	روغن بالن
train of thought	رشته افکار
wave train	قطار موج
train of waves	قطار موج
cogging mill train	مسیر دستگاه نورد شمش
How long does the train stop here?	چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Is there train running on time?	آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
troop train ration	جیره بین راه
the train runs without a stop	قطار بدون ایست
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
the train runs without a stop	میرود
She interrupted the train of my thoughts.	رشته افکارم را پاره کرد
The train was 10 minutes late.	قطار 10 دقیقه دیر رسید
Luchily for me the train was late.	خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
The train ran off the rails.	قطار از خط خارج شد
troop train ration	جیره طبخی بین راه
Does the train stop in London?	آیا قطار در لندن توقف دارد؟
train operator [American E]	راننده قطار
Your train will leave from platform 8.	قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
Is this the right platform for the train to London?	آیا این سکوی قطار لندن است؟
Is the train from Leeds late?	آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
When does the train [bus] to ... depart?	قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
Drop me off in front of the train station!	من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
Change at London and get a local train.	در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
What platform does the train from York arrive at?	قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
What time does the train arrive in London?	چه وقت قطار به لندن می رسد؟
What platform does the train to York leave from?	قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
We rushed ( hurried ) back to the train station.	با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Consider yourself lucky [fortunate] (that) you weren't on the train at that time.	شما باید خودتان را خوش شانس [خوشبخت] در نظر بگیرید [که] در آن زمان در قطار نبودید.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com