English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
line counter شمارنده سطر
Search result with all words
B line counter ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
nial a line to the counter کذب موضوعی را ثابت کردن
Other Matches
electronic counter counter measures اقدامات ضد ضد الکترونیکی
over-the-counter <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
counter درروبرو
counter معکوس
counter بالعکس
counter مقابله کردن تلافی کردن
counter جواب دادن معامله بمثل کردن با
counter شمارشگر
counter مقابله کردن
counter مقابل دستگاه شمارنده
counter عقربه شمارش
counter پیشخان
counter پیشخوان
counter درجهت مخالف
counter ضربت متقابل
counter شمارنده
up/down counter شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
under the counter قاچاقی
counter 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter باجه تلاقی کردن
outside counter روریهمعکوس
counter- پیشوندی به معنای مخالف یاضد
counter پیشخوان باجه
counter بساط
counter گیشه
counter ضد
counter شمارگر
counter ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
counter برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
over the counter خارج از بورس فروخته شده
under the counter <idiom> مخفیانه فروخته شدن
counter دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
counter ضربت زدن ضد
counter کنتور
counter متقابل
counter حمله
counter چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter ضربت متقابله معامله به مثل
counter باجه
line to line spacing فاصله سطور
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطری
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line to line fault تماس خطوط
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
counter revolution ضد انقلاب
turns counter دور شمار
control counter شماره کنترلی
counter-measure اقدام متقابل
counter propaganda پاداوازه گری
counter attraction کشش متقابل
counter-measure چارهجویی
counter propaganda تبلیغ متقابل
counter revolution عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
counter battery عملیات ضد اتشبار
counter battery ضد اتشبار
counter balance وزنه تعادلی
counter attraction جاذبه متقابله
counter-measure پیشگیری
counter approach استحکامات متقابله
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air ضد هواپیمایی
counter agent عامل خنثی کننده
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
counter-measure اقدام جبران کننده
counter-measure پادکار
counter-revolutions جنبش برای سرکوبی انقلاب
binary counter شمارنده دودویی
information counter جایگاهاطلاعات
row counter رجشمار
tape counter شمارشگرنوار
ticket counter جایگاهبلیط
counter-revolutionary ضدرژیم
program counter شمارشگربرنامه
address counter نشانی شمار
counter-revolution جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolution ضد انقلاب
counter-measures اقدام متقابل
counter-measures چارهجویی
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter-measures اقدام جبران کننده
counter-measures پادکار
counter-measures پیشگیری
counter-productive زیانبخش
counter-productive گزندآور
counter-productive آسیبآور
counter-productive پادفرآور
counter-revolutions ضد انقلاب
counter ceiling سقفواره
counter purchase تهاتر
counter subversion ضد خرابکاری
counter subversion ضد براندازی
counter surveillance ضد مراقبت
counter surveillance عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
counter trade تجارت متقابل
counter trade داد و ستدمتقابل
counter transference انتقال متقابل
counter weight وزنه تعادل
counter sign اسم شب
counter sign اسم عبور
counter sign نشانی
counter purchase داد وستد متقابل
counter recoil برگشتن لوله پس از عقب نشینی
counter recoil عمل عاید عمل عودت لوله
counter recoil دستگاه عاید
counter reconnaisance ضد شناسایی
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
counter rotate چرخش بالاتنه در پیچ
counter sabotage ضد خرابکاری
counter weight پاسنگ
counter weight وزنه مقابل
program counter شمارنده برنامه
impluse counter شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
photon counter شمارگر فوتونی
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
modulo n counter شمارنده به پیمانه
magnetic counter کنتور مغناطیسی
loop counter شمارنده حلقه
pulse counter پالس شمار
pulse counter ضربه شمار
repeat counter شمارنده تکرار
to nails to counter رسوا کردن
detotalizing counter شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد
step counter گام شمار
speed counter کنتورسرعت
speed counter شمارشگر عده دور
sequence counter ترتیب شمار
frequency counter شمارنده فرکانس
ring counter شمارنده حلقهای
location counter مکان شمار
counter ceiling کمرپوش
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
counter fire اتش متقابل
counter fire اتش ضد اتشباربر علیه دشمن
counter flood اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
counter gambit گامبی متقابل
counter guerilla ضد چریکی
counter guerilla ضد گریلایی
counter e.m.f. cell پیلهای برق وارانی
counter disengagement حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
counter current جریان متقابل
counter ceiling خوانچه پوش
counter charge تهمت متقابله
counter charge دعوی متقابل در امر جزایی
counter check چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
counter circuit کنتور رادار
counter claim دعوی متقابل
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
counter insurgency ضد شورش
counter intelligence ضداطلاعات
counter mortar ضد خمپاره
counter mortar اتش ضد خمپاره انداز
counter offensive پدافند متقابل
counter offensive حمله متقابل
counter offer پیشنهاد متقابل
counter offer عرضه متقابل
counter preparation ضد تهیه
counter preparation تیر ضد تهیه
counter military مقابله باعملیات نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
counter memorial یادداشت متقابل اخطار متقابل
counter ion یون مخالف
counter jump پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
counter jumper فروشنده دکان
counter jumper شاگرد دکان
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
counter mechanism مکانیسم شمارشگر
counter mechanism طرزکارشمارشگر
counter memorial جواب یادداشت
counter purchase خرید متقابل
Geiger counter شمارگر گایگر- مولر
counter-espionage ضد جاسوسی
counter-scrap دیوار
counter shed پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
counter-vault قوس کفبند
counter-poise پل متحرک باسکولی
counter-espionage عملیات ضدجاسوسی
Geiger counter شمارشگر مولر
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
counter-attacks پاتک
counter-attack پاتک
counter-attack حمله متقابله
counter attack پاتک
counter attack حمله متقابله
counter espionage عملیات ضدجاسوسی
counter-lath توفال
counter-lath تخته سقف
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
counter-attacks حمله متقابله
counter-mure موج شکن
counter espionage ضد جاسوسی
counter-brace تیر تقویت عرضی
counter credit اعتبار متقابل
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com