Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
link route segments
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
Other Matches
segments
بخش
segments
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
segments
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
segments
از تعبیر جدا شده است
segments
1-
segments
بند حلقه
segments
تیغه جابجاگر
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segments
قسمت
segments
حلقه بند
segments
قطعه قطعه کردن
segments
اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge
segments
مقطع
segments
قطعه
route
جاده
route
خط سیر
route
مسیر چیزیرا تعیین کردن
route
راه
route
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
route
مسیر
route
کانال
route
فرمان حرکت دادن
route
راه جریان معمولی
route
به خاک نشاندن تثبیت کردن
route
به زمین نشاندن
route
رهنامه
route
تعیین خط مسیر
en route
در راه
re route
ارسال در یک متفاوت
re-route
ارسال در یک متفاوت
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
delay en route
تاخیر در حین راه
delay en route
تاخیر درحین حرکت در مسیر
dispatch route
جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
coastal route
راه ابی ساحلی
coastal route
مسیر ساحلی
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
artificial route
مسیر مصنوعی
approach route
مسیرفرود به باند
approach route
مسیر تقرب به باند
alternative route
گزینش مسیر دیگر
air route
مسیر هوایی
route marches
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
route march
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
lateral route
جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
scenic route
مسیرنمایشی
overland route
راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
route classification
طبقه بندی جاده ها
route column
ستون راهپیمایی
route column
ستون راه
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
route order
فرمان ستون راه رو
route reconnaissance
شناسایی جاده
route reconnaissance
شناسایی مسیر
route step
فرمان قدم راه
route step
قدم راه رو قدم راه رفتن
route transposition
نوعی سیستم رمز که حروف رمز را با پیروی از یک مسیرمعین به هم می چسبانند
signed route
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
supply route
اماد راه
supply route
مسیر اماد
supply route
خط تدارکات راه اماد
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
route board
تختهتعیینمسیر
overland route
راه خشکی
operational route
جاده رزمی
logistic route
فن امادکردن یکانهادر عملیات
logistic route
امورلجستیکی
logistic route
مسیرهای لجستیکی تدارکات
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
logistic route
راههای تدارکاتی
lateral route
جاده عرضی
route selection
انتخاب مسیر
logistic route
امورلجستیکی یکانها
logistic route
تدارک کردن
operational route
مسیر عملیاتی
open route
جاده بدون کنترل وبازرسی
operational route
جاده حاضر به کار
operational route
جاده عملیاتی
open route
جاده باز
double flow route
مسیر دو طرفه
great circle route
کمان دایره عظیمه
great circle route
مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
The route runs across this country.
خط مسیر از این کشور می گذرد.
freight route order
ترتیب تقدم استفاده از جاده ها
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
double flow route
جاده دوطرفه
freight route order
ترتیب حمل و نقل درجاده ها
main supply route
راه اصلی تدارکات
main supply route
مسیر اصلی اماد
main supply route
اماد راه اصلی
double flow route
جاده دو خطه
convention merchandies per route
قرارداد بین المللی جهت حمل کالا
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link
عضو اتصال
link
رابط
link
ملحق شدن دو یکان
link up
پیوستن
link
حلقه زنجیر
link
نقطه الحاق
link
الحاق ملحق
link
اتصال
link
حلقه زنجیر نوار فشنگ
link
نوار
link
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link-up
پیوستن
link up
عمل الحاق
link
پیوند دادن
link
به هم پیوستن
link
پیوند
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link
تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link-up
عمل الحاق
link
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link
دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link
لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link
شاخه رابط
link
مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link
میدان گلف
link
زنجیر قلاب
link
بند
link
دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link
متصل کردن
link
ارتباط
link
بهم پیوستن
link
دانه زنجیر پیوند
link
حلقه
T link
که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
T link
اتصال سریع و طولانی داده
link
جفت کردن
link
پیونددادن
link
رکابی
We took the scenic route from Oslo to Bergen.
ما در مسیر خوش منظر اسلو به برگن راندیم.
split link
چاکشاخهایرابط
link verb
افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
track link
اتصالشیار
communication link
پیوند ارتباطی
saddle link
حلقه زین دار
lifting link
اتصالدنده
sleeve link
دکمه زنجیری
the connecting link
علت
to link hands
دست بهم دادن
radio link
پیوند رادیویی
warm link
پیوند گرم
compression link
حلقهاتصال
cuff link
دکمهسرآستین
cutter link
اتصال
link fuse
فیوز باز
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
communications link
پیوند مخابراتی
causal link
رابطه سببیت
acetylenic link
پیوند استیلنی
drag link
اتصال کششی
drag link
عضو کشش
dynamic link
پیوند پویا
end link
حلقه انتهایی
end link
حلقه پایانی
acetylene link
پیوند استیلنی
missing link
حلقه مفقوده
coupler link
عضو اتصال
fuse link
رابط فیوز
fuse link
فشنگ فیوز
cold link
پیوند سرد
cold link
پیوند دستی
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
coupler link
لینک اتصال
communication link
تسلسل مخابراتی
data link
محور مخابرات
data link
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link
راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link
پیوند داده
data link
اتصال داده
communication link
اتثال ارتباطی
common link
حلقه معمولی
fusible link
عضو ذوب شونده
fusible link
اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
fusible link
اتصال گداختنی
line link
خط اصلی
link belt
نوار حلقهای جداشونده فشنگ
link belt
نوار فشنگ
link register
ثبات پیوند
link road
راه فرعی
link trainer
دستگاه پروازاموز
link bar
میله اتصال
link attached
راه دور
link attached
دور
link belt
تسمه رابط
link-ups
عمل الحاق
data link
پیوند دادهای
link chain
زنجیر اتصال
fuse link
فیوز باز
link chain
زنجیر رابط
link boy
مشعل دار
intermediate link
حلقه میانی
link belt
تسمه اتصال
link-ups
پیوستن
link attached
دور دست
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com