English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
lion's provider شغال
Other Matches
provider مهیا کننده
provider بدست اورنده
provider نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
provider رزاق
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
universal provider سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
he is an adequate provider برای تهیه خواربار
he is an adequate provider آدم با کفایتی است
lion [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
the lion said شیر گفت
he never saw a lion او هرگز شیر ندیده است
he has never seen a lion او هرگز شیر ندیده است
lion شیر
lion هژبر
lion شیر نر
lion برج اسد
lion's share بخش عمده
lion's share بزرگترین سهم
lion's share همهی چیزی
lion's share تمام
lion passant شیردستبلند
as brave as a lion <idiom> مثل شیر [شجاع]
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
yong lion جویای نام
yong lion شیر جوان
ant lion اسیابانک
sea lion خوک دریایی یالدار
lion skin دلیری بخود بسته
lion heart مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
lion hearted شیر دل
lion mouth جا یا وضع خطر ناک
lion share بزرگترین یا بهترین بخش
Leo the Lion (July 23) شیر
Wake not a sleeping lion . <proverb> شیر خفته را بیدار نکن.
jump into the lion's mouth <idiom> خود را توی دهان افعی انداختن
the red lion & sun شیروخورشیدسرخ
An ass in the guise of a lion. خر درپوست شیر
To behave ( act ) like a ruffian. To beard the lion in his den . لوطی بازی درآوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com