English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
load control تنظیم با بار خارجی
Search result with all words
head load control روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
Other Matches
load تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load بار خارجی
load نیرو
load ذخیره گذاری کردن
load بار کردن
load پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load بارمهمات هواپیما
load کوله بار
load بار گیری شدن
load فشار مسئولیت
load بارالکتریکی
load عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load عملکردماشین یا دستگاه
load بار کردن پر کردن
load بارزدن
load گرانبارکردن
load سنگین کردن
load فیلم
load گذاشتن
load خشاب
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load کاری که باید انجام شود
load فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
useful load بار مفید
over load اضافه بار
load فرفیت بارگیری
load فرفیت
load بار زدن
load بارگیری کردن
load محموله
load فشنگ
load فشنگ گذاری
load شارژ کردن
load بار فشار
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load بار
load and go بار کنش و اجراء
load خرج گذاری کردن
load and go بارکنش و اجرا
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load بار داشتن
to load off خالی کردن
able to take a load <adj.> بار پذیر
load بارگیری مهمات
useful load فرفیت مفید
get a load of <idiom> دیدن چیزی
to load off بار اندازی کردن
load tension ولتاژ بار
load reversal دوره بارگذاری متناوب
load spread انتشار نیرو
load spreader بار پخش کن هواپیما
load switch کلید بار
load resistance مقاومت بار
load sharing شراکت در بارگذاری
off centre load بار خارج از مرکز
non reactive load بار خارجی ناخودالقا
non inductive load بار خارجی ناخودالقا
load point نقطه بار
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
load regulator نافم بار
crane load بارجرثقیل
costant load بار ثابت
costant load بار دائمی
load regulator رگولاتور بار تنظیم کننده بار
load voltage ولتاژ بار
load test ازمایش با بار خارجی
mission load بار مبنای عملیاتی
travelling load بار متحرک
no load condition حالت بی باری
no load loss تلف یا تلفات بی باری
no load speed سرعت بی باری
no load switching سوئیچینگ بی باری
no load torque گشتاور پیچشی بی باری
no load voltage ولتاژ بی باری
nominal load بار خارجی اسمی
mission load اماد عملیاتی
no load current جریان بی باری
maximum load بار گذاری حداکثر
load test ازمون بار گذاری
load test ازمایش بار
load time زمان بارکردن
load variation نوسان بار
load variation تغییر بار
lodestaror load ستاره قطبی
lodestaror load ستاره راهنما راهنما
load function تابع بار
maximum load بار حداکثر
nominal load بار اسمی
concentrated load بار متمرکز
peak load بار قلهای
single load بار تک
service load بار مفید
scatter load حافظه
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
safe load بار مجاز
river load بار رود
reactive load بار خارجی القایی
radial load بار عرضی
sling load بار خارجی هلی کوپتر
sling load بارمعلق
condensive load بار فشرده
connected load بار خارجی متصل
connected load بار متصل شده
connected load توان اتصال
steady load بار دائم
static load بار استاتیک
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
standard load بار تنظیم شده
sling load بار اویزان از هواپیما
pulsating load بار ضربهای
proof load بار ازمایشی
prescribed load بار مهمات مجاز
peak load بار حداکثر
peak load بار خارجی بیشینه
peak load حداکثر بار
peak load بحبوحه مصرف
pay load بارمفید
shear load نیروی برشی
pay load فرفیت مفید وسیله نقلیه
pay load اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
pay load فرفیت ترابری
peak load بار پیک
permanent load بار دائمی
prescribed load بار مجاز
pre load بار اولیه
pre load پیش بار
pre load بار کردن مقدماتی
point load بار نقطهای
platform load بار کف دار
platform load بار سکودار
platform load بار اماده برای بارریزی هوایی
permissible load بار مجاز
on load speed سرعت بار
load point شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
load diagram دیاگرام بار
existence load بار اقلام زیستی
existence load بار زیستی
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
external load بار خارجی
failure load بار گسیختگی
fighting load بار رزمی
fighting load بار جنگی
fighting load بارمهمات جنگی
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
load capacity فرفیت باربری
load capacity فرفیت بار
load chain زنجیر بار
empty load بی بار
empty load بی باری
load diagram نمودار بار
load curve منحنی مشخصه بار
load curve منحنی بار
load curve خم بار خارجی
load current جریان بار
load current جریان بار خارجی
excess load بار اضافی
live load بارموثر
live load بار رونده
full load فرفیت تکمیل
full load فرفیت کامل
intensity of load شدت بار
stability under load تعادل زیر بار
inductive load بار القائی
inductive load بار خارجی القایی
increasing load بار افزایشی
increase in load افزایش بار
full load بار کامل
full load بار خارجی اسمی
lateral load بار جانبی
live load بار زنده
live load سربار
live load بارزنده
limit of load حد بار گذاری
limit load بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
light load بارک
fluctuation of load نوسان بار
less than container load زیر فرفیت کانتینر
less than container load کمتر از فرفیت کانتینر
impact load بار ضربهای
load of an ass خروار
dead load وزن ثابت و متعلقات ان
dead load بار ازمایشی
dead load بار مرده
dead load بار ساکن
dead load همیشه بار
dead load بارمرده
dead load بار دائم
load line خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
deck load وسایل روی پل کشتی
dead load شاسی اتومبیل
dead load پایه پل
load of an ass بار خر
load module واحدبارشو
load module یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
load module پیمانه بارشو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com