|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 12 (1 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
lobbied | تحمیل گری کردن | ||||
lobbied | راهرو دالان | ||||
lobbied | سالن انتظار | ||||
lobbied | سالن هتل و مهمانخانه | ||||
lobbied | سخنرانی کردن | ||||
lobbied | برای گذراندن لایحهای | ||||
lobbied | سخنرانی وتبلیغات کردن | ||||
lobbied | گروه فشار | ||||
lobbied | دالان | ||||
lobbied | راهرو | ||||
lobbied | سرسرا | ||||
lobbied | تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|