English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (1 milliseconds)
English Persian
lobbied تحمیل گری کردن
lobbied راهرو دالان
lobbied سالن انتظار
lobbied سالن هتل و مهمانخانه
lobbied سخنرانی کردن
lobbied برای گذراندن لایحهای
lobbied سخنرانی وتبلیغات کردن
lobbied گروه فشار
lobbied دالان
lobbied راهرو
lobbied سرسرا
lobbied تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com