English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
local national سکنه محلی
local national اهل محل
Other Matches
local وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local <adj.> ناحیه ای
local <adj.> مکانی
local <adj.> منطقه ای
local <adj.> بخشی
local <adj.> موضعی
local <adj.> محلی
local دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local موضعی
local محدود بیک محل
local مکانی موضعی
local محلی
local لاخ
local لاخی
local MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local داخلی اخبار محلی
local موضوعی
local مکانی شهری
local authority انجمن محلی
local authority مرجع صلاحیتدار محلی
local loop حلقه محلی
local center مرکز محلی
local circuit مدار محلی
local color رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local action تخلیه موضعی باتری
local mode باب محلی
local network شبکه محلی
local norm هنجار محلی
local option اختیار تعیین محل معینی
local option اختیار تعیین چیزی درمحل
local anasthesia سر سازی
local anasthesia بیهوشی موضعی
local currency پول محلی
local currency پول داخلی
local investigation تحقیق محلی
local line خط محلی
local group گروه محلی
local government استانداری
local government حاکم محلی
local government حکومت محلی
local file فایل محلی
local exchange ردوبدل کننده محلی
local enquiry بازجویی محلی
local echo پژواک محلی
local deformation تغییر شکل موضعی
local custom عرف محل
local custom عرف بلد
local intelligence هوش محلی
local oscillator اوسیلاتور موضعی
local theory نظریه اختصاصی
local traffic رفت و امد محلی
local usage عرف و عادت محل
local variable متغیر محلی
local velocity سرعت موضعی
local time وقت محلی
local time زمان محلی
local vertical قائم محلی
local warning اعلام خطر محلی
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local warning سیستم اعلام خطر محلی
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local station ایستگاهکانونی
local terminal ترمینال محلی
local terminal پایانه محلی
local paper روزنامه محلی
local paraysis فلج موضعی
local parole زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local posts پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local currents جریانهای فوکو
local procurement خرید محلی
local procurement تدارک محلی فراورده محلی
local purchase خرید محلی
local purchase خرید از محل
local road راه محلی
local security تامین محلی
local store ذخیره محلی
local subscriber مشترک تلفنی محلی
local subscriber مشترک داخلی
local storage انباره محلی
national قومی
national شهروند
national تبعه
national وابسته به قوم یاملتی
national در سطح ملی
national ملی
local hour angle زاویه ساعتی محلی
asymmetric local deformation تغییر شکل موضعی بی تقارن
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local trade customs عرف تجارتی محل
suburban or local railway راه اهن ناحیهای
local area network شبکه محلی
local group of galaxies کهکشانهای گروه محلی
local building inspector پلیس ساختمان
local area network شبکه ناحیه محلی
local area network شبکه کوتاه پوشش
local area network و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local apparent noon فهر شرعی
national output تولید ملی
national income درامد ملی
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national loan وام ملی
national product تولید ملی
national objectives هدفهای ملی
national highway راه اصلی
national highway شاهراه
national dividend سود سهام ملی
national economy اقتصاد ملی
national investment سرمایه گذاری ملی
national expenditures هزینههای ملی
national ensign پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national expenditures مخارج ملی
national finance مالیه ملی
national flag پرچم ملی
national guard گارد ملی
national plan برنامه ملی
national planning برنامه ریزی ملی
national policy خط مشی ملی
national spending مخارج ملی
national state دولت ملی
national strategy استراتژی ملی
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national supply عرضه ملی
national wealth ثروت ملی
national government ائتلافدولت
national mourning سوگواری ملی
national sovereignty حاکمیت ملی
national security امنیت ملی
national policy سیاست ملی
national pride شعوبیه
national programs برنامههای ملی
national reserve اندوختگاه ملی
national reserve پاستگاه ملی
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national salute احترام به پرچم ملی
national salute شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national saving پس انداز ملی
national service خدمت نظام وظیفه
national anthems سرود ملی
national insurance بیمه اجتماعی
national insurance بیمه ملی
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national parks باغ ملی
national budget بودجه ملی
national bank بانک ملی
national park باغ ملی
national asset دارائی ملی
national assembly مجلس ملی
national accounting حسابداری ملی
foreign national تبعه خارجی
foreign national ملیت خارجی
national service خدمت ملی
national anthem سرود ملی
national capital سرمایه ملی
national debt بدهی ملی
national debt قرض ملی
national defence پدافند ملی
national debt قرضه ملی
national culture فرهنگ ملی
national defense دفاع در سطح ملی
national defense دفاع ملی
national convention مجمع ملی
national demand تقاضای ملی
national consumption مصرف ملی
national defence دفاع ملی
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
net national income درامد خالص ملی
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
front de liberation national فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
net national product محصول خالص ملی
real national income درامد ملی واقعی
gross national product تولید ناخالص ملی
gross national income درامد ناخالص ملی
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
National Health Service سیستمتفمینسلامتعمومی
drawen on the national bank عهده بانک ملی
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
gross national product محصول ناخالص ملی
national consulative assembly مجلس شورای ملی
national income determination تعیین درامد ملی
national income analysis تحلیل درامد ملی
national money income درامد ملی پولی
national net income درامد خالص ملی
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
national balance sheet ترازنامه ملی
ministry of national economy وزارت اقتصاد ملی
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com