Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (9 milliseconds)
English
Persian
local network
شبکه محلی
Search result with all words
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
شبکه محلی
local area network
شبکه کوتاه پوشش
local area network
شبکه ناحیه محلی
Other Matches
local
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
داخلی اخبار محلی
local
موضوعی
local
مکانی شهری
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local
egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local
<adj.>
منطقه ای
local
<adj.>
ناحیه ای
local
<adj.>
بخشی
local
<adj.>
موضعی
local
لاخ
local
<adj.>
محلی
local
<adj.>
مکانی
local
موضعی
local
محدود بیک محل
local
مکانی موضعی
local
محلی
local
لاخی
local government
استانداری
local government
حاکم محلی
local file
فایل محلی
local government
حکومت محلی
local group
گروه محلی
local norm
هنجار محلی
local national
اهل محل
local national
سکنه محلی
local mode
باب محلی
local loop
حلقه محلی
local line
خط محلی
local investigation
تحقیق محلی
local intelligence
هوش محلی
local traffic
رفت و امد محلی
local action
تخلیه موضعی باتری
local enquiry
بازجویی محلی
local currency
پول محلی
local currency
پول داخلی
local custom
عرف بلد
local custom
عرف محل
local deformation
تغییر شکل موضعی
local echo
پژواک محلی
local color
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local center
مرکز محلی
local authority
مرجع صلاحیتدار محلی
local authority
انجمن محلی
local exchange
ردوبدل کننده محلی
local anasthesia
سر سازی
local anasthesia
بیهوشی موضعی
local circuit
مدار محلی
local currents
جریانهای فوکو
local station
ایستگاهکانونی
local terminal
پایانه محلی
local terminal
ترمینال محلی
local theory
نظریه اختصاصی
local usage
عرف و عادت محل
local variable
متغیر محلی
local time
وقت محلی
local time
زمان محلی
local colour
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local warning
اعلام خطر محلی
local velocity
سرعت موضعی
local vertical
قائم محلی
local warning
سیستم اعلام خطر محلی
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local subscriber
مشترک داخلی
local subscriber
مشترک تلفنی محلی
local store
ذخیره محلی
local option
اختیار تعیین چیزی درمحل
local oscillator
اوسیلاتور موضعی
local paper
روزنامه محلی
local paraysis
فلج موضعی
local parole
زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local posts
پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local procurement
خرید محلی
local procurement
تدارک محلی فراورده محلی
local option
اختیار تعیین محل معینی
local storage
انباره محلی
local purchase
خرید محلی
local security
تامین محلی
local purchase
خرید از محل
local road
راه محلی
suburban or local railway
راه اهن ناحیهای
local apparent noon
فهر شرعی
local trade customs
عرف تجارتی محل
local group of galaxies
کهکشانهای گروه محلی
local building inspector
پلیس ساختمان
local hour angle
زاویه ساعتی محلی
asymmetric local deformation
تغییر شکل موضعی بی تقارن
sub network
شبکه فرعی
network
شبکه
y network
شبکه ستاره
network
شبکه توری
network
شبکه سیم کشی
network
اتصال
network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network
شبکه ارتباطی
network
وابسته به شبکه
network
نمودار
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
novell network
شبکه نوول
network topology
چگونگی استقرار شبکه
network topology
جانمایی شبکه
neural network
شبکه عصبی
neural network
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
network version
نسخه شبکه
network theory
نظریه شبکه
network architecture
معماری شبکه
network chart
نمودار شبکه
network circuit
مدار شبکه
network circuit
اتصال شبکه
network computer
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
network of pipes
شبکه لوله کشی
network server
خدمتگزار شبکه
network stracture
ساختار شبکه
network structure
ساختار شبکهای
public network
شبکه عمومی
radar network
شبکه ی رادار
tree network
شبکه درختی
two terminal network
شبکه دو قطبی
value added network
ارزش اضافی شبکه
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
telecommunication network
شبکه مخابرات
network communication
ارتباطشبکهای
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
network topology
توپولوژی شبکه
telephone network
شبکه تلفن
regional network
شبکه منطقهای
ring network
شبکه حلقوی
ring network
شبکه حلقهای
sorting network
شبکه مرتب کردن داده ها
star network
شبکه ستارهای
switching network
شبکه راه گزینی
synchronous network
شبکه همزمان
telecommunication network
پبکه ارتباطات
network analysis
تحلیل شبکه
lattice network
شبکه توری منظم
despotic network
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
cooperative network
شبکه همیاری
computer network
شبکه کامپیوتری
company network
شبکه شرکت
company network
شبکه همکار
communication network
شبکه ارتباطی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
distributed network
شبکه توزیعی
communication network
شبکه مخابراتی
distributed network
شبکه توزیع شده
distribution network
شبکه پخش
ladder network
شبکه نردبانی
isochronous network
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
hierarchical network
شبکه سلسله مراتبی
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
four terminal network
شبکه چهار قطبی
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
heterogeneous network
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
filter network
شبکه ی صافی
feedback network
شبکه فیدبک
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
communication network
شبکه ارتباط
closed network
شبکه بسته
research network
شبکه پژوهشی
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
multistar network
شبکه چند ستارهای
campus network
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
logic network
شبکه منطقی
multisystem network
شبکه چند سیستمی
network administrator
سرپرست شبکه
network analyser
شبکه کاو
network analyser
تحلیل کننده شبکه
wide area network
شبکه راه دور
network operating system
سیستم عامل شبکه
token bus network
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
Xerox Network System
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
low voltage network
شبکه ی فشار ضعیف
wide area network
شبکه بلند پوشش
three phase supply network
شبکه سه فاز
national broadcasting network
شبکهجهانیپخشبرنامه
homogeneous computer network
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
high voltage network
شبکه ی فشار قوی
distribution by cable network
پخشبوسیلهسیستمکابلی
frequency dividing network
شبکه تقسیم فرکانس
private broadcasting network
شبکهپیشبینیخصوصی
frequency dividing network
اتصال مقسم فرکانس
network interface card
کارت میانجی شبکه
wide area network
شبکه گسترده
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com