English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English Persian
logical expression مبین منطقی
Other Matches
expression مبین
expression تجلی
self-expression بیان حال
expression سیما
expression قیافه
expression جلوه
expression عبارت
expression حالت
expression القای حالت
expression اصطلاح
expression افهار عبارت
expression تعبیر
expression تعریف یک مقدار یا متغیر در برنامه
expression فرمول یا رابط ه ریاضی
expression ابراز کلمه بندی
self expression خود بیانگری
self expression ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
expression بیان
arithmetic expression عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
facial expression حالت چهره
relational expression عبارت رابطهای
range expression عبارت دامنه
proverbial expression تعبیر ضرب المثلی
facial expression ادا
emotional expression جلوه هیجانی
facial expression قیافه
arithmetic expression مبین حسابی
regular expression مبین منظم
context style of a expression سیاق عبارت
non logical غیر منطقی
logical value مقدار منطقی
logical value ارزش منطقی
logical not نقص منطقی
logical not نفی منطقی
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
logical ال
logical یچ بسته
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logical مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
logical تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
logical تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
logical مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
logical LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است
logical حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
logical یری توان پردازش موتور واسط
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
logical مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
logical ای خالی با صفر پر می شوند
logical معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
logical استدلالی
logical خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
logical منطقی
logical آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
logical EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده
logical shift تغییر مکان منطقی
logical representation نمایش منطقی
logical fallacy سفسطه منطقی
logical record مدرک منطقی
logical reasoning استدلال منطقی
logical product رکورد منطقی
logical sum جمع منطقی
logical symbol علامت منطقی
logical operators رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical connective رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical record رکورد منطقی
logical connective رابط منطقی
logical unit واحد منطقی
logical conjunction عطف منطقی [ریاضی]
logical trace رد منطقی
logical positivism اثبات گرایی منطقی
logical positivism فلسفه عملی
logical design طراحی نطقی
logical design طرح منطقی
logical decision تصمیم منطقی
logical connector رابط منطقی
logical comparison مقایسه منطقی
logical cognition شناخت منطقی
logical add جمع منطقی
logical 0 state حالت صفر منطقی
logical state حالت یک منطقی
logical function تابع منطقی
logical error خطای منطقی
logical design طراحی منطقی
logical difference تفاضل منطقی
logical drives گردانندههای منطقی
logical positivism منطق عملی
logical operator عملگر منطقی
logical operations عملیات منطقی
logical operation عملکرد منطقی
logical operation عمل منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
logical format قالب بندی یا فرمت منطقی
logical file فایل منطقی
logical file پرونده منطقی
logical empiricism فلسفه عملی
logical empiricism منطق عملی
logical multiply ضرب منطقی
A logical remark has no answer. <proverb> یرف یساب جواب ندارد .
logical data design طرح داده منطقی
logical unit number شماره منطقی دستگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com