English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (6 milliseconds)
English Persian
logical trace رد منطقی
Other Matches
trace رد یابی کردن نشان
trace طرح کردن
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace رد الکترون
trace تعقیب کردن
trace پی بردن به
trace دنبال کردن
trace اثر گذاشتن
trace ضبط کردن کشیدن
to trace the cause of anything علت اصلی
to trace the cause of anything چیزیراپیداکردن
value trace اثر ارزشی
trace رسم کردن
trace ردیابی کردن
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace نشانه
trace رسم کردن ترسیم کردن
trace رسم
trace نشان
trace اثر
trace پی کردن
trace رد
trace ردیابی کردن رد پا
trace جای پا
trace مقدار ناچیز ترسیم
trace compounds ترکیبات کم مقدار
trace conditioning شرطی کردن ردی
trace elements عناصر کمیاب
we cannot trace the petitioner نمیتوانم سابقه عرضحال دهنده را پیدا کنم
To follow up (trace) something. پی کاری را گرفتن
To be on someone trail. To trace someone. رد کسی را دنبال کردن
They found no trace of her . ازاونشانی بدست نیامد
trace element عنصر کم مقدار
stimulus trace رد محرک
selective trace ردیابی گزیده
memory trace رد یاد
pilot's trace کالک راهنمای خلبان هواپیما
pilot's trace کالک دستی خلبان
radar trace علامت رادار
to trace the p of a person دودمان کسی راپرسیدن نسبت کسی راتعیین کردن
dark trace tube لامپ تصویر تاریک
dark trace screen صفحه تصویر تاریک
color trace recorder رسام رنگی
logical value ارزش منطقی
logical value مقدار منطقی
logical not نفی منطقی
logical not نقص منطقی
non logical غیر منطقی
logical استدلالی
logical ال
logical حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
logical تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
logical مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
logical یری توان پردازش موتور واسط
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
logical معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
logical EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده
logical ای خالی با صفر پر می شوند
logical آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
logical LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است
logical منطقی
logical خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
logical یچ بسته
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logical مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
logical تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
logical مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
He left no trace (mark,evidence). اثری بجا نگذاشت
To follow up (trace) a matter (case). موضوعی را دنبال کردن
logical sum جمع منطقی
logical representation نمایش منطقی
logical symbol علامت منطقی
logical unit واحد منطقی
logical operators رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical shift تغییر مکان منطقی
logical conjunction عطف منطقی [ریاضی]
logical connective رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical record رکورد منطقی
logical record مدرک منطقی
logical reasoning استدلال منطقی
logical difference تفاضل منطقی
logical design طراحی منطقی
logical design طراحی نطقی
logical design طرح منطقی
logical decision تصمیم منطقی
logical connector رابط منطقی
logical connective رابط منطقی
logical comparison مقایسه منطقی
logical cognition شناخت منطقی
logical add جمع منطقی
logical 0 state حالت صفر منطقی
logical state حالت یک منطقی
logical function تابع منطقی
logical error خطای منطقی
logical drives گردانندههای منطقی
logical empiricism منطق عملی
logical empiricism فلسفه عملی
logical product رکورد منطقی
logical positivism اثبات گرایی منطقی
logical positivism فلسفه عملی
logical positivism منطق عملی
logical operator عملگر منطقی
logical operations عملیات منطقی
logical multiply ضرب منطقی
logical operation عملکرد منطقی
logical operation عمل منطقی
logical expression مبین منطقی
logical fallacy سفسطه منطقی
logical file پرونده منطقی
logical file فایل منطقی
logical format قالب بندی یا فرمت منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
A logical remark has no answer. <proverb> یرف یساب جواب ندارد .
logical data design طرح داده منطقی
logical unit number شماره منطقی دستگاه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com