English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
long head دوراندیشی
long head زیرکی
Other Matches
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
head to head polymer بسپار سر به سر
not long a go همین تازگی ها
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
not long a go چندی پیش
not long a مدتی نگذشته است
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
long course استخر 05 متر
so long خدا حافظ
get a long with you بروپی کارت
so long بامیددیدار
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
how long since is it? چندوقت است
how long since is it? چند وقت پیش بوده است
as long as <idiom> به شرط اینکه ،به این شرط که
how long تاکی تاچه وقت چقدر
for long مدت زیادی
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
so long as مادامی که بشرطی که
so long as تاوقتی که
to say so long to somebody با کسی خداحافظی کردن
as long as از زمانیکه
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
before long بهمین زودی
before long بزودی
at long last اخرالامر
at long last بالاخره
at long last عاقبت
long little زنده باد
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
I've known her at least as long as you have. آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است.
not long a چندوقت پیش
To wish (long) for something. آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
as long as بشرطی که
See you again . So long. به امید دیدار
as long as تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as بمدت طولانی
as long as ازوقتی که
long little پاینده باد
long- مدت زیاد
long- دراز
long- طولانی طویل
long- مدید
long- کشیده
long- دیر گذشته ازوقت
long- :اشتیاق داشتن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- مناسب بودن
long- طی مسافت زیاد توپ
long- توپ بلند به اوت
long دیر گذشته ازوقت
long مدت زیاد
long طولانی
long دراز
long طولانی طویل
long مدید
long کشیده
long :اشتیاق داشتن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long مناسب بودن
long طی مسافت زیاد توپ
long توپ بلند به اوت
long بلند
long- بلند
long a go مدتی پیش
long a مدتهاپس ازان
long a go مدت زیادی پیش
very long برد خیلی زیاد
it will not take long مدت زیادی نمیخواهد
it will not take long نخواهدکشید
it will not take long طولی
very long شعاع عمل زیاد
for long خیلی
long a مدت مدیدی بعد
long- طولانی
long suffering زحمت کشی
long suffering زحمت کش
long term طویل المدت
long suffering رنج کش
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long term بلند مدت
long sight دوربینی
long sight نظر دوررس
long sighted دوراندیش
long sighted تیزبین
long shot کسیکه درمسابقات
long suffering سختی کش
long sightedness دوربینی
long shunt شنت دراز
long term دراز مدت
long shot شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long sightedness دور اندیشی
long siht دور بینی
long siht نظردور رس
long sighted دوربین
long splice پیوند بلند
long shot شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long suffering بردباری رنجبری
long suffering رنجبر
long thrust وضعیت سخمه بلند
of long duration مدید
of long standing طولانی
of long standing بادوام
half long حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
second long period تناوب بزرگ دوم
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
the long and the short of it <idiom> نتیجه کلی
the long robe لباس قضائی
the long robe پیشه قضائی
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
to draw the long اغراق گفتن
first long period تناوب بزرگ اول
ere long قریبا
ere long بزودی
long haired مشتاق
to pound a long کوبیدن و رفتن
of long duration دیرپای
of long continvance ماندگار
of long continvance دیرپای
long thrust سخمه بلند
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
long tom توپ دریایی دور رس یاساحلی
long tom تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long tom درخت الواراسترالیایی
long ton تن بزرگ
long tongue وراجی
long tongue پر حرفی
long wind دراز نفسی
long wind طاقت زیاد دویدن
long windedness روده درازی
long windedness پرگویی
night long از سر شب تا بامداد
not long ago اخیرا
not long ago چندی پیش
take long views دوراندیش بودن
to pound a long سنگین رفتن
long headed عیار
long green اسکناس پشت سبز
long game بازی با لزوم ضربههای طولانی
long filename حرف
long face لب و لوچه افتاده
long eared درازگوش
long eared گوش دراز
long dozen سیزده عدد
long dated طویل المدت
long dated دارای مهلت زیاد
long necked گردن دراز
long green دلار کاغذی پشت سبز
long headed زیرک
long headed سر دراز
long haul خط سیر بلند
long haul دور برد
long haul دور
long haired hippie
long haired علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
long haired علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
long haired علاقمند به چیزی
long custom رسم دیرینه
long count شمردن تا 01 در ناک اوت
long circuiting دورنگری
in the long run عاقبت
in the long run اخرکار
long billed نوک دراز
long bill نوک دراز
it is a long custom رسم دیرینه است
long ball پرتاب از دور به دروازه
long ago مدت زیادی پیش
long ago مدتی پیش
life long برابر با یک عمر
in the long run سرانجام
long billed درازنوک
long castling قلعه بزرگ شطرنج
long burst رگبار بلند
long bowls جنگ دور رادور
long bow کمان دستی
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
long bone استخوانهای دراز
long boat بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
long boat کرجی بزرگ
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
life long شریک عمر مادام العمری
long headed درازسر
long shoreman گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long range با برد زیاد
long range دور برد
long range دور
long range دیرپای دور رس
long range طول المدت
long range مربوط به اینده دور
long range دراز مدت
long pull اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
long range جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
long recoil طول عقب نشینی زیاد
long shore وابسته بدریا کنار
long shore کرانهای
long sea دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long run دراز مدت
long run بلند مدت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com