English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
long necked flask بالن گردن دراز
Other Matches
two necked flask بالن دو دهانه
three necked flask بالن سه دهانه
short necked flask بالن گردن کوتاه
long necked گردن دراز
narrow necked گردن باریک
low necked دکولته
low-necked یقه باز
low-necked دکولته
stiff-necked خودسر
stiff-necked گردن کش
stiff-necked کله شق
ring necked طوق دار
low necked یقه باز
polo-necked نوعیپولیور
open-necked پیراهنیابلوزبدونیقه
stiff necked سرسخت
stiff necked گردن کلفت
stiff necked کله شق
flask ورقه
flask فلس
flask تنگ ازمایشگاه
flask دبه مخصوص باروت تفنگ
flask فلاسک
flask قمقمه
flask پرک
flask بالن
hip flask یخدانمشروباتالکلی
erlenmeyer flask بالن ارلن مایر
erlenmeyer flask تنگ مخروطی ازمایشگاه
dewar flask فرف دیوئر
dewar flask فلاسک دیوئر
cope flask درجه روئی
claisen flask بالن کلایزن
thermos flask ترمس
thermos flask قمقمه
powder flask باروت دان
absorption flask بالن جذب
powder flask دبه باروت
erlenmeyer flask ارلن مایر
filter flask بالن صافی
kjeldahl flask بالن کلدال
volumetric flask بالن ژوژه
acetylization flask بالن استیل دار کردن
volumetric flask بالن حجم سنجی
ground jointed flask بالن سرسنبادهای
round bottom flask بالن ته گرد
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
long a go مدت زیادی پیش
not long a چندوقت پیش
long a go مدتی پیش
as long as ازوقتی که
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
so long خدا حافظ
not long a go چندی پیش
it will not take long طولی
long course استخر 05 متر
so long بامیددیدار
so long as تاوقتی که
so long as مادامی که بشرطی که
not long a go همین تازگی ها
long little زنده باد
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
as long as بشرطی که
very long برد خیلی زیاد
for long مدت زیادی
get a long with you بروپی کارت
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
how long تاکی تاچه وقت چقدر
how long since is it? چند وقت پیش بوده است
how long since is it? چندوقت است
it will not take long نخواهدکشید
it will not take long مدت زیادی نمیخواهد
before long بهمین زودی
before long بزودی
long a مدتهاپس ازان
as long as تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as بمدت طولانی
long a مدت مدیدی بعد
not long a مدتی نگذشته است
as long as از زمانیکه
at long last بالاخره
at long last عاقبت
at long last اخرالامر
very long شعاع عمل زیاد
long- بلند
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
long- کشیده
long- مدید
long- طولانی طویل
long- دراز
long مدت زیاد
long طولانی
long بلند
I've known her at least as long as you have. آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است.
long- توپ بلند به اوت
long- طی مسافت زیاد توپ
to say so long to somebody با کسی خداحافظی کردن
long- مناسب بودن
long- :اشتیاق داشتن
long- دیر گذشته ازوقت
long- مدت زیاد
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long مدید
long طولانی طویل
long دراز
long- طولانی
long little پاینده باد
for long خیلی
long مناسب بودن
See you again . So long. به امید دیدار
long کشیده
long دیر گذشته ازوقت
To wish (long) for something. آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
long توپ بلند به اوت
long طی مسافت زیاد توپ
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long :اشتیاق داشتن
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
as long as <idiom> به شرط اینکه ،به این شرط که
long recoil طول عقب نشینی زیاد
long thrust سخمه بلند
long robe ردای بلند
long robe صورت کشیده
long run بلند مدت
long recoil عقب نشینی طولانی
long windedness پرگویی
of long continvance ماندگار
of long continvance دیرپای
night long از سر شب تا بامداد
of long duration دیرپای
long tongue پر حرفی
long siht نظردور رس
not long ago چندی پیش
long run دراز مدت
long suffering رنج کش
long sightedness دوربینی
long suffering زحمت کشی
long term دراز مدت
long sighted دوراندیش
long sighted تیزبین
long sighted دوربین
long sight نظر دوررس
long sight دوربینی
long sightedness دور اندیشی
long siht دور بینی
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
not long ago اخیرا
long suffering رنجبر
long suffering زحمت کش
long suffering سختی کش
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long splice پیوند بلند
long suffering بردباری رنجبری
long term طویل المدت
long shunt شنت دراز
long shot شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
long shore وابسته بدریا کنار
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
long shore کرانهای
long sea دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long tongue وراجی
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long wind دراز نفسی
long wind طاقت زیاد دویدن
long ton تن بزرگ
long tom درخت الواراسترالیایی
long term بلند مدت
long thrust وضعیت سخمه بلند
long shot شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long shot کسیکه درمسابقات
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
long tom توپ دریایی دور رس یاساحلی
long tom تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long shoreman گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long windedness روده درازی
of long duration مدید
In the long run right will out. <proverb> یق بالاخره آشکار مى شود .
in the long run <idiom> آینده دور،درآخر
over the long run <idiom> درآخر
long shot <idiom> شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
long haul <idiom> مدت درازی بین کاری که ادامه داد
long haul <idiom> مسافت دراز یا سفرکردن
long face <idiom> افسرده وغمگین
all day long <idiom> تمام روز
How long were you away from Iran ? چه مدت درایران نبودید ؟
With a long face . با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
He did not live long enough to … آنقدر عمر نکرد که ...
I had a long talk with him. با ایشان مفصلا" صحبت کردم
With a long face . با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
Once in a while. At long intervals. دیر به دیر
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
How long will you be staying? چه مدت میخواهید بمانید؟
What's taking so long? چرا اینقدر طول میکشد؟
I will not detain you long. خیلی وقتتون رو نمی گیرم.
long ball [شوت کردن بلند توپ] [فوتبال]
long term <adj.> بلند مدت
long term <adj.> دراز مدت
to be long in coming خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
long-house مسکن اشتراکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com