English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
long recoil طول عقب نشینی زیاد
long recoil عقب نشینی طولانی
Other Matches
recoil بحال خود برگشتن
recoil پی نشینی
recoil پس زنی
recoil برگشت
recoil دفع ضربت تیراندازی
recoil عقب نشینی کردن توپ
recoil عقب نشینی
recoil پس زدن
recoil بحال نخستین برگشتن
recoil پس زدن عود کردن
recoil پس نشستن
recoil فنری بودن
recoil واکنش داشتن بر
recoil لگد زدن تفنگ
variable recoil سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
recoil pit چاله عقب نشینی لوله
electron recoil بازگشت الکترون
counter recoil دستگاه عاید
counter recoil برگشتن لوله پس از عقب نشینی
recoil sleigh درشکهسورتمهاسبی
counter recoil عمل عاید عمل عودت لوله
recoil system دستگاه دافع توپ
recoil mechanism دستگاه عقب نشینی
recoil cylinder استوانه دافع
recoil operated مجهز به دستگاه عقب نشینی
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
recoil system سیستم دافع
recoil mechanism مکانیسم عقب نشینی
recoil pit چاله تیر قائم
short recoil عقب نشینی کوتاه
recoil operated مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
counter recoil cylinder استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
as long as بشرطی که
as long as تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as ازوقتی که
long course استخر 05 متر
as long as از زمانیکه
as long as بمدت طولانی
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long little پاینده باد
long little زنده باد
not long a چندوقت پیش
not long a مدتی نگذشته است
not long a go چندی پیش
how long since is it? چندوقت است
not long a go همین تازگی ها
at long last بالاخره
at long last عاقبت
at long last اخرالامر
it will not take long طولی
it will not take long نخواهدکشید
it will not take long مدت زیادی نمیخواهد
long a مدت مدیدی بعد
long a مدتهاپس ازان
long a go مدت زیادی پیش
so long as مادامی که بشرطی که
so long as تاوقتی که
so long بامیددیدار
very long برد خیلی زیاد
very long شعاع عمل زیاد
before long بزودی
before long بهمین زودی
long a go مدتی پیش
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
for long مدت زیادی
for long خیلی
get a long with you بروپی کارت
how long تاکی تاچه وقت چقدر
how long since is it? چند وقت پیش بوده است
so long خدا حافظ
long مناسب بودن
long دیر گذشته ازوقت
long :اشتیاق داشتن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
long- توپ بلند به اوت
long- طی مسافت زیاد توپ
long- مناسب بودن
long- دیر گذشته ازوقت
long طولانی طویل
I've known her at least as long as you have. آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است.
long کشیده
to say so long to somebody با کسی خداحافظی کردن
long- مدت زیاد
long- طولانی
long- بلند
long مدید
long دراز
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- :اشتیاق داشتن
long طولانی
long بلند
See you again . So long. به امید دیدار
To wish (long) for something. آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
long توپ بلند به اوت
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
long- طولانی طویل
long مدت زیاد
long- دراز
long طی مسافت زیاد توپ
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
as long as <idiom> به شرط اینکه ،به این شرط که
long- کشیده
long- مدید
long tom درخت الواراسترالیایی
long ton تن بزرگ
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
long tongue وراجی
long tongue پر حرفی
long tom تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long wind دراز نفسی
long wind طاقت زیاد دویدن
long windedness روده درازی
of long continvance دیرپای
not long ago چندی پیش
not long ago اخیرا
long windedness پرگویی
night long از سر شب تا بامداد
of long continvance ماندگار
to take long views دور اندیشی کردن
long tom توپ دریایی دور رس یاساحلی
long range با برد زیاد
long shoreman گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long shot کسیکه درمسابقات
long shot شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long shot شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
I will not detain you long. خیلی وقتتان را نمی گیرم.
long shunt شنت دراز
long sight دوربینی
long sight نظر دوررس
long shore وابسته بدریا کنار
long shore کرانهای
long range جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
long haired علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
long robe صورت کشیده
long robe ردای بلند
long run بلند مدت
long run دراز مدت
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long sea دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long sighted دوربین
long sighted تیزبین
long sighted دوراندیش
long suffering سختی کش
long suffering بردباری رنجبری
long suffering زحمت کشی
long term دراز مدت
long term طویل المدت
long term بلند مدت
long thrust وضعیت سخمه بلند
long thrust سخمه بلند
long suffering زحمت کش
long suffering رنجبر
long sightedness دوربینی
long sightedness دور اندیشی
long siht دور بینی
long siht نظردور رس
long splice پیوند بلند
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long suffering رنج کش
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
of long duration دیرپای
long-lost کسیکهمدتهایمدیدیاسترویتنشدهاست
in the long run <idiom> آینده دور،درآخر
In the long run right will out. <proverb> یق بالاخره آشکار مى شود .
long residue باقیمانده
long peroneal ماهیچهیبلندخارجساقپا
How long will you be staying? چه مدت میخواهید بمانید؟
What's taking so long? چرا اینقدر طول میکشد؟
How long does the crossing take? چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
How long does it take on foot? پیاده چقدر طول می کشد؟
How long does it take by car? با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
How long can I park here? چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
long palmar ماهیچهیکفدستیبلند
in the long run در دراز مدت
long adductor ماهیچهبلندکشالهران
year-long یک ساله
over the long run <idiom> درآخر
long shot <idiom> شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
long residue پسماندهتولیدشده
long-lasting طولانیمدت
long-awaited زمانانتظار
long vacation تعطیلاتتابستانی
long-running آنچهمدتهادرحالاجراباشد
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
Once in a while. At long intervals. دیر به دیر
With a long face . با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
I had a long talk with him. با ایشان مفصلا" صحبت کردم
He did not live long enough to … آنقدر عمر نکرد که ...
With a long face . با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
How long were you away from Iran ? چه مدت درایران نبودید ؟
all day long <idiom> تمام روز
long face <idiom> افسرده وغمگین
long haul <idiom> مسافت دراز یا سفرکردن
year-long به مدت یک سال
year-long یک سال
long-time دراز مدت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com