English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
lord's table میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
lord a مدعی العموم
lord it over <idiom> رئیس بازی درآوردن ،به صورت رئیسبودن ، رفتارکردن
our lord خداوند ما
lord صاحب
the lord رب
the lord of all being رب العالمین
the lord is my p خداوندپناه من است
lord ارباب
lord فرمانروا
lord مالک
lord ملاک حکمروایی کردن
lord مانند لردرفتار کردن
lord ارباب خداوندگار
lord خداوند
lord عنوان لردی دادن به
lord لرد شاهزاده
lord's supper شام واپسین
lord's day یکشنبه
lord paramount صاحب تیول عمده
lord paramount خداوند
lord paramount اقا
lord of misrule متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
lord lieutenant نماینده پادشاه در ایالات
lord chancellor رئیس کل قضات محاکم
lord chancellor بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
lord advocate دادستان کل مامور به اسکاتلند
lord chancellor رئیس کل داوران
the lord's supper عشاربانی
the lord's supper شام خداوند
the lord will provide خداوسیله خواهد ساخت
Law Lord فردحائزشرایطرسیدگیبهدادگاه
the lord will provide خدا میرساند
lord's supper شام خداوند
Lord's Prayer دعای خداوند
may the Lord be your refuge and protector. خدا پشت وپناهت باشد
lord stew of the household خوانسالار
lord chief justice رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
to create a man a lord کسیراسمت سردی دادن
lord high stew of england رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
Dead ( blind ) drunk. As drunk as a lord . مست خراب ( مست لایعقل )
the f. of a table باید
the f. of a table بطوریکه
look up table جدول مراجعهای
get table دست یافتنی
get table بدست اوردنی
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
under the table <idiom> زیرمیزی
table saw تابلونمایشگر
inner table میزداخلی
table look up جستجوی جدول
table look up مراجعه به جدول
two way table جدول دو سویی
table لیست
table لوح جدول
table کوهمیز
table در فهرست نوشتن
table میز
table طرح کردن
table مطرح کردن
table جدول
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table روی میز گذاشتن
table تو گذاردن
table سفره
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table میزبازی
table به صورت جدول دراوردن
table خوان
table به جدولی انتقال دادن
table فهرست
table از دستور خارج کردن
table معوق گذاردن
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
table of distribution جدول توزیع
table spoonful قاشق سوپخوری
tide table جگول جزر و مد
tide table جدول کشند
tier table میز کوچک
table spoon قاشق سوپ خوری
time table جدول زمان بندی
mealing table صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table set دستگاه میزی
table set وسیله رومیزی
time table جدول زمانی
table water سفره اب زیر زمینی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table comparator مقایسه کننده نوارها
table waters ابهای معدنی سر سفره
table ware لوازم میز یا سفره
table utility برنامه کمکی جدولی
table tomb گورصندوقی وتخت
table telephone تلفن رومیزی
symbolic table جدول علائم
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
table instrument وسیله رومیزی
table lamp لامپ استاندارد
table land زمین هموار
table point جدول امتیازها
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table of organization جدول سازمان
table of equipment جدول ساز و برگ
table of distribution جدول تقسیم اماد
table of authorities جدول اولیا امور
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
periocic table جدول تناوبی عناصر
table linen رومیزی
table linen دستمال سفره
symbol table جدول نمادها
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
multiplication table جدول ضرب
dressing table میز ارایش
dressing table میز اینه داروکشودار
table tennis بازی پینگ پنگ
table tennis تنیس روی میز
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
multiplication table جدول بس شماری
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
league table جدوللیگ
dinner table میزغذاخوری
turn table میز سمت
turn table میز چرخش
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
turn table سینی گردش درسمت
type table نوع جدول سازمان
type table نوع جدول تیر
dining table میزغذاخوری
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
table tennis پینگ پنگ
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
collapsible table میز تاشو
gaming table میزبازی
function table جدول تابعی
frequency table جدول بسامد
fourfold table جدول چهارخانه
fly table میز تا شونده
convertible table میزتاشو
firing table جدول تیراندازی
firing table جدول تیر
external table جدول برونی
gaming table میزقمار
coffee table میزپیشدستی
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
periodic table جدول دورهای
periodic table جدول تناوبی
imposing table در چاپخانه رانگا
contingency table جدول وابستگی
conversion table جدول تبدیل
convertible table میز صحرایی تا شونده
gipsy table میزگردسه پایه
data table جدول داده ها
expectancy table جدول انتظار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com