Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
Search result with all words
high head plant
تاسیسات فشار قوی
Other Matches
head to head polymer
بسپار سر به سر
to plant out
از گلدان در اوردن ودرزمین کاشتن
plant
غرس کردن
plant
وسایل
f. plant
گیاه برگی یابرگ دار
plant
واحد صنعتی
plant out
در فواصل معین کاشتن
plant
گیاه
in plant
درحال رویش درحال رشد
in plant
رویان
plant
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا
plant
در زمین قراردادن
to plant out
درفاصلههای معین کاشتن
plant out
نشا کردن
plant
رستنی
plant
گیاه نهال
plant
مستقر کردن
plant
نبات کارخانه
plant
کشت و زرع کردن نهال زدن
plant
کاشتن
plant
ماشین الات کارخانه
plant
تجهیزات کارگاه
plant
کارگاه
plant
محل کارخانه یا کارگاه
plant
کارخانه
plant
تاسیسات
plant
ماشین
plant
دستگاه
power plant
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plant
نیروگاه برق
generating plant
کارخانه برق
to plant down ther
اخ کردن
generating plant
نیروگاه
generating plant
پست نیرو
plant geography
جغرافیای گیاهی
granulating plant
تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
cooling plant
سردخانه
power plant
دستگاه تولیدنیروی
power plant
محرکه وسیله نقلیه
power plant
مرکز تولید نیرو
dressing plant
تاسیسات تهیه سنگ معدن
desalination plant
واحدی جهت گرفتن املاح
desalination plant
واحد ملح گیری
batching plant
مرکز اندازه گیری
cotton plant
بوته پنبه
cotton plant
درخت پنبه
cooling plant
تاسیسات سردکننده
contractors plant
ماشینهای ساختمانی
contractor plant
کارخانه پیمان کار
egg plant
بادنجان
concreting plant
کارخانه بتن سازی
building plant
وسایل ساختمان
concrete plant
کارخانه بتن سازی
coking plant
کارخانه ذغال سازی
plant-dyes
رنگینه های گیاهی
electric plant
نیروگاه
electric plant
کارخانه برق
energy plant
نیروگاه
power plant
دستگاه مولد نیرو
power plant
موتوربرق
bedding plant
گیاهیگلدار
power plant
نیروگاه موتور مولدنیرو
power plant
پیش راننده
power plant
نیروگاه
power plant
تاسیسات جریان قوی
galvanizing plant
واحد اب روی کاری
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
agglomerating plant
واحد یا تاسیسات زینتر
plant pot
دیگپلاستیکی
pot plant
گیاهخانگی
energy plant
کارخانه تولید نیرو
air plant
گیاه هواخوریاهواروی
cement plant
کارخانه سیمان
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
plant mix
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
plant mixing
اختلاط در کارخانه
plant mixing
امیختن در کارخانه
indigo plant
بوته نیل
indigo plant
گیاهان نیل دار درخت نیل
ice plant
کارخانه یخ ساز
plant oneself
مستقر شدن
humble plant
گل ناز
rubber plant
درخت کائوچو
plant records
امار تجهیزات کارگاه
refining plant
پالایشگاه
plant louse
شپشه
plant louse
شته
plant food
غذای گیاه
ordnance plant
کارخانجات اردنانس
mobile plant
دستگاه متحرک
metallurgical plant
کارخانه ذوب اهن
manufactoring plant
کارخانه تولیدی
plant ecology
بوم شناسی گیاهی
lighting plant
تاسیسات روشنایی
lemon plant
یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
pilot plant
کارگاه نمونه
pilot plant
واحد ازمایش صنعتی
plant construction
ساختمان کارخانه
plant food
غذای گیاهی
seed plant
گیاه تخم دار
seed plant
بذر گیاه
pilot plant
کارخانه نمونه
gas plant
fraxinella=
to plant down ther
پول نقد دادن
to plant down ther
اینه کردن
to plant oneself
جابگیر شدن
to plant oneself
مستقرشدن
to pull up a plant
گیاهی را ازریشه دراوردن
vinegar plant
بچه سرکه
xerophylus plant
گیاه خشک دوست
lubricants plant
گیاهروغنی
plant cell
سلولگیاهی
structure of a plant
ساختمانگیاه
treatment plant
طرزعملدستگاهماشین
to miss plant
سبز نشدن
to lose plant
پژمرده شدن
sintering plant
تاسیسات زینتر
smelting plant
کارخانه ذوب
the stem of a plant
ساقه گیاه
sensitive plant
گیاه حساس
telephone plant
تشکیلات مراکز تلفن خودکار
sensitive plant
حساسه
to lose plant
مردن
coke oven plant
کوره پزخانه ذغالی
continous casting plant
تاسیسات ریخته گری دائمی
pavana wood plant
کرچک هندی
pepper plant or vine
درخت فلفل
power generating plant
تاسیسات تولید نیرو
castor oil plant
گیاه کرچک
tidal power plant
کارگاهقدرتجزرومد
open hearth plant
تاسیسات کوره زیمنس مارتین
central mixing plant
مرکز اختلاط بتن
pavana wood plant
بیانجیر
pavana wood plant
هندی
isolated electric plant
نیروگاه روستایی
tin smelting plant
کارخانه ذوب قلع
high voltage plant
نیروگاه فشار قوی
acid recovery plant
کارگاه بازیابی اسید
gold and silver plant
حشیشه القمر
nuclear power plant
تاسیسات انرژی هستهای
catalytic reforming plant
تبدیلکاتالیزوریگیاه
low voltage plant
تاسیسات فشار ضعیف
copper smelting plant
کارخانه ذوب مس
pavana wood plant
حب الملوک
pavana wood plant
بیدانجیرختابی
castor oil plant
کرچک
cast steel plant
کارخانه فولادریزی
acid restoring plant
کارگاه بازیابی اسید
aggregate batching plant
دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
air conditioning plant
تاسیسات تهویه مطبوع
blast furnace plant
تاسیسات کوره بلند
nuclear power plant
نیروگاه هسته ای
air exhausting plant
دستگاه خلاء
cross section of a power plant
قسمتعرضینیروگاه
by product cock oven plant
محصولات فرعی کک سازی
impluse voltage testing plant
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
waste water purification plant
تصفیه خانه فاضلاب
atomic power station
[plant]
نیروگاه هسته ای
molding sand preparation plant
واحد تهیه ماسه قالب گیری
high tension power plant
نیروگاه فشار قوی
head
دهنه ابزار
head
افت
head
ارتفاع فشاری
head
دماغه
head
بخش بالایی وسیله
head
شبکه یا بدنه
R/W head
HEAD WRITE/READ
head
عناصر اولیه ستون
head up
بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
head
ارتفاع ریزش سر رولور سر
head
عنوان مبحث
R/W head
وسیله
head
موضوع در راس چیزی واقع شدن
head
رهبری کردن مقاومت کردن
head to head
رقابت شانه به شانه
head
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی
head on
از طرف سر
well head
سر چشمه
with head on
سربه پیش سر به جلو
head on
روبرو
head on
نوک به نوک
head off
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head down
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head-on
شاخ بشاخ
one way head
سریکجهته
head on
از سر
head on
شاخ بشاخ
to get anything into ones head
چیزیراحالی شدن یافهمیدن متقاعدشدن
to go off one's head
دیوانه شدن
to keep one's head
ارام یاخون سردبودن
head
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
head
دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
head
بعد بالایی کتاب یا بدنه
head
اولین عنصر داده در لیست بودن
head-on
از سر
head way
بجلو
off with his head
سرش را از تن جدا کنید
head
فهم
head
خط سر
head
فرق سرصفحه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com