English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
low pass acoustical filter صافی پایین گذر صوتی
Search result with all words
high pass acoustical filter صافی صوتی بالا گذر
Other Matches
low pass filter صافی پایین گذر
high pass filter صافی بالا گذر
band pass filter فیلتر میانگذر
band pass filter circuit مدار صافی باند پاس
acoustical وابسته به شنوایی
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical اوا شنودی
acoustical trumpet صدا افزا
acoustical trumpet گوشی برای کرها
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
acoustical surveillance مراقبت صوتی
acoustical intelligence اطلاعات جمع اوری شده ازسیستم صوتی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
filter انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter انتخاب کلمه چند بیتی
filter حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
l filter فیلتر سلفی
filter مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
filter فیلتر
filter صاف کردن نور
filter صاف کردن
filter پالودن
filter پالونه
filter چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
filter اب صاف کردن
filter تصفیه کردن
filter صافیدن
filter پالایه
filter فیلتر صافی
filter صاف کردن یا شدن
filter پالودن صاف کردن
filter توری
filter صافی
filter صافی پالایه
fuel filter صافی بنزین
interference filter صافی تداخل
integrating filter صافی جمع کننده
gravel filter صافی شنی
fuel filter صافی سوخت
wet filter فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
water filter صافی اب
light filter صافی نور
nominal filter صافی به اندازه عبور معین
nominal filter صافی میکرونی
interference filter صافی پارازیت
antivignetting filter صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
bandpass filter فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
noise filter صافی همهمه
line filter صافی خط
line filter صافی شبکه
line filter صافی همهمه
oil filter صافی روغن
frequency filter صافی فرکانس
air filter فیلترهوا
filter blocks اجر توخالی
filter capacitor خازن صافی
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
filter center مرکزتوزیع اطلاعات
filter characteristic مشخصه صافی
filter chock چوک صافی
filter circuit مدار صافی
filter command فرمان FILTER
filter condenser خازن صافی
filter crystal کریستال صافی
filter curve منحنی صافی
filter disc قرص صافی
filter disk قرص صافی
filter element المنت فیلتر
filter bed صافی شنی
filter bed صافی اب
filter add کمک صافی
crystal filter صافی بلورین
cuno filter نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
differentiating filter صافی ممیز
filter layer لایه پالایش
filter layer لایه صافی
filter insert دریچه یا مدخل صافی
filter cover پوششفیلتر
electric filter صافی الکتریکی
colour filter فیلتررنگ
filter network شبکه ی صافی
filter packing پوشش صافی
filter packing لایی صافی
filter press صافی فشاری
filter stick لوله صافی دار
filter flask بالن صافی
absorbent filter صافی جذب
porous filter صافی متخلخل
polarizing filter صافی قطبی
absolute filter صافی صد در صد
petrol filter صافی بنزین
filter-tipped سیگار دارای فیلتر
filter tip فیلتر سیگار
filter tip سیگار فیلتردار
filter tipped سیگار دارای فیلتر
filter tips سیگار فیلتردار
lint filter فیلترتهلگن
absolute filter صافی میکرونی صافی میکروسکپی
filter tips فیلتر سیگار
scratch filter صافی پیکاپ
acoustic filter صافی صوتی
filter paper کاغذ صافی
quadrature filter مدار تربیعی
suction filter صافی مکنده
colour selection filter فیلترجداکنندهرنگ
air-cleaner filter هواکشتصفیههوا
red safelight filter فیلتراشعهمفیدقرمز
capacitor intel filter شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
fluted filter paper کاغذ صافی چین دار
impedance transforming filter صافی تبدیل امپدانس
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
low frequency filter صافی فرکانس پایین
power line filter یکنواخت کننده برق
power line filter صافی جریان برق
narrow band filter صافی فلزات باریک
diesel fuel oil filter صافی سوخت موتور دیزل
flexible oil filter line لوله صافی روغن
automatic filter coffee maker صافیقهوهجوشاتوماتیک
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
second pass گذر دوم
pass through متحمل شدن
pass off نادیده گرفتن
pass on پیش رفتن
pass on در گذشتن
pass on ردکردن
pass on دست بدست دادن
pass off بخرج دادن قلمداد کردن
pass out ناگهان بیهوش شدن
pass up رد کردن صرفنظر کردن
pass through دیدن
through pass پاس کوتاه از میان مدافعان
to come to pass واقع شدن
to come to pass روی دادن
pass over چشم پوشیدن
pass over غفلت کردن
pass over عید فطر
pass over عید فصح
pass out مردن ضعف کردن
pass under رد شدن از جلو موج سواردیگر
pass off به حیله از خود رد کردن
pass off بیرون رفتن
to pass off بیرون رفتن
two pass دوگذری
two pass دو گذری
one pass یک گذری
to pass over نادیده رد شدن ازپهلو
to pass over صرف نظرکردن از
to pass over چشم پوشیدن از
to pass on رخ دادن
pass by ول کردن
to pass off خارج شدن
to pass on پیش رفتن
to pass on امدن
to pass on گذشتن
to pass on درگذشتن
outside pass رد کردن چوب امدادی بادست چپ به دست راست یار
to pass off تاشدن
to pass off برگذارشدن گذشتن
pass off تاشدن
pass off برگزار شدن
pass off برطرف شدن
to pass سدی راشکستن ودل بدریازدن
to pass a way گذشتن
to pass a way درگذشتن
to pass a way مردن نابود شدن
pass by از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
to pass by any one از پهلوی کسی رد شدن
pass away درگذشتن
pass away مردن
to pass for پذیرفته یا شناخته شدن بجای
to pass for قلمدادشدن بجای
to pass off ازمیان رفتن
one pass تک گذری
pass تصویب شدن
pass رد کردن چوب امدادی
pass یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
pass گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
pass معبر
pass گردنه
pass انتقال یافتن منتقل شدن
pass گذراندن
pass گذر
pass سبقت گرفتن از خطور کردن
pass 1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل
pass عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
pass برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
pass یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
pass مسیر کوتاه جنگی
pass اجازه عبور
pass اجتناب کردن
pass رایج شدن
pass پاس دادن
pass پاس
pass وفات کردن
pass تمام شدن
pass قبول کردن
pass تصویب کردن قبول شدن
pass رد شدن سپری شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com