English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English Persian
macro set button دکمهتنظیمصدا
Other Matches
macro- خیلی بزرگ یا مربوط به نام سیستم
macro نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
macro برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است
macro زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
macro استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
macro فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
macro تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو
macro شرح دستور
macro رشد زیاد
macro دراز
macro کل
macro بطورغیر عادی
macro درشت
macro کلان درشت دستور
macro کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
macro بزرگ
macro کلان
macro درشت دستور
macro طبقات و عملیات در یک تابع
macro تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
macro definition درشت تعریف
macro assembler درشت همگذار
macro economics اقتصاد کلان
macro call درشت فراخوان
macro call فراخوانی ماکرو
macro declaration درشت اعلان
macro assembler ماکرو اسمبلر
macro variables متغیرهای کلان
macro library درشت کتابخانه
macro library کتابخانه ماکرو
macro assembler درشت همگزار
macro model الگوی کلان
macro processor درشت پردازشگر
macro processor پردازشگرماکرو
macro stage مرحله کلان
positional macro درشت دستور مرتبهای
macro instruction درشت دستورالعمل
macro instruction درشت دستور
macro definition تعریف ماکرو
keyword macro درشت دستور کلید واژهای
macro difinition درشت تعریف
macro expansion بسط درشت دستور
macro generator درشت زا
macro generator مولد ماکرو
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
macro dynamic model الگوی کلان پویا
on-off button خاموش
on-off button دکمهروشن
on the button <idiom> درست سر موقع
button شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button گل میخ گرد
button میخ
button تکمه زدن باتکمه محکم کردن
button هرچیزی شبیه دکمه
button غنچه
button دکمه
button تکمه
button کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
TV/video button ویدئو
memory button دکمهحافظ
measuring button دکمهاندازهگیری
regulating button دکمهتنظیمکننده
locking button دکمهقفل
listen button دکمهمخصوصگوشکردن
button hole جا دکمه
function button دکمهردیاب
finger button دکمهانگشتی
erase button دکمهپاککننده
end button انتهایکلاهک
eject button دکمهخروج
crystal button ریسهکریستالی
reset button دکمه
rewind button دکمهعقببرنده
on/play button کلیدشروعبهکار
The button on my coat off. تکمه کتم افتاد
TV/video button دکمهتلوزیون
TV power button دکمهروشنکنندهتلوزیون
stop button دکمهایست
starter button دکماستارت
spray button دکمهآبپاش
power-on button دکمهروشنشدندستگاه
power button دکمهروشن
shank button دکمهپایدار
play button دکمهشروع
record button دکمهضبط
pause button دکمهایستکوتاه
capstan button دکمهچرخطناب
button-through smock دکمهسریقه
push button دکمه فشاری
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
button hook قلاب
mouse button دکمه ماوس
microphone button تکمه میکروفن
microphone button کپسول میکروفون
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
farcy button دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
push button کلید فشاری
ceiling button مقره سقفی
button head سر عدسی در پیچ ها
bachelors button گل دگمه
bachelors button گل اشرفی
belly button ناف
push button شستی
radio button دکمه رادیو
start button تکمه استارت
start button دگمهای که معمولاگ گوشه سمت چپ در پایین صفحه نمایش ویندوز است و یک مسیر مناسب به برنامه ها و فایلهای کامپیوتر ایجاد میکند
start button تکمه راه اندازی
button loop دکمهرکاب
button strap دکمهروپوشزنانه
to press the button دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
button facing دکمهسربندشلوار
auto reverse button دکمهمعکوساتوماتیک
emergency push button تکمه اضطراری
reverse stitch button دکمهوارونهکنندهدوخت
lens release button دکمهآزادکردنبیرونآوردنلنز
counter reset button دگمههایتحدیدشمارشگر
shutter release button دکمه
VCR power button دکمهفعالکنندهVCR
Press the elevator button. تکمه آسانسور رافشار بدهید
cassette eject button دکمهخروجفیلماز
push the panic button <idiom> از ترس قلبش فرو ریخت
fast-forward button دکمهجلوبر
record muting button دکمهضبطبدونصدا
language display button دکمهنمایشگر
key finger button دکمهیابندهکلید
push button switch تکمه فشاری
push button switch کلیدپوش باتون
push button dialing شماره گیری دکمهای
push button control کنترل دکمهای
power zoom button دکمهفعالکنندهزوم
push button tuner میزانساز دگمهای
preset tuning button دکمهتنظیمچرخش
push-button telephone تلفندکمهفشاری
record announcement button دکمهاعلام کنندهضبط
data display illumination button دکمهنمایشگراطلاعات
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
double button carbon microphone میکروفون دو زغالی
interior door lock button دکمهقفلدستگیرهداخلیدر
depth-of-field preview button زمینهدکمهعقببر
single button carbon microphone میکروفون تک زغالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com