English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (11 milliseconds)
English Persian
magnetic memory حافظه مغناطیسی
Search result with all words
magnetic bubble memory حافظه حبابی مغناطیسی
magnetic core memory حافظه چنبرهای مغناطیسی
magnetic disk memory حافظه با دیسک مغناطیسی
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
magnetic film memory حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
magnetic tape memory حافظه نوار مغناطیسی
magnetic thin film memory حافظه فیلم نازک مغناطیسی
Other Matches
to the memory of به یادبود
memory خاطره
memory یاد
memory یادگار یاد بود
memory حافظه دستگاه کامپیوتر
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
immediate memory حافظه فوری
in memory of <idiom> به صورت رایگان
memory حافظه
rotating memory حافظه چرخشی
refresh memory واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
shadow memory محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
recent memory حافظه نزدیک
real memory حافظه واقعی
screen memory خاطره پوشان
shadow memory حافظه ثانوی موقت
shadow memory شبه حافظه
stack memory حافظه پشتهای
static memory حافظه ایستا
to commit to memory ازبرکردن
regenerative memory عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
regenerative memory رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
shadow memory جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
scratchpad memory حافظه چرکنویسی
scratchpad memory حافظه چرکنویس
remote memory حافظه دور
screw to the memory بذهن سپردن
search memory حافظه جستجو
secondary memory حافظه ثانویه
regenerative memory حافظه احیاء کننده
regenerative memory حافظه باز زا
semiconductor memory حافظه نیمه هادی
semiconductor memory حافظه نیمه رسانا
to escape one's memory از خاطر رفتن
to stamp on the memory ذهنی کردن
internal memory حافظه داخلی
memory cancel پاککردنحافظه
interleave memory حافظه جاگذاری
memory key کلیدحافظه
memory recall دوبارهخوانیحافظه
memory port درگاه حافظه
incidental memory حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory خدابیامرز
in memory of blessedmemory بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory بیاد
subtract from memory دکمهکمکنندهازحافظه
I can recite from memory. می توانم از حفظ بخوانم
internal memory بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
it escaped my memory یادم رفت
to stamp on the memory در ذهن منقوش ساختن
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
virtual memory حافظه مجازی
volatile memory حافظه فرار
add in memory اضافه کردن به حافظه
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
within living memory تا انجا که مردمان زنده
low memory فضای حافظه تا چند کیلوبایت
within living memory به یاد دارند
memory button دکمهحافظ
laser memory حافظه لیزری
To revive a memory. خاطره ای رازنده کردن
real memory حافظه حقیقی
memory drum گردونه یاد
memory dump روگرفت حافظه
memory dump رونوشت ازحافظه
memory for digits حافظه عددی
memory guard نگهبان حافظه
memory hierarchy سلسله مراتب حافظه
memory illusion خطای یاد
memory image تصویر یاد
memory capacity گنجایش حافظه
memory interleaving برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory location مکان حافظه
memory location محل حافظه
memory dependent متکی به حافظه
memory dependent وابسته حافظه
mass memory حافظه انبوه
memory address نشانی حافظه
memory address ادرس حافظه
memory afterimage رد تصویر یاد
memory allocation اختصاص حافظه
memory bandwidth پهنای باند حافظه
memory bank بانک حافظه
memory cache حافظه پنهان
memory cell سلول حافظه
memory chip تراشه حافظه
memory cycle چرخه حافظه
memory management مدیریت حافظه
memory map نقشه حافظه
memory span فراخنای یاد
memory trace رد یاد
memory word کلمه حافظه
one level memory حافظه یک سطحی
optical memory حافظه نوری
passive memory حافظه منفعل
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
photodigital memory خواندن چند بار
programmable memory حافظه برنامه پذیر
racial memory حافظه نژادی
read mostly memory حافظه بیشتر خواندنی
read only memory حافظه فقط خواندنی
memory sniffing ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot تصویر لحظهای حافظه
memory map نگاشت حافظه
memory map طرح یا نقشه حافظه
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory mapping نقشه حافظه
memory mapping نگاشت حافظه
memory moard برد حافظه
memory module واحد حافظه
memory module ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory protection حفافت حافظه
memory protection پشتیبانی ازحافظه
memory register ثبات حافظه
real memory حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
conventional memory این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
cache memory یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
cache memory بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory حافظه پنهانی
bytewide memory بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
main memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
commit to memory حفظ کردن
conventional memory در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
main memory حافظه اصلی
control memory حافظه کنترلی
constructive memory حافظه سازا
primary memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
buffer memory حافظه میانیگر
acoustic memory حافظه صوتی
associative memory حافظه شرکت پذیر
main memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
associative memory حافظه تداعی
associative memory حافظه انجمنی
alterable memory حافظه تغییرپذیر
alterable memory حافظه اصلاح پذیر
as memory serves هر وقت بیاد انسان بیاید
auxiliary memory حافظ کمکی
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
bubble memory سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory مین فرفیت بالا
bubble memory حافظه حبابی
primary memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
base memory حافظه پایه
auxiliary memory حافظه کمکی
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
control memory حافظه کنترل
shared memory حافظه تسهیم شده
dynamic memory حافظه پویا
addressed memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
extended memory حافظه توسعه یافته
EDO memory MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
EDO memory فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory ذخیره کند
eidetic memory یاد روشن
to fail [memory] وا ماندن [حافظه یا خاطره]
expanded memory حافظه گسترشی
extended memory حافظه تمدیدی
external memory حافظه خارجی
disk memory حافظه دیسک
core memory حافظه چنبرهای
core memory حافظه هستهای
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
cryogenic memory استفاده از خصوصیات هدایت مواد
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] درماندن [حافظه یا خاطره]
coordinate memory حافظه مختصاتی
direct memory access دستیابی مستقیم به حافظه
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
memory management program برنامه مدیریت حافظه
Random-access memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
stitch pattern memory حافظهبافتودوخت
Random-access memory رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory access time مدت دستیابی به حافظه
memory data register ثبات داده حافظه
memory mapped video نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
Random-access memory رم [علوم کامپیوتر]
memory address space فضای نشانی حافظه
memory address register ثبات نشانی حافظه
memory resident program برنامه مقیم در حافظه
to give one's memory a prod حافظه خودر رانگیختن
retentive power or memory نیروی ضبط
content addressable memory محتوای حافظه ادرس پذیر
serial access memory حافظه با دستیابی پیاپی
memory recall key کلیدضبطدوبارهحافظه
control read only memory حافظه فقط خواندنی کنترلی
short term memory حافظه کوتاه مدت
long term memory حافطه دراز مدت
thin film memory حافظه غشایی نازک
to refresh [jog] your memory خاطره خود را تازه کردن [ که دوباره یادشان بیاید]
expanded memory system ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
quick access memory حافظه دستیابی سریع
programmable read only memory حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com