English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
main supply pipe لولهمنبعاصلی
Other Matches
supply pipe لوله ابرسانی
main pipe لوله اصلی
branch supply pipe منبعشاخهای
main return pipe لولهبرگشتاصلی
main supply route اماد راه اصلی
main supply route راه اصلی تدارکات
main supply route مسیر اصلی اماد
main supply line خط تغذیه اصلی
pipe نی زنی
pipe لوله
pipe پیپ
pipe معمولا
pipe ل وله
pipe لوله کشی کردن
pipe نای فلوت
pipe لوله حمل موادنفتی
pipe ساقه توخالی گیاه نی زدن
pipe فلوت زدن
pipe نی
pipe چپق
pipe با صدای تیز و زیر حرف زدن
pipe صفیرزدن
pipe که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
down pipe ناودان
pipe A لولهA
pipe B لولهب
to pipe up زدن یا خواندن اغاز کردن
pipe نشانهای
pipe up به سخن پرداختن
pipe up شروع به نی زدن کردن
pipe up <idiom> بلندتر صحبت کردن
pipe down ! <idiom> ساکت باش!
pipe down بوسیله شیپور یا نای
pipe میله
pipe down راحت باش دادن ساکت شدن
pipe down سوت خاموشی ناو
pipe down حرف نزدن
pipe down خاموشی
supply and d. عرضه وتقاضا
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply بدل
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supply تامین کردن
supply اماده
supply منبع
supply اذوقه
supply موجودی جایگیرموقتی
supply تحویل ذخیره
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply تدارکات ملزومات
supply رساندن
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supply تکمیل کردن
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply ذخیره کردن
supply موجودی لزوم
supply عرضه
supply رساندن دادن به
supply عرضه داشتن
supply اماده کردن
supply تدارک دیدن
supply تهیه کردن
supply تدارکات
supply ذخیره
supply تهیه
supply تحویل دادن
supply فراورده
supply تولید کردن
supply تدارک کردن
in the main بطور کلی
in the main اساسا
main MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
in the main بیشتر اصلا
with might and main با تمام نیرو با همه توانایی
main بسیار مهم
main مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main ی تر راهنمایی میکند
main بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main خط اصلی
main کامل شاه لوله
main بزرگ تمام
main مهم
main مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main با اهمیت
main دریا
main کامل
main مهم تمام
main <adj.> اصلی
main عمده
main نیرومند
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
water pipe لوله اب
water pipe تنبوشه
wind pipe نای
to puff a pipe پک زدن به چپق
tail pipe لوله اگزوز
suction pipe لوله مکنده
to pull at a pipe با کوشش اب از لولهای کشیدن
to smoke a pipe پیپ یا چپق کشیدن
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
to pipe one's eye گریه کردن
vent pipe لوله هواکش
the pipe thawed یخ توی لوله اب شد
to puff at a pipe پک زدن به پیپ یا چپق
warning pipe لوله خبر
waste pipe لوله زهکش
vent pipe لوله تهویه
wind pipe لوله هواکش
gas pipe لوله چراغ گاز
flush pipe لوله ریزش
flush pipe لوله ابفشان
flue pipe لوله دودکش
flue pipe نای یالوله ساز
flexible pipe لوله تاشو
flexible pipe لوله خرطومی
flanged pipe لوله لبه دار
pipe fitting لوله کشی
feed pipe لوله تغذیه
gas pipe مجرای گاز
pipe spanner اچار لوله
hawse pipe چشمی لنگر
wind pipe لوله هوا
discharge pipe لولهتخلیه
light pipe هادی نور
drill pipe لوله حفرکن
drone pipe نیزنبوری
interlocking pipe لوله هم بند
front pipe لولهجلو
warning pipe لوله سرریز
subsoil pipe لوله زهکشی
header pipe لوله زهکشی
hawse pipe چشمه لنگر
exhaust pipe لوله خروجی
pipe laying لوله کشی
pandean pipe ساز دهنی
pandean pipe یکجور نی
pan pipe ساز دهنی
pan pipe یکجور نی
overflow pipe لوله سرریز
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
observation pipe لوله پیزومتر
naval pipe مجرای زنجیر
pipe organ ارغنون لولهای
pipe organ ارگ نی دار
pipe outlet ابگیر لولهای
pipe reticulation لوله کشی
peace pipe پیپ یا چپق صلح
pipe line خط لوله
petrol pipe لوله بنزین
pipe fitter لوله نصب کن
pipe cutter لوله بر
pipe cutter لوله قطع کن
pipe cutter اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
pipe culvert ابگذر لولهای
pipe connection اتصال لوله
pipe clip گیره لوله
pipe clay باگل سفید پاک کردن
pipe clay گل سفید ویژه سفیدکاری وساختن سرچپق و چاپ چلوار
pipe light تیکه چوبی که با ان پیپ یاچپق را اتش میزنند
pipe aqueduct ناو لولهای
pipe aqueduct اباره لولهای
pipe stem چوب پبپ
pipe stem چوب چپق
pipe straightner لوله راستکن
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
return pipe لوله برگشت
screen pipe لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
sewer pipe لوله فاضلاب
socket pipe لوله مفصلی
soil pipe لوله فاضل اب مستراح
split pipe ناو
split pipe نیم لوله
steel pipe لوله فولادی
stoneware pipe لوله سرامیکی
stoneware pipe لوله سفالینه
reed of a pipe زبانه نی
reducing pipe لوله احیاء کننده
rainwater pipe ناودان
pipe the side تجمع گارد احترام
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
pipe tongs لوله گیر
pipe vice لوله گیر
pipe wrench اچار لوله بازکن
pipe layer لوله کش
pipe wrench لوله گیر
pipe wrench اچار لوله
pression pipe لوله فشاری
quail pipe تیپچه بلدرچین
quail pipe تیپچه
suction pipe لوله مکش
pipe threader ریسمانمیله
pipe tools وسایلپیپ
perforated pipe لولهسوراخدار
boring pipe لوله حفاری
bowl of a pipe سر چپق
branch pipe پنجه اگزوز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com