Dictiornary-Farsi | major product | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
major product	تولیدات عمده


Other Matches

major	یاور
major	مهاد
major <adj.>	بنیانی
major <adj.>	ضروری
major <adj.>	مهم
major <adj.>	حیاتی
major <adj.>	اساسی
major <adj.>	عمده
major <adj.>	اصلی
t. major	سرشیپورچی
major	ارشد
major	مهم عمده
major	بالغ
major	سرگرد
major	طویل ارشد
major	کبیر
major	بزرگ
major	بیشتر اعظم
major	بزرگتر
major	اکبر
major	مهاد متخصص شدن
major	سرگرد ارتش
major	رشته اصلی
major	مهم
major	اصلی
major	عمده
major epilepsy	صرع بزرگ
major depression	افسردگی عمده
major cycle	کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
major pieces	سوارهای سنگین شطرنج
major cycle	چرخه بزرگ
major fleet	ناوگان عمده دریایی
major foul	خطای عمده
major party	حزب سیاسی پیرو درانتخابات
major party	حزب اکثریت
major penalty	اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
major planets	سیارات بزرگ
major cycle	بزرگ چرخه
major command	فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
canis major	کلب اکبر
canis major	سگ بزرگ
cqnis major	کلب اکبر
etat major	ستادارتش
major occultation	غیبت کبری
force major	قوه قهریه
force major	فورس ماژور
major activity	شعبه اصلی
major activity	قسمت عمده فعالیت عمده
major assembly	قطعه عمده
major assembly	قسمت عمده دستگاه
major axis	محور کانونی
major command	یکان عمده
brown major	براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
major premise	مقدمه کبری
ursa major	خرس بزرگ
ursa major	هفت اورنگ مهین
vis major	فورس ماژور
vis major	قوه قاهره
major motions	مهمترینحرکات
teres major	ماهیچهحداکثرترس
major diagonal	قطر اصلی [ریاضی]
major corporation	شرکت سهامی بزرگ
Plantago major	بارهنگ [گیاه شناسی]
ursa major	خرس برزگ
major road	راه با حق تقدم
major road	راه با حق پیش افت راه با پیش افت
major seminary	دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
major sort	جورسازی عمده
major sort	مرتب سازی اصلی
major suit	دست عالی وپر امتیاز
major term	شرط عمده واساسی
quart major	ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
the major premise	کبری
trumpet major	سر شیپورچی
ursa major	دب اکبر
brown major	براون بزرگتر
major domo	نافر خوان سالار
major generals	سرلشکر
drum major	طبل بزرگ
major generals	امیر تومان تومان اغا
major domo	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major generals	سرلشگر
major-domo	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major general	امیر تومان تومان اغا
major general	سرلشگر
major general	سرلشکر
sergeant major	استوار
drum major	فرمانده طبالان
sergeant major	گروهبان یکم
major-domos	نافر خوان سالار
major-domo	نافر خوان سالار
major-domos	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major sort key	یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
major end item	اقلام عمده امادی
major types of shoes	عمدهتریناشکالکفش
major end item	اقلام عمده
column major order	بترتیب ستونی
one of the two major sects among muslims	مذهب اهل تسنن
major inner reaping throw	عمدهترینپرتابدروایداخلی
major edible crustaceans	عمدهترینخرچنگهایخوراکی
one of the two major sects among muslims	سنی
major international road signs	عمدهترینعلائمجهانیجاده
major sect among shii muslims	اثنی عشری
major outer reaping throw	عمدهترینپرتابدروایخارجی
major North American road signs	عمدهترینعلائمجادهایدرآمریکایشمالی
product	مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product	محصول اصلی از ماده خام
inner product	ضرب اسکالر [ریاضی]
product	حاصل حاصلضرب
product	حاصل
product	فراورده
product	محصول
product	بسط دادن
product	ایجادکردن
product	تولید
product	نتیجه کار محصول فراورده
product	تولیدکردن
product	نتیجه
product	محصول حاصلضرب
product	کالا
inner product	ضرب داخلی [ریاضی]
product	ول مواد لازم برای تولید یک محصول
by-product	محصول فرعی
by-product	محصول ضمنی
by-product	فراورده جنبی
by product	محصول جنبی
by product	نتیجه فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
product	حاصلضرب
inner product	ضرب داخلی هرمیتی
inner product	ضرب نقطهای ضرب نردهای
inner product	ضرب داخلی
inner product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
product	حاصل ضرب
product	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product	محصول تولید شده یا ساخته شده
product	محصول تولید شده برای فروش
dot product	ضرب داخلی [ریاضی]
scalar product	ضرب نردهای
software product	محصول نرم افزاری
total product	محصول کل
total product	تولید کل
waste product	ضایعات
product code	کدمحصول
waste product	محصولات زائد
volatility product	محصول فرار
vector product	حاصلضرب برداری
volatility product	فراورده فرار
scalar product	ضرب داخلی [ریاضی]
Cartesian product	ضرب دکارتی [ریاضی]
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
cross product	ضرب برداری [ریاضی]
vector product	ضرب برداری [ریاضی]
inner product space	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
fission product	محصول انشقاق
dot product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
scalar product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
projection product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
dot product	ضرب اسکالر [ریاضی]
scalar product	ضرب اسکالر [ریاضی]
projection product	ضرب اسکالر [ریاضی]
projection product	ضرب داخلی [ریاضی]
scalar product	حاصلضرب اسکالر
intermediate product	محصول واسطه
finished product	محصولات اماده برای توزیع ومصرف
finished product	کالای اماده فروش
finished product	محصول نهائی
marginal value product	ارزش تولید نهائی
dot product	ضرب نقطهای
national product	تولید ملی
product diversification	تنوع محصول
diversity of product	تنوع محصول
net product	محصول خالص
disintegration product	محصول تجزیه و تفکیک شده
overhead product	محصول سبک
product capabilities	خواص محصول
marginal product	محصول نهائی
intermediate product	فراورده واسطه
intermediate product	محصول نیم ساخته
home product	محصولات ملی
laminated product	تولید ماده متراکم متورق
logic product	حاصلضرب منطقی
logical product	رکورد منطقی
home product	محصولات داخلی
end product	محصول نهایی
end product	فراورده نهایی
end product	قطعات حاصله دستگاه نهایی
margin product	اضافه محصول
hermitian inner product	ضرب داخلی هرمیتی
product differentiation	تفاوت محصول
product differentiation	اختلاف محصول
average product	تولید متوسط
program product	فراورده برنامه
product mix	ترکیب محصول
program product	محصول برنامه
by product material	فراورده فرعی
product scale	مقیاس فراورده
product of inertia	ممان سانتریفوژ