English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (10 milliseconds)
English Persian
manchester school مکتب منچستر
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
Other Matches
manchester منچستر
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
Manchester coding روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
What's the fare to Manchester? کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
Can you get me manchester 123-45-67? آیا میتوانید شماره 123-45-67 منچستر را برای من بگیرید؟
Manchester coding و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است
Manchester-Kashan فرش کاشانی-انگلیسی [این نوع فرش به سفارش شهر منچستر در کاشان بافته می شده و پشم آن تماما از نوع مرینوس استرالیایی بوده است.]
school رام کردن وعادت دادن
school تادیب یا تربیت کردن
school مکتب
go to school خواننده میله نوری
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
the school is out مدرسه تعطیل است
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
to go to school درس خواندن
to go to school باموزشگاه رفتن
first school -مخصوصبچههایبین5تا9سال
first school پایهدبسبان
school تربیت اسب
school دسته ماهی
school گروه
school جماعت
school جماعت همفکر
school دسته
school مکتب علمی یافلسفی
school تدریس درمدرسه
school مکتب دبستان
school تحصیل در مدرسه
school اموزشگاه
school گروه پرندگان
school مرکز اموزش نظامی
school دانشکده
school مکتب نحله
school بمدرسه فرستادن درس دادن
school تربیب کردن
school مدرسه
school دبیرستان
technical school مدرسه فنی
technical school هنرستان دبیرستان فنی
technical school اموزشگاه فنی
theological school مدرسه علوم دینی
to leave school ترک تحصیل کردن
to leave school ازتحصیل دست کشیدن
to leave school ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
training school اموزشگاه حرفهای
vienna school مکتب وین
training school کاراموزگاه
vocational school اموزشگاه حرفهای
special school اموزشگاه استثنایی
secondery school مدرسه متوسطه
school of tecnology مدرسه عالی فنی
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
school miss دخترکم رو یانا ازموده
school figures حرکات اسب
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
school mate هم شاگردی
school mate هم مدرسه
school pence پول هفتگی اموزشگاه
school phobia مدرسه هراسی
school psychologist روانشناس اموزشگاهی
secondery school دبیرستان
school year سال تحصیلی
school truancy مدرسه گریزی
school teacher اموزگار
school slang اصطلاح ویژه اموزشگاه
school report گزارش اموزشگاه
school readiness امادگی ورود به مدرسه
school psychology روانشناسی اموزشگاهی
school fellow هم شاگردی
wurzburg school مکتب وورتسبورگ
zurich school مکتب زوریخ
school-leaver کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
The last school day. آخرین روز مدرسه
Since I left school. ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I must take the kid to school . باید بچه راببرم مدرسه
day school مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
It is some distance to the school . تا مدرسه فاصله زیاد است
to be moved to another school به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
Glasgow School [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting تیراندازی در مدرسه
school friend دوستمدرسهای
graduate school دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
day school مدرسهی روزانه
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
old school tie کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
old school tie سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school شیرخوارگاه
pre-school مهدکودک
pre-school وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school پیش دبستانی
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age سن آغاز تحصیل
school age سن مدرسه
school age سالهای تحصیل
Sunday School مدرسهی یکشنبه
school zone قلمرومدرسه
business school مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
driving school آموزشگاهرانندگی
school fellow هم مدرسه
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
summer school کلاس تابستانی
grade school مدرسه ابتدایی
grammar school مدرسه ابتدایی
association school مکتب تداعی
austrian school یزر و بوهم باورک
austrian school مکتب اتریشی
banking school مکتب بانکداری
finshing school مدرسه تکمیلی دختران
foundation school اموزشگاه موقوف
hedge school اموزشگاه پست
hedge school مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
school of law دانشکده حقوق
leipzig school مکتب لایپزیک
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
summer school مدرسه تابستانی
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school اموزشگاه امادگی
comprehensive school اموزشگاه جامع
middle school دبیرستان
junior school دوره اول دبیرستان
secondary school دبیرستان
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
high school دبیرستان
primary school دبستان
infant school کودکستان
nursery school کودکستان
nursery school مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
night school اموزشگاه شبانه
trade school مدرسه حرفهای
elementary school دبستان
private school مدرسه ملی
private school اموزشگاه خصوصی
maternal school کودکستان
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
parochial school اموزشگاه کلیسایی
preliminary school مدرسه ابتدائی
principal of a school مدیر اموزشگاه
ragged school اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
raphael school مکتب رفائیل
roman school مکتب رفائیل
reform school دارالتادیب نوجوانان
resident school مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
salpetriere school مکتب سالپتریر
school center مرکز اموزش
school counselor مشاور مدرسه
school divine طلبه
school divine اموزگارالهیات
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school drop out ترک تحصیل کرده
school drop out افت تحصیلی
reform school مدرسه تهذیب اخلاقی
orthodox school مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
orthodox school مکتب کلاسیک
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
nancy school مکتب نانسی
neoclassical school مکتب نئوکلاسیک
monetary school مکتب پولی
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
nongraded school اموزشگاه بی دانشپایه
normal school دانش سرا
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
maternal school اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
one of the sunni school Imam after jurisprudencenamed al-shafeiof Idris
mathematical school مکتب ریاضی
normal school دارالمعلمین
marginal utility school قرار داد
to be excused [from work or school] معاف بودن [از کار یا مدرسه]
school of hard knocks <idiom> تجربه عادی از زندگی
junior high school دبیرستان مقدماتی
constructive school credit بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
go to the school of hard knocks <idiom> در کوچه و بازار یاد گرفتن
senior high school مدرسه متوسطه
go to the school of hard knocks <idiom> نخوانده ملا شدن
school age children کودکان واجب التعلیم
parnassian school of poets شعرای سده نوزدهم فرانیه که بیشتراهمیت بوزن شعرمیداندتابمعانی لطیف ان
The boy is fresh from school. پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
Children start school at the age of 7. بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
They dont recognize your high-school diploma here. دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com