English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
English Persian
manual controller نافم دستی
Other Matches
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller صائن
controller واپا
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controller سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller کنترل شده
controller نافم
controller کنترولر رگولاتور
controller تنطیم کننده
controller بازرس
controller حسابدار ممیز
controller نافر کنترل کننده
controller دستگاه فرمان
controller ممیز
controller نافر
controller کنترل کننده
drum controller کنترل کننده درام
drum controller غلطک فرمان
drum controller نافم استوانهای
disk controller کنترل کننده دیسک
disk controller کنترل کننده گرده
controller card کارت کنترل کننده
communications controller کنترل کننده ارتباطات
cluster controller کنترل کننده گروهی
channel controller کنترل کننده مجرا
barrel controller کلید غلطکی
frequency controller رگولاتور یا نافم فرکانس
industrial controller رئوستای فرمان دهنده
speed controller کنترلکنندهسرعت
semimagnetic controller دستگاه فرمان نیم مغناطیسی
phase controller ماشین تنظیم فاز
peripheral controller کنترل کننده جنبی
peripheral controller کنترل کننده جانبی
micro controller ریز کنترل کننده
print controller کنترل کننده چاپ
interceptor controller پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
interceptor controller افسر مسئول پست استراق سمع
integral controller واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
automatic controller مراقب خودکار
automatic controller دستگاه فرمان
forward air controller نافر مقدم هوایی
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
full magnetic controller دستگاه فرمان تمام مغناطیسی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
disk drive controller سیستم عامل دیسک
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
forward air controller افسر نافرمقدم
manual راهنمای کار
manual مقررات کتاب راهنما
manual کتاب دستی نظامنامه
manual انجام شده با دست
manual دستور رزمی دستی سیستم دستی
manual ایین نامه
manual راهنما
manual وابسته بدست
manual یدی
manual انجام شده با دست .
manual متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
manual انجام شده توسط اپراتور و بدون کمک ماشین
manual دستی
manual کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
manual ذخیره و پردازش اطلاعات بدون کمک کامپیوتر
manual عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
manual کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
manual متنی که حاوی دستورات اجرای یک سیستم یا نرم افزار است
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
memory controller gate array ارایه درگاه کنترل حافظه
procedure manual کتاب راهنمای رویهای
run manual راهنمای اجرا
operating manual دستور کار
operating manual دستورالعمل
manual workers کارگران دستکار
user's manual کتاب راهنمای استفاده کننده
refernce manual کتاب راهنمای مرجع
sign manual امضا پادشاه
first aid manual جعبهکمکهایاولیه
manual release آزادگردستی
training manual راهنمای اموزشی
technical manual دستور فنی
technical manual ائین نامه فنی
systems manual کتاب راهنمای سیستم
soldier's manual ائین نامه راهنمای سربازان
soldier's manual کتاب راهنمای سرباز
sign manual صحه ملوکانه
manual tuning میزان سازی با دست
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
manual input ورودی دستی
field manual دستور رزمی
manual exchange مرکز دستی
manual dominance دست برتری
manual cutout افتامات دستی
manual control کنترل دستی
manual alphabet برای سخن گفتن با کران
manual alphabet الفبای انگشتی
manual adjustment تنطیم دستی
flight manual دستورالعمل پرواز
manual labour امضای دستی
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
manual skills مهارتهای دستی
manual skill مهارت دستی
manual ringing زنگ دستی
manual recalculation محاسبه مجدد دستی
manual override القای دستی
manual operation عملیات دستی
manual operation عمل دستی
field manual ائین نامه صحرایی
manual/automatic mode اتوماتیک
manual focusing knob دکمهزوم دستی
manual/automatic mode سبکدستی
great organ manual عضوبزرگدستی
choir organ manual دستهتنظیمکر
auto/manual selector دکمهانتخابدستی
manual dexterity test ازمون چالاکی دستها
ship husbandary manual دستورالعمل جرثقیل ها
manual lever control کنترل اهرم دستی
manual pinion shift استارت دستی
manual telephone system تلفن غیر خودکار
swell organ manual قسمتبرآمدهتنظیماتدستی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com