English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
marine aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
Other Matches
marine تفنگدار دریایی
marine بحری
marine وابسته به دریانوردی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine تکاور دریایی
marine دریایی
marine insurance بیمه دریایی
commercial marine کشتی تجاری
marine railway ریل دریایی
marine regatta ریل دریایی
marine regatta ریل ابی
marine sand ماسه دریایی
marine sand ماسه بادی
marine transgression پیشروی دریا
mercantile marine کشتیهای تجارتی
merchant marine ناوگان بازرگانی
commercial marine ناوگان دریایی
commercial marine کشتیرانی تجارتی
marine ball نوعی واترپولو دراستخر کم عمق 02 در04 متر
marine insurance بیمه بحری
marine insurance بیمه حمل دریایی
marine forces نیروی تفنگدار
marine forces تفنگداران دریایی
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
marine climate اقلیم اقیانوسی
marine climate اب و هوای دریایی
marine railway ریل ابی
marine diesel سوختکشتیها
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
marine code رمز
marine code کد
marine code علامت
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
aircraft طیاره
aircraft هواپیما
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
large aircraft هواپیمای بزرگ
assault aircraft هواپیمای هجومی
axial of an aircraft محور هواپیما
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
integrated aircraft هواپیمای یک پارچه
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
one aircraft was shot down سرنگون گردید
program aircraft جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
shipboard aircraft هواپیمای ناو پایه
maritime aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
tactical aircraft هواپیمای جنگی
tailless aircraft هواپیمای بی دم
unmanned aircraft هواپیمای بدون سرنشین
The aircraft got off the ground . هواپیما اززمین بلند شد
naval aircraft هواپیمای ناوپایه
aircraft company شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
one aircraft was shot down یک هواپیما
passenger aircraft هواپیمای مسافربری
ultralight aircraft هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
aircraft carrier ناو هواپیمابر
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment مهارکردن هواپیما
aircraft battery منبع الکتریکی برای هواپیما
anti-aircraft ضد هواپیما
aircraft defective هواپیمای معیوب
aircraft defective هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine موتور هواپیما
aircraft guide مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover تعویض کنترل هواپیما
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
aircraft inspection بازرسی هواپیما
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
aircraft arresting دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft carrier carrier : syn
aircraft carriers ناو هواپیمابر
aircraft carriers carrier : syn
active aircraft هواپیمای فعال
active aircraft هواپیمای درگیر در رزم
aircraft accident سانحه هوایی
light aircraft هواپیمای سبک
anti aircraft پدافند هوایی
aircraft plotter وسیله ناوبر هواپیما
anti aircraft ضد هوایی
aircraft system سیستم ساختمان هواپیما
aircraft section قسمت هواپیمایی
aircraft section رسدهواپیمایی
aircraft specification خصوصیات هواپیما
aircraft structure ساختمان هواپیما
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
aircraft turn around اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft plumping لوله کشی هواپیما
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft records اسناد هواپیما
aircraft repair تعمیر هواپیما
aircraft rigging تنظیم نهایی هواپیما
lighter than air aircraft هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft gun laying رادار هواپیما
anti-aircraft missile گلولهموشکضدهوایی
aircraft maintenance truck کامیونتعمیرهوایی
aircraft log book بایگانیها هواپیما
awaiting aircraft availability زمان انتظار درخط تعمیر
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
awaiting aircraft availability زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
The lights of the aircraft were blinking. چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
aircraft mission equipment وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
variable geometry aircraft هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
aircraft modification and control کنترل و هدایت هواپیما
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor دالان صعود هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
heavier than air aircraft هواپیمای سنگین تر از هوا
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting gear جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
aircraft accident report گزارش سانحه هوایی
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com