English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
market appraisal سنجش بازار
Other Matches
appraisal ارزش فرش که عموما با قدمت، وضعیت ظاهری، طرح، رنگ، یکنواختی و هماهنگی سنجیده می شود
appraisal سنجش
appraisal براورد
appraisal تقویم
appraisal ارزشیابی
appraisal دید زدن
appraisal تعیین قیمت کردن
appraisal تقویم ارزیابی کردن
appraisal تعیین قیمت
appraisal ارزیابی
loss appraisal ضایعات قابل قبول
loss appraisal قبول تلفات در جنگ
economic appraisal ارزیابی اقتصادی
performance appraisal عملکرد سنجی
project appraisal ارزشیابی پروژه
project appraisal ارزشیابی طرح
corporate appraisal ارزیابی شرکت
appraisal method of depreciation روش تعیین هزینه استهلاک
market بازار فروش [اقتصاد]
in the market for <idiom> خواستن یا آماده خرید چیزی شدن
market value ارزش
market value در بازار قیمت بازار
market value ارزش بازاری
market value قیمت بازار
market value قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
down-market رجوع شود به downscale
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
off-market <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
market بازار
market مرکزتجارت
market فروختن
market در بازار دادوستد کردن
market به بازار عرضه کردن
market درمعرض فروش قرار دادن
market محل داد وستد
oil market بازار نفت
market system نظام بازار
market structure بنیان بازار
market trends روندهای بازار
market structure ساخت بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market share سهم بازار
market trust بازار انحصاری
market imperfection ناقص بودن بازار
financial market بازار مالی
widening of market گسترش بازار
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
narrow market بازار محدود
market segmentation تجزیه بازار
market segmentation تقسیم بازار
market risk خطر بازار
market leader پیشرو بازار
market leader دارای رهبریت بازار
market mechanism طرز کار بازار
market mechanism مکانیسم بازار
market opportunity فرصت بازار
market oriented بازاری
market oriented در جهت بازار
market overt بازار اشکار
market overt بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
market penetration نفوذ به بازار
market price قیمت بازار
market prices قیمتهای بازار
market information اطلاعات و دادههای بازار
market prices قیمتهای تعیین شده در بازار
market review بررسی بازار
market survey بررسی بازار
market leader پیشقدم در بازار
organized market بازار سازمان یافته
perfect market بازار کامل
To depress the market . بازار را کساد کردن
On the free market . دربازار آزاد
market gardening شغلسبزیکاریوکاشتمیوه
market gardener باغکار سبزیکار
to place on the market فروختن
market garden مزرعهکاشتسبزیجاتومیوهجاتجهتفروش
labour market متقاضیکار
cattle market محلفروشاحشام
There is no market for it in Iran . درایران مصرفی ندارد
flea market <idiom> بازارمکاره (بازارکهنه فروشها)
seller's market بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
to put on the market به بازار عرضه کردن
to put on the market فروختن
to place on the market به بازار عرضه کردن
to put on the market درمعرض فروش قرار دادن
to place on the market درمعرض فروش قرار دادن
sharing the market تقسیم بازار
seller's market بازار فروشنده
security market بازار اوراق بهادار
securities market بازار اوراق بهادار
rig the market با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
off-market purchases خرید در بیرون از بورس
price market وضع کردن قیمت در انحصار
soft market بازار با تقاضای خوب
spot market بازار نقدی
wage market بازار دستمزد
to rig the market با احتکارویکجاخریدن کالاافزایش وکاهش مصنوعی دربهای کالافراهم کردن
to make a market of با کالای دیگرمعاوضه کردن
to make a market of معامله کردن
the market is dull بازار کساداست
the market is dull بازار راکد است
target market بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
spot market بازار معاملات نقدی
carpet market بازار فرش
credit market بازار اعتباری
bullish market بازار احتکاری
bullion market بازار شمش
bull the market بازار را گرم کردن
break into the market در بازار رسوخ کردن
bearish market بازار رو به افول
black market دربازارسیاه معامله کردن
black market بازار سیاه
stock market بورس کالاهای مختلف
bullish market بازار رو به رونق
buyer's market بازار خرید
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
cornering the market قبضه نمودن بازار
commodity market بازار کالای مصرفی
commodity market بازار مواد اولیه
commodity market بازار کالا
capital market بازار سرمایه
buyers market بازار خرید
buyer's market بازار مناسب برای خریدار
buyer's market بازاری که درکنترل خریدارست
stock market بورس سهام وارز
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market سمساری
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
Common Market جامعه اقتصادی اروپا
Common Market بازار مشترک
free market بازار ازاد
open market بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
open market بازار باز
open market بازار ازاد
Common Market بلژیک
Common Market فرانسه لوکزامبورگ و هلند
money market بازار پول
market place بازار
market research بررسی بازار
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
market research بازارپژوهی
market research تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
market economy اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies اقتصاد بازار
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market places بازار
dead market بازار کساد
dead market بازار کم فروش
market forces عوامل موثردر بازار
foreign market بازار خارج
gold market بازار طلا
market forces نیروهای بازار
market failure شکست بازار نارسائی بازار
market failure ناتوانی بازار
market equilibrium تعادل بازار
futures market بازار خرید و فروش سلف
home market بازار داخلی
home market بازار داخل کشور
idols of the market اوهام ناشی از سخن وامیزش
imperfect market بازار ناقص
labor market بازار کار
loan market بازار وام
market demand تقاضای بازار
market acceptance پذیرش کالا توسط بازار
market freedom ازادی بازار
market channels مجاری توزیع
domestic market بازار داخلی
easty market بازاراست تا
market imperfection نقص بازار
market functions وفائف بازار
market freedom ازادی تجاری
exchange market بازار داد و ستد
fair market بازار مکاره
exchange market بازار اسعار
falling market بازار رو به زوال
fair market هفته بازار
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market grades and grading طبقه بندی بازار
open market rate نرخ بازار ازاد
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
market directed economy اقتصاد مبتنی بر بازار
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market clearing price قیمت تعادل در بازار
market rate of interest نرخ بهره بازار
dual labor market بازار کار دوگانه
the islamic inspector of the market محتسب
open market price قیمت بازار ازاد
open market operations عملیات بازار ازاد
open market operation عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
mass market product محصول پر فروش
black market operations عملیات بازار سیاه
foreign exchange market بازار ارز
aggregate market supply عرضه کل بازار
free market economy اقتصاد بازار ازاد
free market system نظام بازار ازاد
The gold market is booming . بازار طلااینروزها گرم است
aggregate market demand تقاضای کل بازار
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
developed market economy countries کشورهای مرفه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com