Dictiornary-Farsi | market mechanism | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
market mechanism	طرز کار بازار
market mechanism	مکانیسم بازار


Other Matches

mechanism	طرز کار
mechanism	ساز و کار مکانیزم
mechanism	ساز و کار
mechanism	قطعه ماشینی
mechanism	ساز و کار سازواره
mechanism	ساختمان
mechanism	طرزکار
mechanism	اجزاء متشکله چیزی
mechanism	اجزاء مکانیکی
mechanism	عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanism	ماشین
mechanism	دستگاه
mechanism	مکانیسم
mechanism	طرز عمل
escapement mechanism	مکانیزم چاپکاغذ
cam mechanism	مکانیزم بادامک
cintrol mechanism	مکانیسم کنترل
prediction mechanism	دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
collapse mechanism	فروریختگی
counter mechanism	مکانیسم شمارشگر
counter mechanism	طرزکارشمارشگر
defense mechanism	مکانیسم دفاعی
recoil mechanism	دستگاه عقب نشینی
dissociative mechanism	مکانیسم تفکیکی
traversing mechanism	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
mechanism of the organ	نظام تشکیلات
adjustment mechanism	مکانیسم سازگاری
collapse mechanism	مکانیزم خرابی
synchronizing mechanism	ساز و کار هماهنگ
automatic mechanism	مکانیزم خودکار
breech mechanism	مکانیسم کولاس
prediction mechanism	دستگاه محاسب تیر
winding mechanism	مکانیسمسیمپیچ
octave mechanism	ساختماناکتاو
mechanism of the organ	مکانیزم ارگان
access mechanism	دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
recoil mechanism	مکانیسم عقب نشینی
stop mechanism	مکانیزم توقف
feed mechanism	مکانیزم تغذیه
feedback mechanism	مکانیسم بازخوری
firing mechanism	مکانیسم اتش
firing mechanism	قفل اتش
firing mechanism	چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
steering mechanism	مکانیزم فرمان
soil mechanism	مکانیک خاک
shut off mechanism	وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
synchronizing mechanism	ساز وکار همزمانی
escape mechanism	وسیله فرار
drive mechanism	جعبه دنده
drive mechanism	مکانیزم رانش
driving mechanism	مکانیزم رانش
releasing mechanism	مکانیسم راه اندازی
locking mechanism	مسدودکنندگی
elevating mechanism	دستگاه حرکت ارتفاع
elevating mechanism	دستگاه حرکت در ارتفاع
escape mechanism	تجاهل
escape mechanism	طفره وتعلل
servo mechanism	سروو- مکانیزم
associative mechanism	مکانیسم تجمعی
safety mechanism	ساز و کار ایمنی
defence mechanism	مکانیزم دفاعی
defence mechanism	ساز و کاردفاعی
breech mechanism	دستگاه کولاس
worm gear mechanism	مکانیزم چرخ دنده حلزونی
firing stop mechanism	وسیله منع اتش ضامن خودکار
electron transfer mechanism	مکانیسم انتقال الکترون
brake expander mechanism	مکانیزم انبساط ترمز
depth-adjustment mechanism	طرز کار تنظیم عمیق
change gear mechanism	مکانیزم چرخ دندانه تبدیل
tractor feed mechanism	مکانیسم تغذیه تراکتوری
blade tilting mechanism	عملکردتیغهواژگون
blade lifting mechanism	بلندکنندهتیغه
bolt assist mechanism	محلالصاقگلوله
ratchet and pawl mechanism	مکانیزم چرخ ضامن دار و گیر
sour grapes mechanism	مکانیسم ناچیز انگاری
innate releasing mechanism	مکانیسم راه اندازی فطری
firing stop mechanism	مکانیسم ضامن اتش
blade rotation mechanism	چرخشدورانیتیغه
crossing barrier mechanism	قالبفلزی
weight-driven clock mechanism	مکانیزم ساعتپانولدار
bail arm opening mechanism	ماشینبازکنندهبازویمتحرک
moving coil measuring mechanism	مکانیزم سنجش قاب گردان
market	محل داد وستد
market value	قیمت بازار
market value	قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
market	در بازار دادوستد کردن
market	فروختن
market	بازار
off-market <adj.>	خارج از بورس [فروخته شده ]
outside market	بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market	مرکزتجارت
market	درمعرض فروش قرار دادن
market value	ارزش
in the market for <idiom>	خواستن یا آماده خرید چیزی شدن
market value	ارزش بازاری
market value	در بازار قیمت بازار
market	بازار فروش [اقتصاد]
down-market	رجوع شود به downscale
market	به بازار عرضه کردن
narrow market	بازار محدود
oil market	بازار نفت
market survey	بررسی بازار
security market	بازار اوراق بهادار
market review	بررسی بازار
seller's market	بازار فروشنده
market prices	قیمتهای تعیین شده در بازار
seller's market	بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
market risk	خطر بازار
organized market	بازار سازمان یافته
perfect market	بازار کامل
market trust	بازار انحصاری
market trends	روندهای بازار
market system	نظام بازار
market structure	بنیان بازار
market socialism	سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market share	سهم بازار
market segmentation	تجزیه بازار
rig the market	با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
securities market	بازار اوراق بهادار
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
market segmentation	تقسیم بازار
market prices	قیمتهای بازار
sharing the market	تقسیم بازار
carpet market	بازار فرش
to put on the market	به بازار عرضه کردن
to place on the market	به بازار عرضه کردن
to put on the market	درمعرض فروش قرار دادن
to place on the market	درمعرض فروش قرار دادن
to put on the market	فروختن
to place on the market	فروختن
off-market purchases	خرید در بیرون از بورس
over-the-counter market	بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
financial market	بازار مالی
flea market <idiom>	بازارمکاره (بازارکهنه فروشها)
There is no market for it in Iran .	درایران مصرفی ندارد
On the free market .	دربازار آزاد
soft market	بازار با تقاضای خوب
spot market	بازار نقدی
spot market	بازار معاملات نقدی
target market	بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
the market is dull	بازار راکد است
the market is dull	بازار کساداست
to make a market of	معامله کردن
to make a market of	با کالای دیگرمعاوضه کردن
to rig the market	با احتکارویکجاخریدن کالاافزایش وکاهش مصنوعی دربهای کالافراهم کردن
wage market	بازار دستمزد
widening of market	گسترش بازار
To depress the market .	بازار را کساد کردن
cattle market	محلفروشاحشام
labour market	متقاضیکار
market garden	مزرعهکاشتسبزیجاتومیوهجاتجهتفروش
market gardener	باغکار سبزیکار
market gardening	شغلسبزیکاریوکاشتمیوه
market price	قیمت بازار
free market	بازار ازاد
credit market	بازار اعتباری
cornering the market	خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
cornering the market	قبضه نمودن بازار
commodity market	بازار کالای مصرفی
commodity market	بازار مواد اولیه
commodity market	بازار کالا
capital market	بازار سرمایه
buyers market	بازار خرید
buyer's market	بازار مناسب برای خریدار
dead market	بازار کساد
dead market	بازار کم فروش
Common Market	بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
falling market	بازار رو به زوال
fair market	بازار مکاره
fair market	هفته بازار
exchange market	بازار اسعار
Common Market	بازار مشترک
exchange market	بازار داد و ستد
easty market	بازاراست تا
Common Market	جامعه اقتصادی اروپا
domestic market	بازار داخلی
buyer's market	بازاری که درکنترل خریدارست
buyer's market	بازار خرید
black market	دربازارسیاه معامله کردن
market economy	اقتصاد بازار
black market	بازار سیاه
stock market	بورس کالاهای مختلف
stock market	بورس سهام وارز
flea market	بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market	سمساری
money market	بازار پول
market research	بررسی بازار
market research	تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
market economy	اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
Common Market	بلژیک
bullish market	بازار احتکاری
bullion market	بازار شمش
bull the market	بازار را گرم کردن
market research	بازارپژوهی
break into the market	در بازار رسوخ کردن
Common Market	فرانسه لوکزامبورگ و هلند
bearish market	بازار رو به افول
market economies	اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies	اقتصاد بازار
market research	تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا