Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
material handling bridge	پل بارگیری
material handling bridge	پل باربری
Other Matches
material handling crane	جراثقال انتقال بار
handling bridge	پل بار
handling	بررسی
handling	خطای دست
handling	دست به دست کردن
handling	دستکاری کردن
handling	کار کردن با
handling	اداره
handling	جابجایی
handling	لمس
handling	رسیدگی
handling charges	هزینههای جابجایی کالا
handling equipment	تجهیزات بار
handling of goods	جابجایی کالا
handling of goods	جابجایی امتعه
special handling	ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
ship handling	مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
ship handling	مانور با کشتی
care and handling	مراقبت و دستکاری وسایل
materials handling	جابجایی مواد
claims handling	رسیدگی به شکایات
data handling	داده گردانی
string handling	بکارگیری رشته
error handling	به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
exception handling	استثنا گردانی
file handling	پرونده گردانی
automatic data handling	سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
fuel handling sequence	سکونساستعمالسوخت
stock handling cost	هزینه جابجایی موجودی
rough handling of a thing	گذاشت وبرداشت چیزی به تندی چنانکه خراب شودیا اززیبائی ولطافت بیفتد
cargo handling at port	جابجایی کالا در بندر
automatic data handling	سیستم مبادله خودکاراطلاعات
material	جنس مصالح
material	اسناد
material	ماده کار
material	مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
material	قوا
material	مربوط جسم
material	مقتضی
material	اساسی
material	کلی جسمی
material	عمده
material	مهم
material	جنس
material	مادی جسمانی
material	مصالح
material	ماده
material	مادی
material	کالا
material	ماتریال
material	نیرو
material	چیز
material	مصالح ساختمان
material	مواد
material	اصولی مناسب
court material	دادگاه نظامی
material incentives	محرکهای مادی
synthetic material	ماده مصنوعی
composite material	مواد مرکب
synchronous material	ماده مصنوعی
material mass	جرم مادی
engineering material	مصالح مهندسی
emitted material	ماده گسیلیده
durable material	مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
durable material	مواد با عمر زیاد
material dispersion	پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
substitute material	مواد جانشینی
surplus material	ماده اضافی
material incentives	انگیزههای مادی
direct material	مواد مستقیم
cohesive material	چسباننده
cohesive material	مواد چسبنده چسبنده
bed material	رسوبات بستر
tilt material	روپوش
tilt material	روکش
tightening material	مواد اب بندی کننده
tightening material	مواد عایق کننده
bulk material	مواد اولیه حجیم
captured material	وسایل اغتنامی
captured material	وسایل گرفته شده از دشمن
bulk material	امادقوال
material to happiness	لازمه خوشی
cladding material	فلز روکش
mineral material	ماده کانی
material testing	ازمایش مصالح
classified material	مدارک طبقه بندی شده
cohesive material	مواد چسبا
by product material	فراورده فرعی
engineering material	موادمهندسی
roofing material	مواد روکش دار سقف
jointing material	مواد پرکننده
refractory material	ماده نسوز
refractory material	ماده دیرگداز
instruction material	مواد درسی
radioactive material	مواد رادیواکتیو
mineral material	ماده معدنی
instructional material	مواد اموزشی
insulating material	نارسانا
insulating material	ماده عایق
insulating material	جسم عایق
insulating material	مواد عایق
insulating material	ماده ایزوله کننده
practice material	مواد تمرینی
keying material	مواد اصلی رمز
salvage material	اقلام بازیافتی
salvage material	اقلام حراجی
material damage	خسارت مادی
material costs	هزینههای مواد
fatigue of material	فرسودگی مواد
ferroelectric material	ماده فروالکتریک
ferromagnetic material	هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
material control	کنترل مواد
fissionable material	مواد شکافت پذیر
material balance	موازنه مواد
muffling material	مواد میرایی
fixed material	مواد پایدار
n type material	ماده نوع "ان "N
keying material	مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
selected material	لایه بدنه راه
selected material	لایه فرم
isotropic material	ماده همسانگرد
air material	ماتریل هوایی وسایل هوایی
air material	اماد هوایی
aetna material	ماده اتنا
active material	موادی که خاصیت تجزیه دارند
active material	مواد عامل
active material	ماده موثر
ablating material	سپر حرارتی
primary material	مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
binding material	مصالح چسبنده
material conditional	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
Does this material wash well?	آیا این جنس قابلیت شستشودارد؟
barrier material	مواد لازم برای ساختن موانع
material implication	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
backing material	مواد محافظ
back up material	مواد پشت بند
material consequence	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
bill of material	صورت قطعات
raw material	مواد خام
raw material	ماده خام
bulk material	اماد یک جا
bulk material	اماد حجیم
war material	وسایل جنگی
building material	مصالح ساختمانی
building material	مصالح ساختمان
war material	تجهیزات جنگی
waste material	مصالح وازده
bill of material	فهرست مواد
adopted items of material	اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
army material program	برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
material cost analysis	تجزیه و تحلیل هزینه مواد
raw material stock	موجودی مواد اولیه
material storage area	انبار مصالح ساختمانی
material testing laboratory	ازمایشگاه مصالح ساختمانی
material testing machine	دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
material theory of heat	پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
pit run material	خاک همجور
pit run material	خاک هم اورده
army material command	فرماندهی اماد نیروی زمینی
laminated plastic material	ماده فشرده متورق
material requirements planning	برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
road making material	مصالح راه
road making material	مصالح راهسازی
roof covering material	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
laminated plastic material	ماده پلاستیک متورق
joint sealing material	مواد درزبندی
rubble with binding material	سنگچینی با ملات
access to classified material	دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
arms material position	شغل همه رستهای
building material dealer	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
super conductiong material	ابر رسانا
crusher run material	در هم سنگ شکن
branch material curriculum	برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
branch material position	شغل سازمانی
crusher run material	هم اورده سنگ شکن
Does this material stain easily ?	آیا این جنس زود لکه (لک ) می افتد ؟
synthetic plastic material	ماده پلاستیکی مصنوعی
electric wiring material	مصالح سیم کشی برق
army ready material program	برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
air target material program	برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
bridge	پل زدن
bridge	دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge	پل
bridge	تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge	وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge	سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge	استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge	برامدگی بینی
bridge	بازی ورق
bridge	جسر
bridge	سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge	پل ساختن
bridge	اتصال دادن
bridge	پل فرماندهی کشتی
bridge	پل فرماندهی
bridge	compassplatform : syn
ammunition and toxic material open space	انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
treadway bridge	پل دوخطه
the span of a bridge	چشمه یا دهانه پل
weatstone bridge	پل ویتستن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com