Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English
Persian
membership of legislative assembly
عضویت مجلس مقننه
Other Matches
legislative assembly
مجلس قانونگذاری
legislative assembly
مجلس شورای ملی
legislative assembly
هیات مقننه
legislative body or assembly
هیئت مققنه
membership
عضویت
membership of the parliament
عضویت پارلمان
he was received to membership
بعضویت پذیرفته شد
group membership
عضویت گروهی
membership character
ویژگی عضویت
maintenance of membership
حمایت از عضویت
maintenance of membership
هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
membership group
گروه عضویت
membership of the parliament
وکالت مجلس
legislative
مقننه
legislative
قانونگذار
legislative
مقنن
legislative
قانونی تقنینیه تقنینی
legislative
قانون گذار
the legislative
قوه مقننه
legislative power
قوه مقننه
legislative periode
دوره مقننه
[سیاست]
legislative council
هیئت عالی مقننه در انگلیس مجلس مقننه
electoral legislative term
دوره انتخابیه
assembly
اجتماع انجمن
assembly
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
assembly
تبدیل برنامه به کد ماشین
assembly
اسمبلی گردهمایی
assembly
نقطه الحاق هوایی
assembly
مجمع نشست
assembly
تجمع
assembly
شیپور جمع
assembly
هیئت قانون گذاری
assembly
محفل
assembly
گروه
assembly
مجلس
assembly
همگذاری
assembly
مجمع
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembly
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly
شیپور خاموشی دستگاه مرکب
assembly
مونتاژ
assembly
مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
assembly
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
assembly
محل بسیج افراد احتیاط
assembly
نصب ساخت
assembly
گردایش
assembly
تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
assembly
کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembly
تولید
assembly lines
تیمار خط
major assembly
قطعه عمده
major assembly
قسمت عمده دستگاه
assembly lines
خط مونتاژ
assembly lines
خط کلی
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
house of assembly
مجلس درجه دوم قانون گذاری
instruction for assembly
مقررات نصب
assembly lines
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
خط تولید
assembly line
خط تولید
assembly line
خط کلی
unlawful assembly
تجمع غیر قانونی
bridge assembly
برآمدگیسیمها
bridle assembly
کنترلوزنه
needle assembly
مجمعسوزنی
spout assembly
سرشیرآب
tail assembly
قسمتهایدم
assembly line
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly line
تیمار خط
unlawful assembly
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
unlawful assembly
مجمع غیر قانونی
national assembly
مجلس ملی
paragraph assembly
جمع اوری پاراگراف
pre assembly
نصب اولیه
ball assembly
توپمجمع
riotous assembly
اجتماع و مواضعه اشوبگرانه
assembly line
خط مونتاژ
unit assembly
یک قطعه مجزا
unit assembly
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
ready for assembly
اماده جهت نصب
guard assembly
محفظه
assembly shop
کارگاه مونتاژ
assembly program
برنامه اسمبلی
assembly instrudactions
مقررات یا دستورات نصب
assembly program
assembler
assembly order
دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
assembly order
دستور مونتاژ وسایل
assembly of notables
مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
assembly listing
صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly list
سیاهه همگذاری
assembly language
زبان اسمبلی
assembly language
زبان همگذاری
assembly fixture
تجهیزات مونتاژ
assembly bench
میز مونتاژ
assembly area
منطقه تجمع
assembly area
گمگاه
assembly tools
ابزار مونتاژ
general assembly
مجمع عمومی
consultative assembly
مجلس شورا
house of assembly
مجلس ایالتی
critical assembly
ترتیب بحرانی
duplexing assembly
دستگاه دو راهه
assembly program
برنامه همگذاری
final assembly
مونتاژ نهایی
final assembly
نصب نهایی
gear assembly
مجموعه چرخ دنده ها
general assembly
مجلس عوام
constituent assembly
مجلس موسسان
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly
کابل
consmtituent assembly
مجلس موسسان
cell assembly
مجتمع یاختهای
the national consultative assembly
مجلس شورای ملی
convoy assembly port
بندر محل تجمع کاروان دریایی
national consulative assembly
مجلس شورای ملی
interchangeable end assembly
مجمعانتهاییمتحرک
object assembly test
ازمون الحاق قطعات
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
breechblock operating lever assembly
سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
basic unit assembly group
گروه ساختمانی
assembly order control number
شماره کنترل تعمیراتی
assembly order control number
شماره کنترل دستور کارتعمیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com