Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
middle deck
پل میانی
Other Matches
middle
منطقه میانی زمین
middle
مرکز
middle
میانه میدان
middle
وسط
middle
میان
middle course
میانه روی
middle
میانی وسطی
middle name
نام وسطی-اسموسطین
of middle a
میان سال
middle-of-the-road
میانه رو
Middle East
خاورمیانه
middle distance
فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
up to the middle in water
تا کمر در اب
the middle finger
انگشت میانه
middle weight
میانه
Middle West
باختر میانه
middle lobe
نرمهششمیانی
middle torus
گچبریمیانی
middle toe
انگشتمیانی
middle sole
لژمیانی
middle piece
قطعهمیانی
middle phalanx
بندانگشتمیانی
middle panel
قابچوبیمیانی
middle heavyweight
09 کیلوگرم
middle linebacker
مهرهخطآخریمیانی
middle leg
پایمیانی
middle jib
بادبانسهگوشکوچکمیانی
middle covert
پرهایمیانی
middle-of-the-road
بیطرف
middle weight
میان وزن
middle watch
نگهبانی نیمه شب
middle finger
وسطی
middle fraction
جزء میانی
middle fraction
پاره میانی
middle game
وسط بازی
middle sized
دارای اندازه متوسط
middle insomnia
بیخوابی میانی
middle latitude
منطقه معتدله
middle price
قیمت حد وسط
middle price
قیمت متوسط
middle plane
صفحه میانتار
middle part
قسمت میانی
middle finger
انگشت میان
middle english
انگلیسی تا 0051میلادی
middle term
قیاس مشترکی که در صغری وکبری صدق کند
middle succession
توالی میانین
middle succession
توالی وسطی
middle aisle
شبستان
middle aisle
صحن
middle bar of a saw
کمانکش اره
middle body
قسمت میانه ناو یا کشتی
middle sized
میان اندازه
middle ear
گوش میانی
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
middle ear
گوش وسط
middle part
میان
Middle Eastern
مربوطبهخاورمیانه
middle schools
دبیرستان
middle aged
میان سال
middle classes
طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle age
میان سال
middle classes
طبقه متوسط
middle class
طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle class
طبقه متوسط
middle-aged
میان سال
middle age
دوره بین جوانی وپیری
middle aged
دوره بین جوانی وپیری
middle school
دبیرستان
middle layer
قشر میانی
piggy in the middle
بازیخرسوسط
middle of the road
<idiom>
سردوراهی گیرکردن
Middle East
سرزمین های میان خاور نزدیک East Near و خاور دور East Far
Middle Ages
قرون وسطی
the parting in the middle
فرق وسط
deck
درایو نوار مغناطیسی
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck
عرشه کشتی
under deck
زیر عرشه
deck
دستینه دسته
deck
سکوی موتور
deck
عرشه
deck
یکدسته ورق
deck
پوشاندن
deck
عرشه ناو
deck
سکوی جلوی تانک
deck
عرشه دار کردن
deck
: اراستن زینت کردن
deck
کف سطح
deck
پل کشتی
deck
: عرشه
on the deck
روی عرشه ناو
on the deck
پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
the deck was a
عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
well deck
پل فرورفته
well deck
پل بارگیری
well deck
عرشه بارگیری
deck
عبورگاه
on the deck
در روی عرشه
on deck
روی عرشه
on deck
در انتظار نوبت شنا
on deck
دونده منتظر نوبت
deck
مقر
middle nasal concha
کنجایمیانیدماغی
middle primary covert
پرهایاولیهمیانی
infection of the middle ear
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
inflammation of the middle ear
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
upper middle class
طبقه متوسط بالا
[در اجتماعی]
type of middle cloud
شکالابرقسمتمیانی
mullion=middle post
وادار
middle-class person
عضو طبقه متوسط
member of the middle class
عضو طبقه متوسط
middle lintel in window
الت وسطی پنجره
middle distance race
دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
middle ground buoy
بویه زمین میان گذرگاه
middle level management
مدیریت سطح متوسط
middle lintel in window
کمرکش پنجره
middle lintel in window
وادار میانی پنجره
deck house
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
deck head
سقف
deck gang
ملوان پل کشتی
deck gang
ملوان
deck department
قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
deck department
قسمت اداری ناو
deck chair
صندلی حصیری تاشو
deck cargo
بار روی عرشه
deck cargo
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
on-deck circle
دررویدایره
deck load
وسایل روی پل کشتی
deck load
فرفیت عرشه
deck pads
زیرپایی
deck of a bridge
کف پل
deck of a bridge
صفحه پل
bottom deck
کفسطح
car deck
محلپارککردنماشین
control deck
کنترلعرشه
deck crane
بالابرعرشه
landing deck
غرشهفرود
deck log
دفتر وقایع دریانوردی
deck log
دفتر وقایع ناو
pectoral deck
دکسینهای
promenade deck
عرشهتفریحی
binary deck
دستینه دودویی
tape deck
نوار چرخان
tape deck
نوارچرخان
tape deck
نوار ران
flight deck
عرشه پرواز
flight deck
پل پرواز
flight deck
عرشه ناو هواپیمابر
bridge deck
بدنه پل
card deck
دستینه کارت
quarter-deck
ربععرشه
top deck
سرورق
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
deck board
کف پالت
deck alert
حالت اماده باش در روی عرشه
deck alert
اماده باش عرشه
hit the deck
<idiom>
از خواب بیدار شدن
datum deck
پل مبنا
card deck
دسته کارت
observation deck
میزمشاهدات
deck pads
پادری عرشه ناو
main deck
پل اصلی
pin deck
قسمت زیر میلههای بولینگ
poop deck
عرشه کوچک فوقانی کشتی
poop deck
بالاترین پل پاشنه
protective deck
پل زره پوش ناو
protective deck
پل حفافتی نا
quarter deck
پاشنه
splinter deck
پل زره پوش ناو
sun deck
عرشه افتاب گیر کشتی
sun deck
ایوان افتابگیر
tank deck
شاسی تانک
flush deck
پل سرتاسری
freeboard deck
عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
main deck
عرشه اصلی ناو
lower deck
پل پایینی
hurricane deck
عرشه سبک فوقانی کشتی
object deck
دسته کارت مقصود
officer of the deck
افسر نگهبان عرشه ناو
half deck
پل فرعی
half deck
نیمه پل
hangar deck
پل اشیانه
gallery deck
پل تشریفات
flighty deck
اطاق پرواز
deck hand
جاشو
deck switch
کلید گروهی
weather deck
عرشه باز
deck hand
ملوان ساده
deck hands
جاشو
weather deck
پل باز
deck hands
ملوان ساده
deck seamanship
ملوان پل کشتی
weather deck
عرشه بدون سقف کشتی
deck plan
افق پل کشتی
deck plan
صفحه پل کشتی
upper deck
پل بالایی
double deck
دوطبقه دوعرشه
orlop deck
عرشه زیرین کشتی جنگی
twin deck
پل دو طبقه ناو
deck spillway
تاوه سرریزان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com