English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
English Persian
miter square گونیا
Other Matches
miter گوشه 09 درجه را نصف کردن
miter اتصال فارسی
miter تاج
miter فارسی بریدن
miter تاج اسقف
miter angle زاویه فارسی
miter joint برش فارسی
miter weld جوشکاری فارسی
miter box saw اره فارسی بر
miter and bevel saw اره فارسی بر
four-square مصممانه
square away سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
t square خطکش چلیپایی
out of square خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
out of square کج
on the square بانصاف
on the square بدرستی
on the square بدون کجی
by the square مطابق نمونه
mean square یک مربع حسابی
by the square بدقت
four-square کاملا مربع
four-square رک
four-square با صراحت
four-square بیشیله پیله
four-square رک و راست
four-square چهارگوش
four-square چهار گوشهی کامل
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
try square گونیای فلزی
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square بشکل مثلث
three square دارای سه ضلع مساوی
four-square راستگو
four-square صادق
four-square بیرودربایستی
four-square به طور صریح
four-square پراراده
four-square مصمم
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square استوار
four-square پابرجا
four-square قرص
four-square محکم
four-square صریح
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
by the square درست
square وفق دادن
square جوردراوردن
square واریز کردن
square مربع
square مرتب کردن کلاه
square چهار گوش
square گونیا
square چهارگوش کردن مربع کردن
square برابر
square عادلانه
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
square چارگوش
square گوشه دار
square مربع توان دوم
square مجذور
square جذر میدان
square منصف
square منظم حسابی
square مساوی
square به یک طرف میله وعمود به ان
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square خانه شطرنج
square راست حسینی
square away <idiom> برنامه ریزی کردن
square بتوان دوم بردن مجذور کردن
all square مساوی
square one <idiom> درآغاز
t mitre the square گونیا را فارسی کردن
steel square گونیای فولادی
square wood چارتراش کردن الوار
square wood بریدن الوار
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
to be back to square one <idiom> دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
weak square خانه ضعیف شطرنج
to play square راست وحسینی بازی کردن
weak square حفره سوراخ
weak square نقطه ضعف
three square file سوهان سه گوش
square bracket قلاب
word square acrostic
word square جدول کلمات متقاطع
I cannot square it with my conscience to ... من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
t mitre the square گوشه نودزینه را نیم کردن
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
square root of جذرعددی
square sail بادبانچهاگوش
white square خانهسفید
set square گونیا
square bracket براکت
square bracket کروشه
square meal غذایمقوی
square number مربع کامل [ریاضی]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
square trowel مالهچهاگوش
black square خانهسیاه
square bet شرطچهارگوش
square flag پرچممربع
square move حرکت
square neck یقهچهاگوش
fair and square <idiom> راست وبی پرده
The Ferdowsi Square . میدان فردوسی
bevel square گونیا
root mean square ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square roots جذر
square ball پاس عرضی
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square dance رقص محلی امریکا
square dance رقص چوبی
square dome چهار طاقی
square foot فوت مربع
square inch اینچ مربع
square knot گره مرکب از دونیم کره
square knot گره مربر
square knot گره مربع
carpenters try square گونیای درودگری
square roots ریشه دوم
chi square مربع خی
betwixt square گونیا
back square گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
color square مربع رنگ نما
flight square خانه فرار شطرنج
magic square چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
square brackets قلابهای گوشه دار
mean square deviation اختلاف
mean square deviation مغایرت
mean square deviation میزان انحراف متداول
square deal تقلب نکردن
square lattice شبکه مربعی
square deals تقلب نکردن
square shooter ادم درستگار
square shooter باشرف
square shouldered چهارشانه
square shouldered دارای شانه پهن
square stone سنگ بادبر
square toed دارای پنجه مربع
square deal باشرف بودن رک وراست
square toed قدیمی مسلک
square toed امل
square toed متروکه
square wave موج چهار گوش
square wave موج مربعی
square deals باشرف بودن رک وراست
square root جذر
square root ریشه دوم
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
square means second p مجذوریعنی توان دوم
square metre متر مربع
square mil میل مربع
square planar مسطح مربعی
square potential well چاه مربعی پتانسیل
square pyramid هرم مربع القاعده
square rigger نوعی کشتی بادی
square wave موج مربع
bevelled edge square زاویه حاده
bevel steel square نقاله
black square weakness ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
root mean square velocity جذر میانگین مجذور سرعت
square law detection یکسوکنندگی مربعی
weighted least square method روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
square root method روش جذرگیری
triangular set square گونیای نقشه کشی
triangular set square گونیای رسم کشی
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
root mean square error جذر میانگین مجذور خطا
square head plug انشعابسرچهارگوش
ounce per inch square اونس اینچ مربع
He gave me a square deal . بامن منصفانه معامله کرد
chi square distribution توزیع مربع خی
chi square test ازمون "چی دو "
square-headed tip سرچهاگوش
square root key دکمهرادیکال
ordinary least square method روش حداقل مربعات معمولی
square-jawed adjustable spanner تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
square shaft screw of bolt میله چارتراش
square peg in a round hole <idiom> شخصی که مناسب کاری نباشد
His deeds fail to square with his words. عملش با حرفش نمی خواند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com