Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
mixed school
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
Other Matches
mixed
مخلوط
mixed
قاتی
mixed
امیخته
mixed
یکان مختلط
mixed
توام
mixed
مرکب
mixed
درهم
mixed up
گیجشدن قاطیکردن
mixed
مختلط
(get or become) mixed up
<idiom>
گیج شدن ،سردرگم شدن
get mixed up
<idiom>
گیج شدن
mixed doubles
پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
mixed environment
محیط درهم
mixed reinforcement
تقویت مختلط
mixed policy
بیمه نامه مختلط
mixed crystal
کریستال امیخته
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
mixed capitalism
سرمایه داری مختلط
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
mixed bathing
اب تنی مرد و زن با هم
mixed doubles
دونفره مختلط
mixed air
توام هوا
mixed pairs
مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
mixed number
عددمختلط
mixed foursome
بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
mixed gas
گاز امیخته
mixed gas
گاز مخلوط
mixed glue
چسب مخلوط
mixed glue
چسب ترکیبی
mixed goods
کالاهای مختلط
mixed government
حکومت مختلط
mixed government
حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
mixed graze
توام زمین
mixed highs
بسامدهای زیاد مخلوط شده
mixed flow
جریان مرکب
mixed marriage
پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
mixed mode
باب امیخته
mixed number
عدد مرکب
mixed number
عدد امیخته
applied or mixed
ریاضیات علمی
mixed crystal
کریستال مخلوط
mixed system
نظام مختلط
mixed tides
کشندهای امیخته
random mixed
مخلوط شدن به طور شانسی
mixed farming
مزرعهمخصوصکاشتمحصولونگهداریحیوانات
mixed blessing
کمکحاللذتبخشودرعینحالگاهیمشکلساز
mixed grill
نوعیغذایکبابی
mixed bag
آش شله قلمکار
mixed bag
هرچیز قاتی پاتی
mixed bag
جورواجور
mixed ability
کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
mixed strategy
استراتژی ترکیبی
mixed economy
سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed strategy
استراتژی مختلط
mixed economy
اقتصاد مختلط
mixed semiconductor
نیمرسانای مخلوط
mixed economies
سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed economies
اقتصاد مختلط
mixed cerebral dominance
برتری نامتمایز مخ
ready mixed concrete
بتن اماده
mixed crude oil
نفت خام مخلوط
mixed radix notation
نشان گذاری امیخته مبنا
transit mixed concrete
بتن اماده
mixed mode experssion
عبارت امیخته یاب
mixed cell refernce
ارجاع سل ترکیبی
mixed cycle engine
موتور سرسرخ
ready mixed paints
رنگهای مخلوط اماده
mixed mode macro
درشت دستور امیخته باب
mixed column line graph
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line chart
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
the school is out
مدرسه تعطیل است
first school
-مخصوصبچههایبین5تا9سال
to go to school to
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
to go to school
درس خواندن
to go to school
باموزشگاه رفتن
first school
پایهدبسبان
go to school
خواننده میله نوری
school
دبیرستان
school
تربیت اسب
school
تدریس درمدرسه
school
مرکز اموزش نظامی
school
مکتب علمی یافلسفی
school
دسته
school
جماعت همفکر
school
جماعت
school
گروه
school
مکتب نحله
school
دانشکده
school
مکتب
school
مدرسه
school
تحصیل در مدرسه
school
اموزشگاه
school
تادیب یا تربیت کردن
school
تربیب کردن
school
پیروان یک مکتب اموزشگاه
school
مکتب دبستان
school
رام کردن وعادت دادن
school
بمدرسه فرستادن درس دادن
school
گروه پرندگان
school
دسته ماهی
vocational school
اموزشگاه حرفهای
wurzburg school
مکتب وورتسبورگ
vienna school
مکتب وین
roman school
مکتب رفائیل
training school
کاراموزگاه
school psychologist
روانشناس اموزشگاهی
to leave school
ترک تحصیل کردن
to leave school
ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
training school
اموزشگاه حرفهای
theological school
مدرسه علوم دینی
technical school
هنرستان دبیرستان فنی
school report
گزارش اموزشگاه
school readiness
امادگی ورود به مدرسه
school psychology
روانشناسی اموزشگاهی
school phobia
مدرسه هراسی
school pence
پول هفتگی اموزشگاه
school of tecnology
مدرسه عالی فنی
school of jurisprudence
مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school neurosis
روان رنجوری اموزشگاهی
school slang
اصطلاح ویژه اموزشگاه
school figures
حرکات اسب
technical school
مدرسه فنی
special school
اموزشگاه استثنایی
technical school
اموزشگاه فنی
secondery school
مدرسه متوسطه
secondery school
دبیرستان
school year
سال تحصیلی
school truancy
مدرسه گریزی
school teacher
اموزگار
school miss
دخترکم رو یانا ازموده
zurich school
مکتب زوریخ
school-leaver
کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
The last school day.
آخرین روز مدرسه
Since I left school.
ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I must take the kid to school .
باید بچه راببرم مدرسه
It is some distance to the school .
تا مدرسه فاصله زیاد است
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
to be moved to another school
به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school
کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
Glasgow School
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting
تیراندازی در مدرسه
school friend
دوستمدرسهای
monetary school
مکتب پولی
day school
مدرسهی روزانه
day school
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
school age
سن مدرسه
old school tie
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
old school tie
سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school
شیرخوارگاه
pre-school
مهدکودک
pre-school
وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school
پیش دبستانی
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age
سن آغاز تحصیل
school age
سالهای تحصیل
Sunday School
مدرسهی یکشنبه
school zone
قلمرومدرسه
business school
مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
driving school
آموزشگاهرانندگی
graduate school
دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
to leave school
ازتحصیل دست کشیدن
junior school
دوره اول دبیرستان
night school
اموزشگاه شبانه
trade school
مدرسه حرفهای
private school
مدرسه ملی
private school
اموزشگاه خصوصی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
public school
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
summer school
مدرسه تابستانی
summer school
کلاس تابستانی
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
secondary school
دبیرستان
high school
مدرسه متوسطه دبیرستان
high school
دبیرستان
elementary school
دبستان
primary school
دبستان
infant school
کودکستان
nursery school
کودکستان
nursery school
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
grade school
مدرسه ابتدایی
grammar school
مدرسه ابتدایی
association school
مکتب تداعی
mathematical school
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school
مکتب ریاضی
maternal school
اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
maternal school
کودکستان
manchester school
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
manchester school
مکتب منچستر
liberal school
مکتب اقتصادی کلاسیک
liberal school
مکتب ازادی اقتصادی
kailyard school
مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
austrian school
یزر و بوهم باورک
austrian school
مکتب اتریشی
banking school
مکتب بانکداری
school of law
دانشکده حقوق
finshing school
مدرسه تکمیلی دختران
foundation school
اموزشگاه موقوف
hedge school
اموزشگاه پست
hedge school
مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com