Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 75 (6 milliseconds)
English	Persian
molar concentration	غلطت مولی
Other Matches
molar	یکپارچه
second molar	دومینآسیا
first molar	اولیندندانآسیا
molar	دندان اسیاب
molar	مولار
molar entropy	انتروپی مولی
molar mass	جرم مولی
molar teeth	دندانهای اسیا
molar tooth	دندان اسیاب
molar absorptivity	ضریب جذب مولی
molar volume	حجم مولی
molar cxtinction coefficient	ضریب جذب مولی
molar heat of combusion	گرمای مولی احتراق
molar entropy of vaporization	انتروپی مولی تبخیر
molar entropy of fusion	انتروپی مولی ذوب
molar enthalpy of formation	انتالپی مولی تشکیل
molar enthalpy of combusion	انتالپی مولی احتراق
molar heat of condensation	گرمای مولی میعان
cross section of a molar	قسمتهایمختلفدندانآسیا
partial molar volume	حجم جزیی مولی
partial molar properties	خواص جزیی مولی
molar specific heat	گرمای ویژه مولی
molar heat of vaporization	گرمای مولی تبخیر
molar heat of sublimation	گرمای مولی تصعید
molar heat of solution	گرمای مولی انحلال
molar heat of fusion	گرمای مولی ذوب
molar heat of formation	گرمای مولی تشکیل
molar heat of crystallization	گرمای مولی تبلور
concentration	غلظت [شیمی]
concentration	تمرکز
concentration	تمرکز عده ها
concentration	تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration	اشباع
concentration	شدت
concentration	تراکم
concentration	غلظت
concentration	غلیظ سازی
period of concentration	زمان تمرکز
concentration camps	اردوگاه کار اجباری
stress concentration	تمرکز تنش
data concentration	تمرکز داده
period of concentration	می پیماید
molecular concentration	غلظت مولکولی
period of concentration	در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
concentration camp	بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camp	اردوگاه کار اجباری
concentration camp	بازداشتگاه اسرا
concentration ratio	نرخ تمرکز
concentration ratio	نسبت تمرکز
concentration polarization	قطبش غلظتی
concentration of fire	توده کردن اتش
concentration of fire	تمرکز اتش
concentration of electron	چگالی الکترون
concentration gradient	شیب غلظت
concentration area	منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
concentration cell	پیل غلظتی
critical concentration	میزان تمرکز بحرانی
concentration area	منطقه تمرکز اتش
electron concentration	غلظت الکترون
concentration camp	منطقه تجمع اسرا
concentration camp	بازداشتگاه
concentration gradient	گرادیان غلظت
concentration camps	بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camps	بازداشتگاه اسرا
concentration camps	منطقه تجمع اسرا
concentration camps	بازداشتگاه
ion concentration	غلظت یون
formal concentration	غلظت فرمال
electronic concentration	غلظت الکترون
maximum allowable concentration	حداکثر غلظت مجاز
strategic concentration by rail	سیستم پولی فلزی
The convicts are being sent to concentration camps .	محکومین به اردوگاههای کار اجباری اعزام می شوند
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
strategic concentration by rail	نشرمسکوکات فلزی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com