Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
motor-assisted pedal cycle
[British English]
دوچرخه موتوردار
Other Matches
motor assisted bicycle
موتورسیکلت
motor cycle
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
assisted
همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisted
پاس منجر به گل
assisted
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted
کمک کردن مساعدت کردن
assisted
کمک
assisted
یاور همکاری
assisted
حضور بهم رساندن توجه کردن
assisted
موافبت کردن ملحق شدن
assisted
شرکت جستن
assisted
پیوستن به حمایت کردن از
assisted
پایمردی کردن
assisted
دستیاری کردن
computer assisted
بکمک کامپیوتر
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer assisted diagnosis
تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
pedal
پدال پایی
pedal
رکاب
pedal
پدال
pedal
رکاب زدن
pedal
وابسته به رکاب پازدن
pedal
جاپایی
back-pedal
به عقب پا زدن
clutch pedal
پدال کلاج
pedal pushers
شلوار کوتاه زنانه
brake pedal
ترمزپدال
shifting pedal
رکاب صدا خفه کن
shifting pedal
وسیله تخفیف وتضعیف چیزی
foot pedal
پدال پایی
soft pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
accelerator pedal
پدال گاز
back-pedal
به سرعت پسرفتن
back-pedal
حرف خودرا پس گرفتن
pedal bin
سطلآشغالپایی
sustaining pedal
پدالآهنگیکنواخت
sostenuto pedal
پدالساستینوتا
rudder pedal
پدالسکان
pedal spindle
محورپدال
pedal keyboard
صفحهکلیدپدال
pedal key
کلیدپدال
gearchange pedal
پدالتغییردنده
back-pedal
انکار کردن
pedal rod
میلهپدال
back-pedal
افهار ندامت کردن
adjustment pedal
پدال متحرک
crescendo pedal
پدالکراساندو
foot pedal switch
سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
rear brake pedal
پدالترمزانتهایی
foot brake pedal
پدال ترمز
cycle
تناوب پریود سیکل
cycle
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
R/W cycle
CYCLE WRITE/READ
cycle per second
هرتس
four cycle
چهار چرخه
four cycle
دارای چهاردور یا دوره
cycle
دوران
cycle
حلقه
cycle
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle per second
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
R/W cycle
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
cycle
تاکت
cycle
زمانه
cycle
سیکل
cycle
دور
cycle
سواردوچرخه شدن
cycle
بصورت متناوب فاهر شدن
cycle
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
: دور
cycle
چرخه زدن
cycle
چرخ چرخه
cycle
دوره گردش
cycle
دوره
cycle
چرخه
cycle
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
گردش
cycle
دوره عملیات یابازی
cycle
سیکل مدار
major cycle
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
hysteresis cycle
حلقه پسماند
memory cycle
چرخه حافظه
major cycle
چرخه بزرگ
design cycle
چرخه طراحی
major cycle
بزرگ چرخه
hydraulic cycle
گردش اب در طبیعت
hydraulic cycle
مدار هیدرولوژی
idling cycle
سیکل بی باری
instruction cycle
چرخه دستورالعمل
magnetic cycle
فرایندمدار مغناطیسی
instruction cycle
سیکل یاچرخش دستورالعمل
magnetic cycle
منحنی هیسترزیس
display cycle
چرخه نمایش
menstrual cycle
چرخه قاعدگی
menstrual cycle
عادت ماهانه
cycle time
مدت چرخه
cycle time
زمان تناوب عمل
cycle stock
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time
زمان رفت و برگشت
water cycle
چرخه اب
hydrologic cycle
چرخه اب
cycle time
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time
زمان
cycle time
زمان تناوب
cycle time
زمان دوره
cycle time
زمان سیکل
cycle time
مدت چرخه زمان چرخه
cycle track
راه دوچرخه رو
cycle stock
موجودی فعال
magnetic cycle
دوره مغناطیسی
fetch cycle
چرخه واکشی
life cycle
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
flow cycle
مدار ترتیب کار
flow cycle
سیکل جریان کار
game cycle
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game cycle
دوره بازی
juglar cycle
دور ژوگلار
kilomega cycle
یک بیلیون سیکل در ثانیه
kitchin cycle
دور کیچین
four cycle engine
موتور چهارزمانه
four stroke cycle
دوره چهار زمانه
four stroke cycle
سیکل چهار زمانه
life cycle
دوره زندگی
life cycle
دوره عمر
execution cycle
چرخه اجرا
machine cycle
چرخه ماشین
duty cycle
چرخه کار
duty cycle
ضریب کار
intelligence cycle
مدار اطلاعاتی
gramdfather cycle
چرخه پدر بزرگ
duty cycle
دوره کار
life cycle
چرخه دوام
engine cycle
سیکل کاری موتور
life cycle
دوره عمر یک محصول
estrous cycle
دوره فحلی
execute cycle
چرخه اجرا
kondratieft cycle
دور کندراتیف
cycle stealing
حلقه ربایی
stirling cycle
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
staticizing cycle
سیکل ایستاسازی
search cycle
چرخه جستجو
reset cycle
چرخه باز نشانی
budget cycle
گردش بودجه
budget cycle
مراحل بودجه
business cycle
دور بازرگانی
business cycle
دور تجاری
business cycle
دور اقتصادی
business cycle
دور کسب وکار
turnaround cycle
مدت رفت و برگشت
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle
معادل cycle trade
storage cycle
چرخه انباره
activity cycle
چرخه فعالیت
storage cycle
سیکل انباره
occupancy cycle
دوره سکونت
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
exercise cycle
دوچرخهثابت
cycle lock
قفلدوچرخه
vapor cycle
سرد زائی مدار بسته
turnaround cycle
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
training cycle
مرحله اموزش
training cycle
سیکل اموزشی
trade cycle
دوره فعالیت تجاری
trade cycle
دور تجاری
thermodynamics cycle
سیکل ترمودینامیک
life-cycle
چرخه زندگی
tempering cycle
دوره بازپخت
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
rankin cycle
سیکل رانکین
carbon cycle
سیکل کربن
continous cycle
دوره بی وقفه
continous cycle
گردش دائمی
minor cycle
خرد چرخه
cycle car
اتوموبیل دوچرخهای
cycle milling
دستگاه فرز پاندولی
cycle of everts
دورحوادث
cycle of operation
دوره عمل سلاح
cycle of operation
جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room
گردش ماه
cycle of the room
دورقمر
cycle of water
گردش اب در طبیعت
cycle spanner
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing
چرخه دزدی
cycle stealing
مدت چرخه
cycle stealing
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
minor cycle
چرخه خرد
null cycle
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle
تعداد دوره ها
cardiac cycle
چرخه قلبی
business cycle
دور فعالیت بازرگانی
carnot cycle
سیکل کارنو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com