Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 84 (6 milliseconds)
English	Persian
mountain slope	کوهشیبدار
Other Matches
mountain	کوهستانی
mountain	کوهستان
mountain	کوه
f.of mountain	دامنه کوه
f.of mountain	پای کوه
mountain region	کوهساران
mountain pride	گلپر
mountain pine	کاج کوهی
mountain dew	ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
mountain cork	یکجور پنبه کوهی
mountain climbing	کوهنوردی
mountain climate	اقلیم کوهستانی
mountain ash	انواع تیس
he climbed up the mountain	ازکوه بالارفتن
mountain sickness	کوهزدگی یا کوهگرفتگی
mountain sickness	کوه گرفتگی
mountain troops	یکانهای کوهستانی
There is a mountain of difficulties .	کوهی از مشکلات وجود دارد
mountain pass	گردنه
mountain torrent	سیلکوهپایهای
mountain ranges	کوه زنجیره
mountain ranges	سلسله جبال
the ridge of a mountain	پشته کوه
At the foot of the mountain.	دردامنه کوه
green mountain boy	مرد بومی یا ساکن ورمونت
mountain ash [rowan ]	درخت سمان کوهی
make a mountain out of a molehill <idiom>	از کاه کوه ساختن
To make a mountain out of a mole - hI'll .	ازکاهی کوهی ساختن
Mountaineering . Mountain - climbing .	کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
The waves were mountain - high .	موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The mountain peak is not in sight.	قله کوه پیدا نیست
Everst is the highest mountain in the world .	اورست بلندترین کوه دنیاست
A big rock rolled down the mountain.	سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
slope	دامنه
slope	شیب سربالایی
slope	شیب منحنی
slope	شیب نمودار
slope	شیب دار
slope	زمین سراشیب شیب
slope	شیب
slope	سراشیب کردن سرازیر شدن
slope	انحراف
slope	سربالایی کجی
slope	سرازیری
It was terribly hard work getting to the top of the mountain.	رسیدن به نوک کوه کا ربسیار مشکلی بود
Sea [mountain] air makes you hungry.	هوای دریایی [کوهستانی] گشنگی می آورد.
concave slope	مقعر
stability of slope	پایداری ترانشه
slope weir	بندسرریز با رویه شیبدار
slope weir	شادروان با رویه شیبدار
slope wash	شیب شست
slope soaring	بلند شدن به هوا از بالای تپه
forward slope	شیب متمایل به جلو
slope of falp	شیب فرودهواپیما
slope of falp	شیب زاویه فرود
slope of embankment	شیروانی کند
slope of embankment	شیروانی خاکریزی
gentle slope	شیب ملایم
angle of slope	زاویه شیب
bed slope	شیب کف
concave slope	شیب مقعر
continental slope	شیب قارهای
maximum slope	حداکثر شیب
maximum slope	بیشترین شیب
convex slope	شیب محدب
forward slope	شیب جلو
glide slope	زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
negative slope	شیب منفی
positive slope	شیب مثبت
reverse slope	ضد شیب
slope of cutting	شیروانی خاکبرداری
slope of cutting	دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
slope of bankment	دامنه خاکریز یا سینه خاکریز
slope of a roof	شیب شیروانی
slope kerb	جدول شیبدار
slope guages	اشل شیب سنج
slope arm	بند فنگ
slope angle	زاویه شیب
reverse slope	شیب معکوس
accross the slope system	شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
accross the slope system	شبکه تقائی
slope of lift curve	شیب منحنی برا
rip par in dam slope	سنگ ریزی در شیب سد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com