English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1 milliseconds)
English Persian
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
Other Matches
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern نمونه
pattern الگو
pattern بعنوان الگو بکاربردن
pattern طرح ساختن
pattern نقشه ساختن
pattern تقلیدکردن
pattern همتا بودن
pattern بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern خصوصیات
pattern خصوصیات فردی
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern ردیف بندی
pattern الگوقالب
pattern نقشه شکل
pattern بطور نمونه ساختن
pattern نقش ونگار
pattern انگاره نقش
pattern سرمشق
pattern الگو صفات فردی
pattern نقش
to pattern out ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern شیوه
to pattern out نمونه شدن برای
pattern انگاره
pattern طرح
it is your move نوبت شما است
Get a move on! خودت را تکان بده! [اصطلاح روزمره]
to move out [از منزل] بارکشی کردن
to move [across] [از] [منطقه ای] رد شدن
move انتقال
move تبدیل
move تبدیل صورت
get a move on بشتاب
get a move on زودباش
get a move on بجنب
best move بهترین حرکت شطرنج
Get a move on! یکخورده عجله بکن! [اصطلاح روزمره]
move in on <idiom> دستبرد زدن
on the move <idiom> حرکت از مکانی به مکان دیگر
move along عقبتر بروید
move دگرگونی
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
move on قدم بزنید
move on یکجا نیاستید
move out یااله
move in به خانه تازه اسباب کشی کردن
move out راه بیافتید
move out حرکت کنید
on the move در جنبش
on the move در حرکت
to move in بخانه تازه اسباب کشی کردن
to move on از جای خود تکان دادن
to move on واداربه حرکت کردن
to move out [از منزل] رفتن
get a move on <idiom> عجله کردن
move along عقب بروید
move حرکت کردن تکان خوردن
move جنبیدن
move کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move تغییردادن انتقال دادن
move مانوور برای گرفتن نفر جلو
move حرکت فریبنده
move تحریک کردن
move پیش رفتن
move اسباب کشی کردن تکان
move حرکت جنبش
move دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
move تغییر دادن محل چیزی
move اسباب کشی کردن
move اسباب کشی
move نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
move اقدام
move تکان دادن
move پیشنهاد کردن تغییر مکان
move حرکت
move جنبش تکان
move حرکت کردن
move بازی کردن
move نقل مکان
move وادار کردن تحریک کردن
move حرکت دادن
move متاثر ساختن
move بجنبش دراوردن
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
key pattern زنجیره یونانی
key pattern زبانه یونانی
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
pattern maker قالب ساز
pattern laying مین گذاری طراحی شده
pattern generator مولد تعمیر کار
pattern laying مین گذاری مدل دار
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
stimulus pattern طرح محرک
pattern lady بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern maker طرح ساز
pattern making نمونه سازی
punch and pattern سوراخوحککردن
cane pattern طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
test pattern طرح ازمایشی
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target pattern شکل قرار گرفتن هدف
radiation pattern الگوی تابش
pattern shop کارگاه مدل سازی
dispersion pattern شکل پراکندگی
pattern recognition تشخیص الگو
pattern recognition الگو شناسی
pattern recognitation تشخیص الگو
pattern plate صفحه مدل
pattern offense موضعگیری در برابر حریف
pattern of development الگوی توسعه
pattern making مدل سازی
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
drilling pattern طرح مته کاری
bravo, pattern شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
crosshatch pattern طرح شطرنجی
deflection pattern مستطیل انحراف
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
demand pattern الگوی تقاضا
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
fallout pattern شکل ریزش
factor pattern طرح عاملی
energy pattern الگوی انرژی
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
effective pattern منطقه اصابت موثر
disruptive pattern اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
energy pattern نقشه انرژی
effective pattern منطقه اثر موثر
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
antenna pattern انتشار انتن
bit pattern الگوی بیتی
attack pattern الگوی تک
movement pattern الگوی حرکتی
attack pattern ارایش تک
bit pattern الگوی ذرهای
antenna pattern طرح انتشارامواج انتن
movement pattern انگاره حرکتی
herringbone pattern طرح جناغی
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
activation pattern طرح برانگیختگی
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
square move حرکت
types of move انواعحرکتها
false move حرکتاشتباهوخطرناک
not to move a muscle هیچ تکان نخوردن
horizontal move حرکتافقی
diagonal move اجزاینمایشگر
book move حرکت کتابی شطرنج
Get a move on . Expedite it . اینقدر کشش نده ( معطل نکن )
Get a move on . Get on with it . Get crackingt . بجنب معطلش نکن
block move جابجایی بلوک
candidate move حرکت انتخابی شطرنج
creeping move حرکت خزنده
block move انتقال بلوک
move to tears اشک از چشمان کسی جاری شدن
move back عقب کشیدن
(not) move a muscle <idiom> حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
We move out on the 1st. ما یکم بارکشی می کنیم.
We move out on the 1st. ما یکم از خانه بیرون می آییم.
Move along, please! [in a crowd] لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
winning move حرکت برنده
trappy move دام گستری
thematic move حرکت تماتیک
move list فهرست بازیگران غیرفعال
move house اسباب کشی کردن
move forward جلو کشیدن
text move حرکت اصلی
mechanical move حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
text move حرکت متن
illegal move حرکت غیرقانونی شطرنج
to move laughterin بخنده انداختن
sealed move حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
quiet move حرکت ارام شطرنج
forced move حرکت اجباری شطرنج
move mode باب حرکت
forcing move حرکت اجباراور شطرنج
touch move لمس مهره شطرنج
to move to pity به رقت اوردن
move to pity برقت اوردن
to move to anger خشمگین کردن
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
to move a bout پیوسته جای خود را تغییردادن
move of a planet گردش یا حرکت سیاره
to make a move پاشدن و رفتن مهره را تکان دادن
to make a move برخاستن
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
battery groung pattern وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
battery groung pattern طرح گسترش توپهای اتشبار
fundamental motor pattern انگاره بنیادی حرکت
admiralty pattern anchor لنگر میله دار
pattern start key کلیدشروعبافت
basket weave pattern طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
pattern perception test ازمون ادراک طرحها
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com