English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
Other Matches
multi contact چند قطبی
plug contact کنتاکت دوشاخه
contact plug دوشاخه برق
contact plug فیش اتصال
multi در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi tasking همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi address با چند نشانی
multi meter سنجه چند کاره
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi tasking اجرای چندین کار
multi pass چند گذری
multi platform که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi ply چند لا
multi purpose چند منظوره
multi-millionaires بسیار پولدار
multi stage چند مرحلهای
multi-coloured چندرنگه
multi stage چند طبقه
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi user چند کاربری
multi way machine دستگاه چند راهه
multi-millionaire بسیار ثروتمند
multi way switch کلید چند راهه
multi-millionaire بسیار پولدار
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
multi way switch کلید تبدیل
multi disk سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi valued چند ارز
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi-storey چندطبقه
multi mate مالتی میت
multi-millionaires بسیار ثروتمند
multi level چند سطحی
multi channel چند کاناله
multi speed motor موتور چند سرعتی
multi stage scaffolding داربست چند طبقه
multi window editor برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi stage production تولید چند مرحلهای
multi variate analysis تحلیل چند متغیره
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi strand machine دستگاه چند رشتهای
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi-ply plywood تختهچندخط
multi-purpose ladder نردبانچندمنظوره
multi stage sampling نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage press پرس چند طبقه
multi stage experiment ازمایش چند مرحلهای
multi bus system معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi part stationery کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi chamber klin کوره چند محفظهای
multi color recorder نگارنده چند رنگ
multi conductor cable کابل چند رشتهای
A multi-storey building. ساختمان چندین طبقه
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
multi electrode valve لامپ چند قطبی
multi flame burner اجاق چند شعله
multi grid tube لامپ چند شبکه
multi jet blowpipe بوری چند شعله
multi layer coil سیم پیچی چند لایه
multi layer weld جوشکاری چند لایه
multi-ply yarn نخ چند لا
multi level planning برنامه ریزی چند سطحی
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi blade grap قلاب چند تیغه
multi segment magnetron ماگنترون با اند چند تیغهای
multi span bridge پل چند دهانه
multi conductor cable کابل افشان
multi line spectrum طیف چند خطی
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
multi scan monitor مشابه 6632
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
multi stage amplifier امپلی فایر چند طبقه
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi purpose machine ماشین چند کاره
multi prupose project طرح چند منظوره
multi circuit switch کلید سری
multi spindle drilling machine ماشین مته با چند هرزگرد
multi span deap beam تیر تیغه چند دهانه
multi strike printer ribbon ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park پارکینگ چند طبقه
multi-storey car park پارکینگ طبقاتی
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub پروه انس لامپ چند قطبی
plug اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plug فیش
plug برق وصل کردن
plug تیر زدن
plug قاچ کردن
plug بستن درچیزی را گرفتن
plug سربطری توپی گذاشتن
plug سوراخ گیره
plug کلیداتصال
plug دوشاخه
plug شمع درپوش
plug بیرون زدن
plug قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
plug ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plug امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plug ورودی که به وسایل مختلف
plug سوراخگیر
plug اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug درپوش
plug دوشاخه برق
plug قاچ
plug سر قاش
to plug in گماشتن در [در چیزی جا دادن]
plug دو شاخه
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
to plug in با گذاشتن دوشاخه برق رابجریان انداختن
to plug سوراخی را گرفتن [ بستن]
plug [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
plug مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug in دوشاخه را بسیم برق وصل کردن
plug توپی
plug in به برق وصل کردن
plug in به پریز زدن
plug در
fuse plug توپی فیوز
fuse plug سرریز خاکی
fuse plug فیوز فشنگی
end plug درپوش لوله
drain plug پیچ تخلیه
heater plug شمع اتومبیل
heater plug شمع اتش زنه
sparking plug شمع اتش زنه
spark plug شمع اتش زنه
spark plug شمع موتور
spark plug بانی شدن
spark plug اغازکردن
spark plug شمع
infinity plug مقاومت بینهایت
pull the plug <idiom> افشاء راز کسی
pull the plug <idiom> شغل مناسب
female plug دو شاخه ماده
to plug away at some work در سر کار جان کندن
plug spanner اچار شمع
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
plug mill دستگاه نورد توپی
plug key نوعی کلید
plug in coil پیچک دو شاخکی
plug fuse فیوز فشنگی
twin plug دو شاخه وسایل برقی
plug connection اتصال دوشاخه
plug connection کنتاکت پریز
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
plug compatible همساز برای اتصال
plug socket پریز
plug switch کلید دو شاخهای
switch plug کلید دو شاخهای
three pin plug ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
telephone plug دوشاخه تلفن
sqark plug در اتومبیل
sqark plug شمع
safety plug پولک اطمینان
s.a.e. spark plug شمع موتور اس ا ای
rca plug دوشاخه RCA
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
popping plug طعمه ماهیگیری شناور
plug welding جوشکاری مسدود
plug weld جوش مسدود
plug tap قلاویز ثانی
plug connector پریز
plug box پریز
boat plug پیته قایق
mains plug دوشاخه برق
bipolar plug دوشاخه برق
headphone plug فیشورودیهدفون
base plug درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
attachment plug دوشاخه وسایل برقی
attachment plug دوشاخه ارتباط
inspection plug توپینظارت
jack plug توپکفیشبرق
plug adapter دوراهیپریز
plug bayonet سرنیزهدوشاخه
fire plug شیر اتش نشانی
European plug پریزاروپایی
american plug دوشاخهآمریکایی
two pin plug دو شاخه وسایل برقی
connector plug دوشاخه رابط
plug and socket دوشاخه و پریز
Plug and Play یچ نیست
phono plug دوشاخه اوایی
plug ugly اراذل اوباش
oil plug پیچ روغن
connection plug دو شاخه
utensil plug دو شاخه وسایل برقی
cold plug شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
closing plug درپوش گلوله درپوش دهانه
closing plug درپوش
coupler plug دوشاخه وسایل الکتریکی
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
to be in contact تماس داشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com