English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
English Persian
multi segment magnetron ماگنترون با اند چند تیغهای
Other Matches
magnetron ماگنترون
cavity magnetron ماگنترون با همنواگرهای جعبهای
split anode magnetron ماگنترون با اند چند تیغهای
segment فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segment از تعبیر جدا شده است
segment اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge
segment 1-
segment بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
segment تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
segment قطعه قطعه کردن
segment بند حلقه
segment قطعه
segment بخش
segment قسمت
segment حلقه بند
segment مقطع
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment تیغه جابجاگر
muscle segment بخشماهیچهای
root segment بخش اصلی
overlay segment قطعه جایگذاشت
root segment قطعه ریشهای
line segment قطعه خط
program segment قطعه برنامه
resident segment قطعه مقیم
line segment پاره خط
abdominal segment مقطعشکمی
segment's of an insect's body حلقه هایابندهای تن حشره
segment score number بخششمارهامتیاز
multi- در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi- دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi tasking همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi tasking اجرای چندین کار
multi stage چند طبقه
multi-millionaires بسیار ثروتمند
multi stage چند مرحلهای
multi purpose چند منظوره
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi user چند کاربری
multi valued چند ارز
multi-millionaires بسیار پولدار
multi-millionaire بسیار ثروتمند
multi-millionaire بسیار پولدار
multi-coloured چندرنگه
multi-storey چندطبقه
multi way switch کلید تبدیل
multi way switch کلید چند راهه
multi way machine دستگاه چند راهه
multi ply چند لا
multi platform که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi channel چند کاناله
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi disk سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi mate مالتی میت
multi meter سنجه چند کاره
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
multi level چند سطحی
multi pass چند گذری
multi contact چند قطبی
multi address با چند نشانی
multi window editor برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi flame burner اجاق چند شعله
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi grid tube لامپ چند شبکه
multi electrode valve لامپ چند قطبی
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi variate analysis تحلیل چند متغیره
multi conductor cable کابل افشان
multi conductor cable کابل چند رشتهای
multi-ply yarn نخ چند لا
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
A multi-storey building. ساختمان چندین طبقه
multi blade grap قلاب چند تیغه
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi bus system معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi-purpose ladder نردبانچندمنظوره
multi-ply plywood تختهچندخط
multi chamber klin کوره چند محفظهای
multi circuit switch کلید سری
multi color recorder نگارنده چند رنگ
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi jet blowpipe بوری چند شعله
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
multi line spectrum طیف چند خطی
multi speed motor موتور چند سرعتی
multi span bridge پل چند دهانه
multi level planning برنامه ریزی چند سطحی
multi scan monitor مشابه 6632
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi purpose machine ماشین چند کاره
multi part stationery کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi prupose project طرح چند منظوره
multi stage amplifier امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment ازمایش چند مرحلهای
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi layer coil سیم پیچی چند لایه
multi layer weld جوشکاری چند لایه
multi strand machine دستگاه چند رشتهای
multi stage scaffolding داربست چند طبقه
multi stage sampling نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage production تولید چند مرحلهای
multi stage press پرس چند طبقه
multi-storey car park پارکینگ طبقاتی
multi span deap beam تیر تیغه چند دهانه
multi strike printer ribbon ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi spindle drilling machine ماشین مته با چند هرزگرد
multi-storey car park پارکینگ چند طبقه
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub پروه انس لامپ چند قطبی
Unimog [a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks] یونیماک [حمل و نقل]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com