English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (1 milliseconds)
English Persian
multisession compatible که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
Other Matches
compatible <adj.> جور
compatible <adj.> سازگار
compatible <adj.> همساز
compatible خوب کار میکند
compatible با هم درست کار می کنند
compatible <adj.> موافق
compatible دمساز
compatible جور همساز
compatible زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
downward compatible سازگار رو به پایین
upwards compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible همساز رو به بالا
upward compatible اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
software compatible همسازی نرم افزاری
software compatible سازگاری نرم افزاری
software compatible نرم افزار سازگار
compatible software نرم افزار سازگار
plug compatible همساز برای اتصال
pin compatible تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
downward compatible کامپیوتر سازگار با کامپیوترنسل قبل همساز رو به پایین
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
ibm pc compatible computer کامپیوتر شخصی سازگار باای بی ام
Bell compatible modem مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
hayes compatible modem تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com