Dictiornary-Farsi | music track | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
music track	تیتر آهنگ
music track	تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]


Other Matches

music	در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
music	موسیقی
music	اهنگ
music	خنیا رامشگری
music	موزیک
to a ones voice to music	صدای خودراباسازجفت کرد
rock music	موسیقیRock
range of music	حدود یا میدان علم موسیقی
an airy music	ساز یا موزیک با روح
program music	موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
music mistress	بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
chamber music	موسیقی مجلسی
music stands	میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
sheet music	نتهای موسیقی که روی صفحات جدا از هم چاپ شده است
soul music	موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soul music	سول
to let music wash over somebody	به موسیقی متن گوش دادن [اصطلاح روزمره]
music rest	خروجموزیک
piped music	موسیقیکهبابلندگودرمکانهایعممیپخششود
music therapy	موسیقی درمانی
computer music	موسیقی کامپیوتری
ear for music	موسیقی
ear for music	گوش
indiental music	ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
indiental music	موزیک همراه
instructor of music	مشاق موسیقی
martial music	مزیک جنگی یا نظامی
music box	جعبه محتوی ساز کوکی
music chip	مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
devotion to music	دلبستگی به موسیقی
music of the spheres	اهنگ جنبش سیارات
music of the spheres	اهنگ حرکات افلاک
music stool	کرسی پیانو زنان
music synthesizer	ایجادکننده موسیقی
electronic music	موسیقی الکترونیکی
background music	موسیقی متن
ambient music	موسیقی متن
play music	آهنگ ساختن
make music	آهنگ ساختن
play music	موزیک ساختن
make music	موسیقی ساختن
make music	موزیک ساختن
play music	موسیقی ساختن
ambient music	موزیک متن
background music	موزیک متن
music hall	اطاق ساز ورقص
music hall	سالن موسیقی
face the music <idiom>	پذیرش نسخه
music halls	اطاق ساز ورقص
to face the music	دلیرانه با چیزی روبرو شدن
music halls	سالن موسیقی
music to one's ears <idiom>	صدایی که شخص دوست دارد بشنود
background music	موسیقی پس زمینه
ambient music	موسیقی پس زمینه
college of [music, technology,...]	دانشگاه فناوری
to perform a piece of music	ساز زدن
To compose music (potery) .	آهنگ ( شعر ) ساختن
to perform a piece of music	قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
Beautiful music ( weather ) .	موسیقی ( هوای ) قشنگ
to set a poem to music	اهنگ برای شعری ساختن
To accpt the consequences . to face the music .	پای لرزش نشستن ( عواقب کاری را پذیرفتن )
high fidelity music reproducing system	سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
y track	سه راهی در خط اهن
track off	انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
keep track of <idiom>	نگهداری یاداشت
i followed his track	ردپایش را گرفتم
one track	فقط در یک وهله
one track	فاقد قوه ارتجاعی
to keep the track of something	پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
one track	یک راهه
track	ایز
off the track	از موضوع پرت
off the track	ازخط پی گم کرده
off the track	بیرون
to be on one's track	رد کسیرا گرفتن
to be on one's track	مراقب حال کسی بودن
to be on one's track	زاغ سیاه کسی راچوب زدن
track down <idiom>	جستجو کردن
to keep the track of something	ردچیزیراداشتن
one track	کوتاه فکر
track	راهچه
track	پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track	ادامه گوی در مسیربولینگ
track	زمین بازیهای میدانی
track	رد
track	خط سیر
track	ایز راه
track	در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track	مسیر دو
track	تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track	خط
track	جاده
track	با طناب کشیدن راه
track	پیدا کردن
track	شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track	محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track	یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track	دنبال کردن یک مسیر به درستی
track	تعقیب کردن
track	دنبال کردن
track	باریکه
track	شیار
track	لبه
track	تسلسل
track	مسابقه دویدن
track	نشان
track	راه
track	خط اهن جاده
track	اثر
track	رد پا
track	پیگردی کردن
track	توالی ردپاراگرفتن
track	مسیر
track	ردیابی کردن
track	پی کردن
track	مسیرطی شده
track	تعقیب مسیر کردن
track	اثار
track tension	تنظیم شنی تانک
curtain track	میلهپرده
training track	مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
bogie and track	مراحللاستیکسازی
track records	پیشینه
track records	آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track tension	کششی شنی
track records	سابقه
trick track	بازی تخته نردقدیمی
railway track	خط اهن
track [American E]	سکوی ایستگاه راه آهن
cinder track	زمین دو
railway track	مسیر راه اهن
track record	سابقه
track record	آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record	پیشینه
true track	تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
yard track	ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
one-track mind	فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
track and field	دو و میدانی
locomotive track	مسیرلوکوموتیو
alternate track	شیار تغییرپذیر
to lose track [of]	فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
title track	قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
track meet	مسابقاتورزشی
exit track	خروجیخطآهن
lose track of <idiom>	ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
one-track mind <idiom>	تنها به یک چیز فکر کردن
inside track <idiom>	سودبردن
single track	تک راهه
warning track	منطقهجریمه
track shoe	عاج
track number	زمانشمار
rail track	خطآهن
rail track	مسیرریل
rotating track	مسیر/خطدوار
running track	لبهدرحالحرکت
off the beaten track <idiom>	غیر عادی
track frame	قالبشیار
track idler	شیارچرخ
track lighting	لامپشیار
track link	اتصالشیار
forklift track	منجنیق
crane track	واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
crane track	جرثقیل خودکار
neutralize track	هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
nine track tape	نوار نه شیاره
chain track	مسیر زنجیر
spur track	جاده فرعی
bridle track	راه باریک
bridle track	ایز سوارکاران
bridle track	اسب رو
banking track	انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
banked track	پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
primary track	شیار اولیه
primary track	شیار اصلی
alternate track	شیاراصلاح پذیر
seven track tape	نوار هفت شیاره
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
creeper track	زنجیر خزشی
cycle track	راه دوچرخه رو
double track	دو
forklift track	بیل مکانیکی
full track	شنی دار کامل
full track	تمام شنی خودرو تمام شنی
ground track	مسیر زمینی
half track	هاف تراک
half track	خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
feed track	شیار پیشبری
hostile track	تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
hunter track	مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
drop track	تعقیب را قطع کنید
drop track	تعقیب موقوف
forklift track	جرثقیل
intended track	مسیر پیش بینی شده هواپیما
intended track	مسیر تعیین شده هواپیما
kite track	مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
double track	خط
sweeper track	مسیر حرکت ناو مین جمع کن
the police are on his track	مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
track pitch	گام شیار درجه شیار
track and field	دیسک و غیره